خطای حسی
این خطا لزوما به دلیل سایکوپاتولوژی نیست و در افراد نرمال که نقصی در اعضاء حسی دارند و نیز بر طبق قوانین فیزیکی (مانند شکست نور) دیده میشود. خطای حسی مربوط به اختلالات روانی، از خطای حسی اعضاء حسی متمایز است و به سه گروه عاطفی، کلامی و تصویری تقسیم میشوند.
1- خطای حسی عاطفی (Affective illusion)
این خطا تحت تاثیر عواطف و هیجانات قوی مثل ترس یا حالت انتظار شدید ظاهر میشود. در چنین حالتی به عنوان مثال، ممکن است پرده توری پنجره به صورت اسکلت یا عصای گوشه دیوار به صورت ماری خزنده به نظر برسد.(یا کت روی رخت آویز به شکل آدم)
2- خطای حسی کلامی (Verbal illusion)
این خطا به صورت درک اشتباهی و عوضی معنا و مفهوم سخنان افراد اطراف بیمار یا گفتههای رادیو و تلویزیون ظاهر شود. مثلا بیماری در صحبت های عادی اطرافیان خود احساس تهدید و اتهام می کند.
3- خطای حسی تصویری (Paraidolic illusion)
نوعی اختلالات درک هستند که در آنها تصویر واقعی به شکل دگرگونشده و خیالی ظاهر میشود. مثلا گلهای کاغذ دیواری به صورت قورباغه های بزرگ، چراغ رومیزی به شکل مارمولکی هولناک، نقشه قالی به صورت دشتی زیبا درک می شود.
علاوه بر سه شکل اساسی خطای حسی در بیماران روانی، چند پدیده مرتبط با اختلالات ادراکی وجود دارد که به توضیح آنها میپردازیم.
1- اختلال در تصویر بدن (illusion Bady image)
اختلال در تصویر بدن در بیماریهای عصبی و نیز بیماریهای جسمانی مختلف دیده میشود. زمانی که بیمار احساس میکند به علت درد یک یا چند عضو از بدن سنگینتر یا بزرگتر از معمول شده است، به آن حالت بزرگاندامی میگویند و حالت عکس آن کوچکی اندام نامیده میشود. برخی از مواقع دگرگونی و مسخ در اعضاء احساس میشود که به آن مسخ عضو میگویند. این حالت بیشتر در دلیریوم دیده میشود.
2- پدیده عضو خیالی Phantom phenomena
نوعی اختلال در تصویر بدن که در آن، عضو قطع شده پس از جدا شدن از بدن، پیوسته به اندام درک میشود و گاهی بیمار احساس سوزش، خارش، درد و … در اندام قطع شده میکند.
توهم hallucination (درک بدون حضور محرک)
ادراک حسی غلط که در ارتباط با محرک های خارجی واقعی نیست. تجربه توهمی ممکن است تعبیر هذیانی بشود یا نشود.
توهم پیشخواب hypnogogic hallucination
ادراک حسی غلط در لحظه به خواب رفتن. عموما بیمارگونه در نظر گرفته نمی شود. بروز توهم های بینایی و شنوایی زمان به خواب رفتن، به این خاطر که کاهش فعالیت های قشر مخ کندتر از کاهش سطح هوشیاری است.
توهم پسخواب hypnopompic hallucination
ادراک حسی غلط در لحظه بیدار شدن. عموما بیمارگونه در نظر گرفته نمی شود.
توهم شنوایی Auditory hallucination (شنیدن صداهایی که دیگران نمی شنوند.)
معمولا صدای انسان، همچنین ممکن است سر و صداهای دیگر از قبیل موسیقی نیز باشد. شایع ترین توهم در اختلالات روانپریشی است.
توهم بویایی Olfactory hallucination
توهم چشایی Gustatory hallucination
نادر است. احساس مزه بد در دهان که معمولا با توهم بویایی همراه است. ادراک غلط مزه از قبیل مزه ناخوشایند که معمولا توسط صرع ایجاد می شود.
توهم لمسی Tactile hallucination
توهم جسمی Somatic hallucination
ادراک غلط وقوع اتفاقاتی داخل بدن یا روی بدن، اغلب ریشه احشایی دارد.
حسآمیزی synesthesia
توهم بازتابی Reflex hallucination
عبارت است از برداشت حسی غلط، ناشی از تحریک حسی یک منطقه حسی متفاوت و دور. مثلا ممکن است شخص صدای سرفه فرد دیگر را صدای سرفه خود احساس کند.
توهم اکستراکامپین hallucination Extracampine
توهمی که در خارج از میدان عمل یک عضو حسی پیدا می شود. مثلا بیمار ممکن است شیطان را در پشت سر خود مشاهده کند.
توهم سایکوموتور hallucination Psycho motor
در این توهم، بیمار احساس میکند که برخی از اندام های بدن تغییر محل داده اند. مثلا احساس کند گوش او در کف دستش قرار گرفته است.
توهم کندی حرکات hallucination Slow motor
در این توهم، بیمار در حرکات خود کندی همهجانبه ای احساس می کند و وقتی سعی می کند به حرکات خود سرعت دهد، کندی بیشتری احساس می کند.
توهم منفی Negetive hallucination
در این حالت، شخصی که سیستم عصبی او از نظر فیزیولوژی سالم است از درک یک محرک واقعی ناتوان است. به عبارت دیگر با وجود محرک، آن را درک نمی کند. چنین پدیدهای را در حالت هیپنوتیزم نیز می توان ایجاد کرد. بیشتر در بیماران هیستری دیده می شود.