ماهیت طلاق و جدایی برای هر انسانی ناخوشایند است. طلاق از جمله عواملی است که به میزان زیادی باعث افسردگی میشود و زندگی و احوالات فرد را تا مدتها تحت تاثیر قرار میدهد. افسردگی بعد از طلاق نشانهها و پیامدهایی را برای فرد به دنبال دارد که لازم است آنها را شناسایی کنید؛ چرا که در صورت عدم درمان ممکن است سالها به طول بیانجامد و باعث ابتلا به اختلالات دیگر شود
بیشتر افراد غم و افسردگی را به هم مرتبط میدانند. اما باید به خاطر داشته باشید که غم فقط یکی از علائم افسردگی است. نشانههای رایج دیگری که در هر دو نوع افسردگی بالینی و اختلالات سازگاری نمود پیدا میکند، بهصورت زیر هستند:
وقتی افسردگی در فردی تشخیص داده میشود که حداقل 5 مورد از علائم بالا را داشته باشد. افسردگی در زنان و مردان به دو شکل متفاوت بروز پیدا میکند. زنان افسرده معمولا احساس گناه، غم و بیارزشبودن دارند و مردان افسرده، بیشتر کجخلق و دچار کم خوابی میشوند. ضمن اینکه گرایش به مصرف الکل و مواد مخدر پیدا میکنند. بهنظر میرسد که زنان بیش از مردان به افسردگی بعد از طلاق دچار میشوند. البته نباید این نکته را نادیده گرفت که مردان کمتر مایل هستند تا دربارهی این موضوع صحبت کنند و احتمالا به افسردگی پنهان مبتلا هستند.
کس دیگری را پیدا خواهید کرد؟ آیا شما تنها خواهید ماند؟ این افکار ناشناخته اغلب به نظر بدتر از بودن در یک رابطه ناخوشایند به نظر می رسند. این درد، اختلال و عدم اطمینان به این معنی است که بهبودی از جدایی یا طلاق می تواند مشکل باشد و زمان ببرد. با این حال، مهم است که به خودتان یادآوری کنید که می توانید با این تجربه دشوار کنار بیایید و زندگی خود را به عنوان یک فرد قوی تر و عاقل تر درست کنید.
وجود پریشانی روانی یا افسردگی بالینی در یکی از طرفین زندگی مشترک، احتمال طلاق را میان زوجها دو برابر میکند. اگر هر دو نفر دچار افسردگی باشند، بهتر هم را درک میکنند و با آگاهی از چالشهایی که هریک با آنها روبهرو است، بهتر باهم کنار خواهند آمد. در این صورت، احتمال طلاق کاهش پیدا میکند.
باز هم در مقام مقایسه، وقتی دو زوج درگیر افسردگی و پریشانی روانی باشند، نسبت به حالتی که هیچ یک دچار این مشکلات نیستند، احتمال طلاقگرفتنشان بیشتر میشود. این نتایج حاصل از مطالعهی زوجها نشان میدهد که افسردگی میتواند منجر به طلاق شود.
در صورت ابتلا به افسردگی، بهتر است با پزشک خود صحبت کنید و از همراهی و حمایت دوستان و خانواده یا گروههای حمایتی مخصوص هم بهره ببرید. طلاقگرفتن فقط زندگی زوجها را تحتتاثیر قرار نمیدهد، بلکه به آشفتگی فرزندان، اعضای دیگر خانواده و دوستان هم میانجامد. برخورداری از حمایتهای دوستانه بعد از طلاق بسیار مهم است.
هر فرد بعد از طلاق احساسات متنوعی را تجربه میکند. کنارآمدن با این احساسات نیاز به صرف انرژی زیادی دارد. برای رفع خستگی و بازیابی انرژی بعد از طلاق، میتوان از راهکارهای زیر استفاده کرد:
1. نوشتن خاطرات
نوشتن خاطرات و احساسات روی کاغذ یکی از روشهای مدیریت روان و افسردگی بعد از طلاق است. برای خاتمهدادن به احساسات ناخوشایند خود، نامهای به همسر سابقتان بنویسید. لزومی ندارد که نامه به دست او برسد، همینکه تخلیه شوید، کافی خواهد بود.
2. ورزش روزانه
حتی زمانی که حال و حوصله کافی ندارید، هم ورزش کنید. تحقیقات نشان میدهد که روزی 20 تا 40 دقیقه پیاده روی تند به میزان سه بار در هفته میتواند موجب بهبود علائم افسردگی شود.
3. تغذیهی سالم
در هنگام افسردگی بعد از طلاق، احتمال رویآوردن به غذاهای نامناسب زیاد است. مصرف الکل و مواد ناسالم را کنار بگذارید و به تنظیم رژیم غذایی سالم بپردازید. برای مثال به جای تنقلات مضر از مواد مفیدی مانند شکلات تلخ استفاده کنید.
4. رسیدگی به خود
به خودتان بیشتر برسید. برای مثال حمامی گرم و طولانی، حال و هوایتان را عوض خواهد کرد. به تماشای فیلم مورد علاقهتان بنشینید و اگر فرزند دارید، یک تا 2 ساعت او را به پرستار بسپارید تا زمانی را صرف خود کنید.
5. کمکگرفتن از دیگران
در دوران افسردگی بعد از طلاق احتمالا انرژی کمی برای رسیدگی به امور عادی زندگی خواهید داشت. پس بهتر است از کمک دیگران در رسیدگی به نظافت منزل، پختن غذا و مراقبت از فرزندان استقبال کنید. قطعا وقتی بهبود یافتید، لطف آنها را جبران خواهید کرد. پس جای نگرانی نیست.
6. حفظ روابط اجتماعی
افسردگی بعد از طلاق باعث میشود که میلی به برقراری ارتباط با دیگران و حضور در اجتماع نداشته باشید، اما برای تغییر احساسات و حالی که دارید، بهتر است با افرادی معاشرت کنید که گوش شنوایی دارند و مایل هستند به شما کمک کنند و در صورت لزوم نظرتان را دربارهی رویکردهایی که به مسائل دارید، عوض میکنند.
7. خواب کافی
یکی از عوارض افسردگی، بیخوابی است و بیخوابی هم در دوری بیهوده به افسردگی باز میگردد. اگر برای به خوابرفتن دچار مشکل هستید، برای خود برنامهای منظم در نظر بگیرید. برای مثال هر شب، نوشیدن چای بابونه را در برنامهی خود قرار دهید، هر شب حمام کنید یا کتاب بخوانید. بهطور کلی، به سراغ انجام کاری بروید که در روالی منظم به آرامش بیشتر برای خواب به شما کمک میکند. از کارکردن با تلفن هوشمند، تبلت و … خودداری کنید، زیرا مانع از بهخواب رفتن میشوند.