کسی که از آزار یا تحقیر دیگران لذت می برد، بیماری سادیسم دارد و به او سادیستیک یا سادیست میگویند. سادیستها درد دیگران را بیشتر از حالت عادی احساس میکنند و از آن لذت میبرند. آنها این کار را تا نهایت ممکن انجام میدهند، تا زمانی که در مورد این موضوع احساس بدی برایشان پیش بیاید. در تصور عامه مردم سادیسم را با شکنجه گران و قاتلان مرتبط میکنند. برای تشخصی اختلال سادیستک یا سادیست در تست MMPI 2 شرکت کنید.
انواع مشکلات روانی که امکان دارد آنها را با سادیستیک اشتباه بگیرید
اختلال شخصیت نوعی بیماری روانی است که در آن فرد در درک و ارتباط با موقعیتها و افراد از جمله خودش مشکل دارد. انواع خاصی از اختلالات شخصیتی وجود دارد. به طور کلی، داشتن اختلال شخصیت به این معنی است که فرد دارای الگویی سفت و سخت و ناسالم در هر شرایطی است. این منجر به مشکلات و محدودیتهای قابل توجهی در روابط، برخوردهای اجتماعی، کار و مدرسه میشود.
روانپریشها بر خلاف افراد دارای سادیسم، روان پریشان فقط به این دلیل که از کاری لذت میبرند به افراد بیضرر آسیب نمیرسانند. بیماران روانی چیزهایی را میخواهند. اگر آسیب رساندن به دیگران به آنها کمک میکند تا به آنچه میخواهند برسند، این کار را انجام میدهند. آنها میتوانند به این ترتیب عمل کنند، زیرا کمتر احساس ترحم، پشیمانی یا ترس دارند. داشتن این مجموعه از مهارتها به طور جدی خطرناک است. در طول هزاران سال، بشریت خود را اهلی کرده است. این امر باعث شده است که بسیاری از ما نتوانیم به دیگران آسیب برسانیم. بسیاری از کسانی که آسیب میرسانند، شکنجه می کنند یا میکشند توسط این تجربه تسخیر خواهند شد. خوشبختانه اکثر مردم هیچ ویژگی روانی ندارند. تنها 0.5 درصد از مردم روان پریش شناخته میشوند. با این وجود، حدود 8درصد از مردان زندانی و 2درصد از زندانیان زن روانی هستند.
سایکوپات بودن یک دلیل قوی برای اعمال خشونت بیدلیل به شمار میرود. سایکوپاتی نوعی اختلال شخصیت است که شاخصه آن عدم حس همدردی\دلسوزی و پشیمانی (فقدان عذاب وجدان) پس از انجام کار ناشایست خواهد بود. اما همه سایکوپاتها خطرناک نیستند. سایکوپاتهای ضداجتماعی ممکن است به دنبال هیجان ناشی از مواد مخدر یا فعالیتهای خطرناک باشند.
سادیسم، به طور کلی شامل علائمی مثل تحقیر دیگران، ایجاد مشکل برای آنها، سواستفاده، زیر آب زنی، تمایل به کنترل دیگران، لذت از آزار دادن و آسیب زدن به دیگران، منفی بافی و ناامید کردن دیگران و همچنین علاقه به ورزشها و فیلمهای خشن و اکشن دارند. به طور کلی 4 زیر مجموعه دارد که هر کدام با علائم و پیامدهایی همراه است:
این نوع از آزارگری دارای ویژگیهای اجبارگرایانه است. این افراد معمولا نقش پلیس و قاضی را بازی کرده و راه درست و حق را برای دیگران تعیین میکنند. وظیفه کنترل کردن دیگران را برعهده میگیرند و مجازاتهای وحشیانه و خشن برای قانون شکنان در نظر میگیرند. این افراد میتوانند در مقامهای قضایی مانند بازجو یا زندانبان یا حتی قضاوت نیز فعالیت کنند و این روحیه آنها را مناسب این کار میکند.
این نوع سادیسم دارای شخصیت مرزی است و به راحتی اسیر خشم میشود. یعنی طغیان و خشم غیرقابل پیش بینی دارد و این خشم غیرقابل کنترل است، حملات ترسناک را به دنبال داشته و پس از تخلیه این احساس تحقیر فروخورده، دوباره پشیمان میشود و طلب بخشش میکند.
این نوع آزارگری دارای ویژگیهای اجتنابی است و این افراد شخصیت ضعیفی دارند و حتما باید مورد حمایت گروهی قرار بگیرند و معمولا برای آسیب رساندن، آدمهای ضعیف و ناتوان را انتخاب میکند. کمی ترسو هستند و شخصیت ناامنی دارند.
این افراد بسیار منفیباف و بدبین هستند. دیگران را تهدید و مجبور به اطاعت و تسلیم میکند، صحبت کردن او بسیار بٌرنده و کوبنده است، اتهام میزند و تخریب میکند. آنها مدام عصبانی هستند و این خشم را ابراز میکنند. این افراد همیشه در دید عموم خشونت خود را ابراز نمیکنند و گاهی هم دور از چشم همه به فعالیتهای مجرمانه میپردازند.
سادیسم یک اختلال است که در تمام ابعاد زندگی فرد بیمار جریان دارد اما معمولا بیشتر خود را به عنوان آزارگری جنسی نشان میدهد و بیشترین میزان شکایت قربانیان نیز از آسیبهای جنسی است. هر 4 زیرمجموعه بالا نیز میتواند در هنگام برقراری رابطه جنسی، حتی با همسر و شریک زندگی نیز رخ دهد. سادیسم، اختلالی روانی است که در آن شخص با تحمیل درد به شریک جنسی خود تحریک شده و انگیزههای جنسیاش برآورده میشود. سادیسم جنسی اغلب با مازوخیسم نیز همراه است که به معنای علاقه به آسیب دیدن بوده و تحریک جنسی بعد از دریافت درد و رابطه جنسی خشن ارضا میشود.
آزارگری جنسی از کمترین میزان، یعنی آسیب رساندنهای عاشقانه مثل گازگرفتن و زخم کردن عضوی از بدن شریک جنسی تا جراحتهای سنگین که حتی منجر به مرگ میشود متغیر است. رضایت فرد آزارگر، معمولا از تحمیل درد جسمانی به قربانی خود نیست، بلکه از رنج روحی او لذت میبرد.
سادیستیک مانند بسیاری از اختلالات روانی، معمولا علل مشخصی ندارد اما بر اساس پژوهشهای انجام شده، اصلیترین دلیل آن را اختلالات بیولوژیکی و فیزیولوژیکی میدانند. برخی از فرایند شیمیایی مغز این افراد مختل است و ترشح هورمونهایی که به آرامش و تعادل مربوط است کاهش پیدا میکند. حتی باعث آسیب به قسمت پیشانی مغز این افراد نیز میشود که رعایت هنجارها برای آنها دشوار شده و خوی خشن پنهانی خود را نشان دهند.
البته برخی از دانشمندان معتقدند نشان دادن رفتار سادیسمی کاملا ارادی است و فرد با آگاهی کامل این رفتار را انجام میدهد که خیلی قابل تایید نیست. اما دلیل بسیار مهم بروز این اختلال، تجربههای دردناک دوران کودکی است. حضور در فضاهای مجرمانه و خشن، مورد تجاوز قرارگرفتن در دوران کودکی، والدین خشن و آسیب زننده، داشتن فضای ناامن در دوران کودکی و همچنین نداشتن فضایی برای یادگیری تعاملات اخلاقی و انسانی، میتواند به مرور زمان به فرد آسیب بزند و در صورتی که هیچ مشکلی در مغز و بدن او نباشد، فرد مبتلا به این اختلال میشود.
درمان اختلال سادیستیک، سادیسم به عنوان اختلالی با ریشههای عمیق در کودکی فرد، نیاز به دورههای طولانی درمانهای دارویی و روان درمانی دارد. برخی از داروهای آرامبخش برای کنترل رفتارهای انفجاری و پرخاشگرانه فرد لازم است. همچنین برخی از داروهای ضداضطراب نیز برای آرام کردن درگیریهای درونی فرد ممکن است موثر باشد.
در کنار درمان دارویی، دورههای کامل روان درمانی که بنابر تشخیص روانشناس، ممکن است از 10 جلسه به بالا نیز ادامه داشته باشد، میتوانند با کشف ریشههای مشکل و برطرف کردن آسیبها، فرد را به دوره جدیدی از زندگیاش وارد کنند. اما اینکه درمانی بتواند تمام مشکلات و تمایلات سادیسمی فرد بیمار را برطرف کند، به نظر دور از انتظار است.