بیماری چند شخصیتی ازجمله اختلالات پیچیدهٔ روانی است و عوامل مختلفی باعث شکلگیری آن میشوند. از آن جمله میتوان به ضربههای روحی دوران کودکی اشاره کرد (این ضربههای روحی معمولا شدید و مکررند و در میانشان سوءِاستفادهٔ جسمی، جنسی و عاطفی اهمیت و تاثیر بیشتری دارند)
اختلال چند شخصیتی، به صورت حضور دو یا چند هویت مجزا در یک شخص تعریف میشود که هر کدام از این بخشهای گسسته شده از نظر سن، نام، نگرش، رویاها، توانایی یادگیری، اخلاقیات و حتی شاخصهای فیزیولوژی مانند ضربان قلب با یکدیگر متفاوت اند. هویت گسسته، نشانه ناتوانی در ادغام جنبههای مختلف شخصیت، حافظه و هشیاری است. شخصیتها میتوانند متضاد با هم نیز باشند، چنانچه فرد گاهی سلطه جو و گاهی مظلوم است. تعداد متوسط شخصیتها بین 5 تا 10 است. اختلال هویت تجزیه ای بیماری نادری است که میزان شیوع آن در زنان حدودا 9 برابر مردان است.
افراد مبتلا به این اختلال به مرور در هویت یا ادراکی که از خود دارند دچار گسست میشوند. آنها ممکن است هنگام مورد خطاب قرار دادن خود از ضمیر اول شخص جمع، سوم شخص مفرد و سوم شخص جمع استفاده کنند یا حتی خود را به نام صدا میزنند. برای مثال وقتی فرد میخواهد به جایی برود میگوید : ما میرویم! یا آنها میروند! درواقع این بیماران ذهنی تقسیم بندی شده را شکل دادهاند که هر یک از این بخشها اسامی خاصی برای فرد دارند یا فرد آنها را بر اساس نوع عاطفه یا کارکردشان از یکدیگر جدا میکند. مشکلات مرتبط با ادراک هویت باعث میشود فرد در درک دیگران نیز در برخی مواقع با مشکل مواجه شود و نتواند افراد را به صورت یک شخصیت یکپارچه در نظر بگیرد.
افراد مبتلا به اختلال چند شخصیتی یا همان هویت تجزیهای ممکن است فراموشیهای پیچیدهای را گزارش کنند. این فراموشیها ممکن است به صورت مقطعی، راجعه یا در طول دورههای گریز، گریبان گیر فرد شوند. دورههای گریز دورههایی است که فرد با یک شخصیت جدید به شهر یا محل دیگری میرود و هویت قبلی خویش را از یاد میبرد. در این دورهها علاوه بر مشکلات مرتبط با فراموشی از نظر سطح دانش و مهارت نیز دچار نوسان میشوند و ممکن است کارکردهای قبلی خود را به طور کامل از دست بدهند یا از یاد ببرند.
فرد مبتلا به بیماری دو شخصیتی یا چند شخصیتی، ممکن است در کنار نشانههای یاد شده دچار اختلالات روانی دیگری هم باشد. نشانههای رایج این اختلالات عبارتاند از: افسردگی؛ نوسان خلقی؛ تمایلات خودکشی؛ اختلالهای مربوط به خواب (بیخوابی، وحشتهای شبانه و راه رفتن در خواب)؛ اضطراب، وحشتزدگی (یا حملهٔ هراس) و فوبیا؛ سوءِمصرف الکل و مواد مخدر؛ آداب وسواسی و جبری (بیاختیار)؛ نشانههایی شبیه به نشانههای روانپریشی (مثل توهمهای دیداری و شنیداری)؛ اختلالات مربوط به تغذیه.
از دیگر نشانههای احتمالی اختلال چند شخصیتی میتوان به سردرد، فراموشی، نداشتن درک از زمان، خلسه و تجربههای خارج از بدن اشاره کرد. بعضی از افراد مبتلا به این اختلال متمایل به رفتارهای خودآزارانه، خودویرانگرانه و حتی خشونتآمیز میشوند (هم خشونت در قِبال خود و هم خشونت در قِبال دیگران). مثلا فرد مبتلا به بیماری چند شخصیتی، ممکن است تن به کارهایی بدهد که در حالت عادی انجام نمیدهد؛ کارهایی چون رانندگی با سرعت زیاد یا دزدیدن پول از دوست یا کارفرما. در این وضعیت انگار نیرویی غیر از خودشان او را وادار به انجام این کارها میکند. بعضی این احساس را اینطور تعریف میکنند: اگر فرض کنیم بدنشان خودرو است، بهجای آنکه پشت فرمان نشسته باشند، مسافر آن هستند.
تشخیص بیماری چند شخصیتی زمانبر است. تخمینهای زده شده حاکی از آن است که مبتلایان به این اختلال، پیش از آنکه به مرحلهٔ تشخیص برسند، حدود هفت سالی را در برنامههای درمانی مختلف سلامت روان شرکت میکنند. این مسئله طبیعی است، چراکه نشانههای بیماری چند شخصیتی با بسیاری از اختلالات روانی دیگر شباهت دارد. بهعلاوه، بسیاری از افراد مبتلا به این اختلال، در کنار آن از اختلال شخصیت مرزی یا اختلالات روانی دیگری چون افسردگی و اضطراب رنج میبرند که کار تشخیص را بهمراتب دشوارتر میکند.
در ادامه با هم نگاهی به ضوابط و معیارهای کتاب راهنمای DSM برای تشخیص بیماری دو شخصیتی یا چند شخصیتی خواهیم داشت:
وجود دو یا چند هویت یا شخصیت متمایز بهگونهای که هرکدام از این شخصیتها، ادراک و طرز تفکر متفاوتی نسبت به خود شخص و محیط اطرافش داشته باشد.
فراموشی حتما باید تشخیص داده شود؛ بهگونهای که شخص در به خاطر آوردن رویدادهای روزمره، اطلاعات مهم شخصی و/یا رویدادهایی که منجر به ضربهٔ روحی شدهاند، دچار مشکل شود.
بیماری چند شخصیتی باید باعث ناراحتی و اضطراب شده باشد یا آنکه یک یا چند جنبهٔ اصلی از زندگی تحتتاثیر آن مختل شده باشد.
ناراحتی و اضطراب ناشی از عادات فرهنگی و مذهبی نباید در روند تشخیص اختلال دخیل باشد.
نشانههای روانی ناشی از مصرف مادهای بخصوص (مثل خمودی بعد از مصرف دارو یا رفتار ناشی از مصرف الکل) یا بیماری دیگر (مثل تشنج های جزئی یا محدود) نباید در روند تشخیص اختلال دخیل باشند.
بیماری چند شخصیتی باعث میشود زندگی مبتلایان به آن تغییر کند و این اتفاق، به چند شیوهٔ اساسی صورت میگیرد. در ادامه نگاهی به این شیوهها خواهیم داشت:
زوال شخصیت: احساس جدا بودن از بدن که به این خاطر، به آن تجربهٔ خارج از بدن هم گفته میشود؛
مسخ واقعیت: احساس غیرواقعی بودن دنیای بیرون یا تیرهوتار و دور از دسترس به نظر رسیدن آن؛
فراموشی: ناتوانی در به یاد آوردن اطلاعات شخصی مهم. این فراموشی بهحدی گسترده است که نمیتوان اسم فراموشی مقطعی یا معمولی را بر آن گذاشت. مبتلایان ممکن است هنگام گفتوگو، موضوع صحبت را فراموش کنند یا ظرف یک ثانیه، محتوای گفتوگوی معناداری را از یاد ببرند؛
پریشانی هویتی یا تغییر هویت: در این حالات شخص نمیتواند با قاطعیت بگوید کیست و از این لحاظ، احساس پریشانی میکند. کسی که در تعریف کردن علایق زندگی، باورهای سیاسی، مذهبی و اجتماعی یا چشماندازهای کاریاش به مشکل برمیخورد، مثالی است برای پریشانی هویتی. به علاوهٔ اینها ممکن است احساساتش نسبت به زمان، مکان یا موقعیت، بهگونهای تغییر کند که غیرمعمولی به نظر برسد.
در حال حاضر این مسئله محرز شده است که بروز این حالات لزوما حاکی از وجود شخصیتی متمایز نیست و بیشتر نشانگر نوعی گسستگی هویتی است. از میان این حالات، فراموشی ارتباط نزدیکتری با بیماری چند شخصیتی دارد (شایعتر است). کسانی که حالات دیگر را تجربه میکنند، اطلاعاتی دربارهٔ جنبههای مختلف زندگی شخصیشان به خاطر میآورند. در وجود مبتلایان به این اختلال معمولا شخصیتی وجود دارد که به آن «میزبان» گفته میشود و شخصیتی است که با نام واقعی شخص نمایان میشود. نکتهٔ عجیب این است که شخصیتِ میزبان، از وجود شخصیتهای دیگر آگاهی ندارد.
روان درمانی در افراد مبتلا به اختلال چند شخصیتی، جهت افزایش آگاهی و مدیریت احساسات و سازگاری بیشتر فرد برای تحمل هیجانات منفی در مواجهه با عوامل استرس زا، اثر بخش است. هدف از درمان، انسجام پیدا کردن شخصیتهای از هم گسیخته است. روانکاوی نیز از روشهای درمان اختلال چند شخصیتی میباشد که با تحلیل موقعیتها و تجارب گذشته بیمار، به او کمک میکند تا نسبت به احساسات و رفتار خود بینش پیدا کند.
از آن جایی که افراد مبتلا هویت تجزیه ای بسیار تلقین پذیر هستند، هیپنوتیزم درمانی نیز روشی موثر جهت درمان آن هاست.