افراد خجالتی از اعتماد به نفس پایینی برخوردارند و به خاطر همین موضوع، فکر می کنند اگر در یک جمع صحبت کنند، مورد تمسخر قرار می گیرند یا کسی به صحبت های آنها توجه نمی کند. خجالت یکی از صفات شخصیتی است که در صورت عدم درمان و بر طرف نکردن این اختلال، میتواند اعتماد به نفس را از بین ببرد بسیاری از افرادی که می خواهند بر خجالت غلبه کنند ،اگر در مورد آنچه انجام می دهند، فکر نکنند یا اقداماتی اشتباه انجام دهند، نتیجه ای دست نخواهند یافت.
کلید غلبه بر خجالتی بودن که در این بخش از نمناک به علل و دلایل آن پرداخته شده است این است که درک خوبی از رفتار انسانی به طور کلی داشته باشید، تا بتوانید بفهمید که بعضی از اختلالات شخصیتی ایجاد شده است هنگامی که شما به این درک برسید ،این کار برای شما بسیار آسان خواهد بود.
خجالتی بودن در حالی اختلال محسوب می شود که هم مانع پیشرفت فرد شود و هم او را ناراضی کند. در غیر این صورت در کشورهای شرقی و از جمله جامعه ما درجاتی از خجالتی بودن پسندیده است به عنوان مثال اینکه در جوامع غربی تماس چشمی مستقیم تشویق می شود در حالی که در جوامع شرقی این نوع نگاه گاهی بی ادبی محسوب می شود و با توجه به فرهنگ متفاوت است.
یک لیست از مشکلاتی که می تواند علت مستقیم خجالت باشد از این قرار است ، توجه داشته باشید که یکی یا بیشتر ازهر کدام از این عوامل می تواند منجر به بروز خجالت شود.
عزت نفس پایین یا عدم اعتماد به نفس، می تواند مغز را به تلاش برای محافظت از فرد با استفاده از خجالت کشیدن وادار کند. ببا خودتان بگویید چرا اعتماد به نفس من کم است؟!
احساس ناتوانی می تواند منجر به خجالت شود. فرد احساس بی ارزشی کرده، بیش از حد تمایل به عرض اندام و یا برقراری ارتباط با مردم ندارد.
کمال گرایی می تواند منجر به بروز خجالت شود. فرد انتظار دارد همه چیز را در حد کمال انجام دهد و ممکن است در نهایت کمتر صحبت کند و بنابراین خجالتی می شود.
هنگامی که یک فرد مهارت های اجتماعی مناسب نداشته باشد، در برابر دیگران خود را سرکوب می کند و ممکن است دچار اشتباه شود، زیرا هیچ چیزی برای گفتن پیدا نمیکند. ببینید که چگونه باید مهارت های اجتماعی را در خود بهبود بخشید.
هر نوع فکر منع کننده، می تواند منجر به خجالت شود.از آنجا که مسائل مربوط به تصویر خود می تواند منجر به خود سرکوبگری یا خودسانسوری در کنار دیگران گردد. می تواند همزمان منجر به خجالت زدگی نیز شود.
گذشته ای بد یا خانواده ناکارآمد می تواند منجر به مشکلات بسیاری، مانند؛ ترس از صمیمی شدن با افراد و یا ترس از مردم شود.این مشکلات همچنین باعث بروز خجالت می شوند.
درون گرایی با خجالتی بودن فرق دارد. گرچه اکثر افراد خجالتی درون گرا هستند، اما همه درون گراها کمرو نیستند. بعضی از خجالتی ها هم برای اینکه بگویند ما خجالتی نیستیم و از خودشان رفع تکلیف کنند یا تلاشی برای تغییر نکنند، می گویند ما درون گرا هستیم. اما باید بدانید که بعضی از درون گراها اتفاقاً مهارت های ارتباطی بالایی دارند و ترسی از رفتن میان جمع های مختلف ندارند. اما معمولاً ترجیح می دهند تنها باشند یا در تنهایی فیلم ببینند یا کتاب بخوانند یا روی پروژه شخصی شان کار کنند. شما قبل از هر چیز باید بدانید درون گرا هستید یا خجالتی. افراد خجالتی معمولاً زمانی که می خواهند برای اولین بار با فردی آشنا شوند یا وارد جمع افراد غریبه شوند، وحشت و اضطرابی بیشتر از افراد معمولی دارند. اوضاع زمانی وخیم تر می شود که این ترس و اضطراب دائمی روی زندگی روزمره شان تاثیر می گذارد و کیفیت زندگی شان را پایین می آورد. همه ما در زندگی در موقعیت هایی قرار می گیریم که ممکن است دچار اضطراب و استرس شویم. مثل ملاقات با یک فرد سرشناس، مصاحبه استخدامی، کنفرانس یا ارائه دانشگاه، برگزاری جلسه شرکت و … و این کاملاً طبیعی است. بدن ما همیشه در مواجه با موقعیت های جدید و نا آشنا برای دفاع از خود در حالت آماده باش قرار می گیرد. اما برای افراد خجالتی موضوع کمی متفاوت است. آن ها در این موقعیت ها دچار ترس و اضطرابی بیش از حد طبیعی می شوند. فرد خجالتی شاید نتواند آدرس بپرسد یا حتی یک ارائه درسی ساده بدهد. در حالی که یک فرد درونگرا ترجیح می دهد روز تعطیل را در خانه بگذراند، فرد خجالتی مجبور است که خانه را انتخاب کند در حالی که ممکن است آرزو داشته باشد بیرون برود.درون گرایی و برون گرایی جزء ویژگی های ذاتی افراد است و قابل تغییر نیست. اما خجالتی بودن یک ویژگی رفتاری اکتسابی است که کاملاً قابل درمان است.
افراد خجالتی بدون اینکه تعریفشان از خود را تغییر دهند، به راحتی میتوانند چالشهای اجتماعی را پشت سر بگذارند. محققان میگویند بهتر است فرد، خجالتی بودن خود را به رسمیت بشناسد و سعی کند خود را از چنگال خودآگاهی برهاند.
روشهای مختلفی برای بالا بردن اعتماد به نفس اجتماعی وجود دارد. افراد خجالتی میتوانند به جای دوری از رویدادهای اجتماعی، زودتر از موعد برای آن برنامهریزی کرده و روی مهارتهای اجتماعی خود کار کنند. خجالیتیها میتوانند قبل از شرکت در رویداد اجتماعی، چند سوال و موضوع برای صحبت طراحی کنند و تحمل خود را بالا ببرند. بهعلاوه، این افراد میتوانند ذهنیت خود را تغییر دهند و بهجای اینکه گمان کنند واکنش طرف مقابلشان حتما منفی است، انتظار نتیجهی مثبت داشته باشند.
همچنین در صورتی که شما یک فرد خجالتی باشید، آماده شدن برای موقعیت اجتماعی باعث میشود به جای تمرکز روی اتفاقات منفی احتمالی، به اتفاقات مثبت فکر کنید. سوالاتی که میخواهید از دیگران بپرسید و داستانهایی را که دوست دارید به اشتراک بگذارید، از پیش آماده کنید. به موضوعاتی که شاید بین شما مشترک است فکر کنید. کنجکاوی در مورد دیگران و کمتر انتقاد کردن از خود هم مفید است.
والدین میتوانند بدون اینکه به کودک فشار بیاورند تا شخصیتش را عوض کند، مهارت دوستیابی را در او تقویت کنند. مثلا میتوانند از علایق کودک استقبال کرده و او را به انجام آن تشویق کنند؛ زیرا هنگام انجام فعالیتهای مشترک، میتوان دوستان جدید پیدا کرد. همچنین والدین میتوانند مهارتهای سادهی اجتماعی را نظیر برقراری تماس چشمی، لبخند زدن، واضح صحبت کردن و پرسیدن سوالهایی که با «چه» و «چطور» شروع میشود، به کودک یاد دهند.
خجالت در برابر اختلال اضطراب اجتماعی
اختلال اضطراب اجتماعی (که قبلا با نام فوبی اجتماعی شناخته میشد) شامل ترس یا اضطراب محسوس در مورد موقعیتهای اجتماعی است که در آنها فرد با احتمال بررسی دقیق دیگران مواجه میشود.
این اختلال نسبت به کمرویی تاثیر بسیار بیشتری بر عملکرد فرد دارد.
به عنوان مثال، اشخاصی که به اختلال اضطراب اجتماعی شدید مبتلا هستند در امضا کردن یک چک، صحبت کردن پشت تلفن، یا استفاده از سرویس بهداشتی عمومی یا موقعیتهای روزانه مانند خوردن غذا در مکانهای عمومی مشکلاتی دارند.
بیشتر فکر کنید به اینکه چه کاری میتوانید انجام دهید که آن موقعیت اضطراب آور را به یک موفقیت تبدیل کنید.
اگر نگران این هستید که چگونه مکالمات کوچک با افراد داشته باشید، با پرسیدن چند سوال از خودتان میتوانید به چندین موضوع جالب برای صحبت برسید، مثلا از خود بپرسید:
واقعاً به دیگران علاقهمند شوید. بر روی دیگران تمرکز کنید و نسبت به آنها کنجکاو باشید. آنها چه کسانی هستند و چرا در این مکان حضور دارند؟ علایق و عاداتشان چیست؟
این موضوعات به شما کمک میکنند تا بتوانید با آن افراد مکالمهای داشته باشید. هر کسی داستانی برای تعریف کردن دارد. ابراز کنید که علاقه دارید تا داستانشان را بدانید
بعد بنشینید و گوش دهید. آدمها عاشق این هستند که دربارهی خودشان صحبت کنند. راه تبدیل شدن به جذابترین آدم اتاق، این است که دیگران را جذاب و تماشایی بیابید.
خیلی از افراد خجالتی و کمرو انسانهایی به شدت موفق هستند و شغلهایی از جمله دکتر، وکیل، تاجر، و استاد دارند.
این افراد اغلب اظهار میکنند که در محیط کارشان خیلی با اعتماد بنفس هستند، اما در موقعیتهایی که نقششان توسط شغل آنها تعریف نشده است،
اعتماد بنفس خود را از دست میدهند. داشتن یک قانون به آنها حس هدفمند بودن میدهد، و به دنبال این هدف متوجه میشوند که چه طور باید رفتار کنند.
اکثر انسانها میخواهند دوست داشته و مورد قبول واقع شوند. راهی که میتوانید پیش بگیرید این است، شما میتوانید نقشی را بپذیرید که در آن به دیگران حسی را میدهید که دوست دارند تجربه کنند.
برای اینکه کاملاً همه چیز طبق برنامه پیش رود، برای خود شغلی انتخاب کنید، به خود بگویید: این شغل من است که به دیگران کمک کنم بدانند چه قدر دوست داشتنی هستند، یا شغل من است که به دیگران حس مطلوب پذیرش را بدهم.