اختلال افسردگی - شیدایی همان بیماری یا به بیان بهتر، اختلال دوقطبی است که این روزها خیلی افراد از آن رنج میبرند و خلق و خوی آنها مدام از حالتی به حالت دیگر تغییر میکند. در این اختلال ذهنی و راونی، فرد بیمار دو مرحله افسردگی و شیدایی را در زندگی خود تجربه میکند. با آن در ادامه بیشتر آشنا شوید.
این اختلالها در صورتی که درمان نشوند کیفیت زندگی فرد را بشدت کاهش میدهند. اختلال افسردگی ـ شیدایی یا دوقطبی اختلالی است که ممکن است ورود به هر فاز آن هفتهها تا ماهها طول بکشد. این افراد دچار نوسانات خلقی در دو دوره هستند که کاملا متضاد یکدیگرند. تشخیص اختلال دوقطبی فقط به عهده پزشک است، چون ممکن است درجاتی خفیف از چند اختلالی که در این مبحث گفته میشود در هریک از ما وجود داشته باشد، اما این به منزله بیماری نیست و معمولا کسانی که دچار یکی از اختلالهای شخصیتی هستند در زندگی معمولی خود مشکل دارند و حتی مزاحمتهای زیادی را ممکن است برای اطرافیان هم بهوجود آورند. افسردگی و شیدایی هر یک تعریفی جداگانه دارد که یک به یک به آنها خواهیم پرداخت.
دوره افسردگی
دوره افسردگی با علائمی مانند کرختی، بیحوصلگی، عدم تمایل ایجاد ارتباط با دیگران، کنارهگیری از جامعه و گریز از جمع، ناامیدی به زندگی، عدم لذت و شادی از زندگی شروع میشود. بهتدریج این افراد دچار اختلال در خواب شده و بعضی از آنها نیز دچار کمخوری یا پرخوری عصبی میشوند. کمخوابی یا پرخوابی نیز در آنها مشهود است. اختلال در کنشها و فعالیتهای جنسی دارند؛ تمایلی به ارتباط با جنس مخالف ندارند و اگر هم رابطهای برقرار کنند از آن لذتی نمیبرند. افکار خودکشی را در سر میپرورانند. گاهی هم افکار قوت گرفته و اقدام به خودکشی میکنند. بینش کاملا منفی دارند و همه موفقیتهای زندگیشان را به شانس نسبت میدهند و خود را انسان نالایق و بیکفایتی میدانند، اعتماد به نفس بسیار پایینی دارند و معمولا کلمات را آرام بیان میکنند و تمایلی برای ورود به بحثهای بین فردی یا گروهی ندارند. شکننده هستند و خیلی زود ناراحت میشوند و گریه میکنند.
افسردگی انواع مختلف دارد
افسردگی به چند مرحله تقسیم میشود. گاهی علائم افسردگی خفیف است و فرد یا اطرافیان او متوجه وجود این اختلال نمیشوند، ولی در افسردگیهای شدید علائم آنقدر بارز است که شاید یک فرد عادی هم متوجه آن بشود. افسردگی را به دو گروه حاد و مزمن نیز تقسیم میکنند. افسردگی حاد، ناگهانی بروز میکند ولی افسردگی مزمن ریشه در گذشته بیمار دارد؛ یعنی فرد دورهای از افسردگی را تجربه کرده باشد و دوباره به دلیل اتفاقی در زندگی افسردگی آغاز شود. افسردگی حاد همانطور که از نامش پیداست در اثر اتفاق ناگهانی مانند تصادف، فوت بستگان نزدیک، شکست شغلی، شکست عشقی و... بهوجود میآید.
درمان افسردگی مزمن دشوارتر است
درمان افسردگی خفیف و افسردگی حاد آسانتر بوده و حتی طول درمان آنها نیز کمتر است. برای درمان افسردگی میتوان از مشاوره و دارودرمانی استفاده کرد. اگر افسردگی خیلی شدید باشد و بیمار فکر خودکشی را در سر داشته باشد، شاید نیاز باشد در بیمارستان بستری و به او شوک داده شود.
دوره شیدایی یا مانیا
در دوره شیدایی همانطور که از نامش پیداست، اثری از غم، کسالت و ناامیدی در فرد دیده نمیشود. نام دیگر شیدایی، مانیک است. این افراد انرژی بسیار زیادی دارند. شاد هستند و در پوست خود نمیگنجند. فعالیت فیزیکی زیادی دارند و از راهرفتن، پیادهروی و دویدن خسته نمیشوند، نمیتوانند یکجا بنشینند، مدام حرف میزنند و از این شاخه به آن شاخه میپرند. افراد مانیک خوشبینیهای افراطی کذایی نسبت به خود، دیگران و آیندهشان دارند. این نوع از خوشبینی افراط گونه باعث میشود فرد نتواند تعریفی از واقعیت داشته باشد و در زندگی خسارتهای زیادی را متقبل شود. دنیا را سیاه و سفید میبینند؛ یا همه چیز خوب است یا بد است مثلا یک نفر را در حد تقدس دوست دارند یا از یک نفر بشدت متنفرند. در عین حال آستانه خلقشان سریع تغییر میکند. یعنی در عین اینکه بسیار خوشحال و پرهیجانند به طرز عجیبی تغییر خلق داده و شروع به گریه میکنند. از آنجا که میزان انرژی و هیجانشان زیاد است، قدرت تمرکزشان معکوس و خیلی کم بوده و نمیتوانند کارها را به خوبی انجام دهند. پرش افکار دارند و نمیتوانند افکاری منسجم داشته باشند. نمیدانند چه میگویند و به چه فکر میکنند. وقتی به طور مستمر فعالیت دارند بالطبع دچار خستگی نیز میشوند. در تصمیمات زندگی درست عمل نمیکنند و تصمیمهایشان زودگذر است و با همین تصمیمگیریهای عجولانه خیلی چیزها را از دست میدهند.
وقتی بیماری شدید میشود معمولا به سر و وضع خودشان رسیدگی نمیکنند. ممکن است حمام نروند یا لباسهای کثیفی به تن کنند. برخلاف افراد افسرده که تمایلی به مقاربت جنسی ندارند افراد مانیک بشدت تمایل به ارتباط جنسی دارند. اختلال در تکلم و خوردنشان فقط به شکل پرحرفی و پرخوری است. بعضی از آنها نیز خودبزرگ بینی شدید دارند؛ مثلا فکر میکنند انسان بسیار مهمی هستند. اعتماد به نفس بسیار و آستانه تحمل بسیار پایینی دارند و خیلی تحریکپذیرند و در مقابل شرایط نامتعادل از خود پرخاشگری نشان میدهند. گاهی در افراد دچار مانیک رفتارهایی مانند ولخرجی وجود دارد که در آن تصمیمگیری و تفکری وجود ندارد.
درمان شیدایی
درمان این افراد نیز شامل دارودرمانی، رواندرمانی و مشاوره و کمک گرفتن از خانواده است. داروهای تجویزی برای این افراد معمولا از نوع تثبیتکننده خلق است که توسط روانپزشک تجویز میشود. داروهای آنتیسایکوتیک نیز گاهی تجویز میشود. رواندرمانی بیماران هم توسط روانشناس انجام میگیرد.
شیدایی انواع مختلف دارد
شیدایی نیز خود به سه قسمت تقسیمبندی میشود: خفیف، متوسط و شدید. در فرد مبتلا به شیدایی خفیف علائم فقط به صورت فعالیت فیزیکی زیاد است. در مانیای متوسط علاوه بر فعالیت زیاد، پرحرفی نیز زیاد دیده میشود. در شیدایی شدید علاوه بر فعالیت زیاد و پرحرفی رفتارهایی مانند کنترل نکردن هیجان نیز مشهود است؛ یعنی فرد به یک انسان غیرقابل کنترل تبدیل میشود که گاهی نیز حالات روانپریشی از خود نشان میدهد.
دلیل قطعی برای این اختلالات شناخته نشده، اما تحقیقات نشان میدهد که:
اختلالات دوقطبی منشائ ارثی دارد. به عبارتی ژنها بیشتر از تربیت در این اختلالات موثرند.
ممکن است مشکل فیزیکی در قسمتی از مغز که کنترل حالات روحی را به عهده دارد عامل این اختلالات باشد. به این دلیل است که این اختلالات با دارو قابل درمان هستند.
نوسانات خلقی ممکن است گاهی توسط استرس و یا بیماری بوجود بیایند.
علائم بیماری بستگی به این دارد که خلق شما به سمت افسردگی یا شیدائی تغییر کرده باشد.
احساس افسردگی احساسی است که همه ما در طول زندگی آنرا تجربه کرده ایم. این احساس میتواند به ما در شناخت و برخورد با مشکلات زندگی کمک کند. اما در افسردگی بالینی یا اختلالات دوقطبی این احساس افسردگی بسیار شدید تر است. در این حالت احساس افسردگی برای مدت طولانی باقی میماند و حتی انجام امور عادی زندگی را سخت یا غیر ممکن میسازد. در صورتی که شما افسرده شده باشید متوجه این تغییرات در خود شده اید:
عدم تمایل به رابطه جنسی
شیدایی یک احساس خوشحالی، افزایش انرژی و خوش بینی بیش از اندازه است. این حالت میتواند آنقدر شدید باشد که فکر کردن و قضاوت شما را تحت تاثیر قرار دهد. ممکن است تفکرات عجیبی راجع به خود داشته باشید، تصمیمات بدی بگیرید و به صورت شرم آور، مضر و گاهی خطرناک رفتار کنید.
مانند حالت افسردگی، در این حالت هم زندگی فرد مختل میشود و میتواند روابط و کار فرد را تحت تاثیر قرار دهد. در حالتی که این حالت خیلی شدید نباشد به آن شیدائی خفیف میگویند.
در صورتی که شما شیدا شوید ممکن است حالات زیر را در خود مشاهده کنید:
اگر شما در اواسط دوره شیدایی برای اولین بار باشید، ممکن است متوجه هیچ چیز غیر عادی نشوید. حتی دوستان و خانواده شما نیز ممکن است متوجه نشوند. حتی ممکن است اگر کسی سعی کند در این مورد نظری ابراز کند ناراحت شوید. در این حالت شما به تدریج در انجام امور روزمره و ارتباط با افراد دچار مشکل می شوید.
در فاصله بین دوره های شیدایی یا افسردگی، درمانهای روانشناسی میتواند موثر ابشد. این درمانها باید حدود 16 جلسه یک ساعته به مدت 6 تا 9 ماه باشند.
این درمانها شامل:
شما باید هر برنامه برای حاملگی را با روانپزشک خود در میان بگذارید. با هم فکری هم، شما میتوانید برای کنترل حالات روحی خود در طول حاملگی و پس از تولد نوزاد برنامه ریزی کنید.
اگر باردار هستید، بهتر است برای آگاهی از قطع یا ادامه مصرف لیتیوم با روانپزشک خود مشورت کنید. گرچه لیتیوم از دیگر تثبیت کننده ها بی خطرتر است، اما باید خطر احتمالی آن برای نوزاد با خطر احتمال بازگشت افسردگی یا شیدایی در شما مقایسه شود. این احتمال در سه ماه اول بارداری بیشتر است. پس از گذشت هفته بیست و ششم، لیتیوم بی خطر است. اما اگر لیتیوم مصرف میکنید، نباید به نوزاد شیر بدهید.
در طول زمان حاملگی، تمام کسانی که با این موضوع در رابطه اند شامل: پزشک متخصص زنان- ماما- پزشک خانواده – روانپزشک و پرستار روانپزشک- باید با هم در ارتباط باشند.
داروهای افسردگی معمولا باید به داروهای تثبیت کننده خلقی اضافه شود. متداول ترین این داروهاSSRIs (مهار کننده های جذب سروتونین) است. این داروها بر یک ماده شیمیایی در مغز به نام سروتونین تاثیر گذاشته و به نظر میرسد که با مصرف این دارو نسبت به داروهای دیگر احتمال تغییر خلق به حالت شیدایی کمتر است. داروی قدیمی ضد افسردگی تری سیکلیک به علت نداشتن این خصوصیت توصیه نمیگردد.
در صورتی که شما به تازگی یک دوره شیدایی داشته و یا اختلال خلق تناوبی سریع را تجربه کرده اید، داروهای ضد افسردگی ممکن است منجر به بازگشت حالت شیدایی شوند. در این حالت بهتر است سطح داروی تثبیت کننده را افزایش داده و از داروهای ضد افسردگی استفاده نکرد. داروهای ضد افسردگی پس از 2 تا 6 هفته استفاده باعث بهبود حالت خلقی میشوند، اما خواب و اشتها زودتر بهبود پیدا میکند. مصرف این دارو باید حداقل 8 هفته پس از بهبود افسردگی ادامه پیدا کند و سپس باید به آرامیاز مقدار آنها کاسته شود.
حتی پس از بهبودی بهتر است همواره این قرصها را با توجه به نظر روانپزشک همراه داشته باشید. اگر خیلی زود مصرف قرصها را ترک کنید، احتمال عود افسردگی در شما زیاد است. اگر شما به یکباره مصرف را قطع کنید، ممکن است دچار علایم ترک (Withdrawal ) شوید.
در صورتی که دوره شیدایی را تجربه کردید، نباید داروهای ضد افسردگی را برای مدت طولانی مصرف کنید.
در این صورت هرگونه داروی ضد افسردگی باید متوقف شود. داروی تثبیت کننده و یا داروهای ضد جنون به تنهایی و یا حتی همراه هم میتوان استفاده کرد. داروهای ضد جنون در اسکیزوفرنی استفاده میشوند اما میتوان برای کم کردن فعالیت بیش از اندازه، خودبزرگ بینی، بی خوابی و از بین بردن دوره شیدایی استفاده کرد.
داروهای ضد جنون قدیمی تر مثل کلروپرومازین و هالوپریدول اثرات جانبی مثل لرزش و گرفتگی عضلات دارند. برخی از داروهای جدیدتر مثل رسیپریدون و اولانزاپین بدون این اثرات جانبی نامناسب میتوانند علایم شیدایی را کاهش دهند.
پس از شروع درمان، علایم ممکن است پس از چند روز بهبود یابند اما درمان باید چندین ماه ادامه پیدا کند. برای رانندگی در مدت مصرف باید با پزشک خانواده خود مشورت نمایید.
نشانه های تغییر حالت خود را یاد بگیرید تا بتوانید در موقع مناسب کمک بگیرید. با اینکار شما میتوانید از بروز کامل عارضه و یا بستری شدن در بیمارستان اجتناب کنید. نوشتن حالات روحی روزانه میتواند به شما در این کار کمک کند.
تا میتوانید در مورد بیماری تان و آنچه برای درمان آن مفید است اطلاعات کسب کنید.
از شرایط تنش زا بپرهیزید. پرهیز کامل از تنش غیر ممکن است بنابر این بهتر است یاد بگیرید چگونه این شرایط را کنترل کنید. شما میتوانید از طریق CD یا DVD و یا گروهای تمدد اعصاب و یا پیشنهادهای روانشناسان به استرس خود غلبه کنید.
افسردگی یا شیدایی میتوانند اثرات نامطلوبی بر دوستان و خانواده داشته باشد. شما ممکن است مجبور به بازسازی روابط تان بعد از یک دوره افسردگی یا شیدایی بشوید.
داشتن حداقل یک نفر که بتوانید به او اعتماد کنید بسیار مفید است. دوستان و خانواده نیاز دارند بدانند که چه اتفاقی برای شما میافتد و آنها چه کاری میتوانند برای شما انجام دهند.
سعی کنید زندگی، کار، استراحت و روابطتان با دوستان و خانواده را متعادل کنید. در صورتی که شما بیش از اندازه مشغول باشید ممکن است دچار دوره شیدایی شوید.
مطمین باشید که زمان کافی برای استراحت دارید. در صورتی که شما بیکار هستید به دنبال گذراندن یک دوره اموزشی و یا کار داوطلبانه که وابستگی با بیماری روانی ندارد باشید .
20 دقیقه ورزش ، سه بار در هفته برای بهبود شرایط روحی مفید است.
به طور مرتب کارهایی انجام دهید که شما را شاد کرده و به زندگی شما معنا میبخشد.
ممکن است شما بخواهید قبل از اینکه دکتر دستور قطع دارو بدهد ، از ادامه مصرف خودداری کنید. متاسفانه اینکار اغلب به بازگشت دوره ها منجر میشود. با دکتر و خانواده خود هنگامیکه بهبود یافتید در این مورد صحبت کنید.
اگر برای اختلال دو قطبی در بیمارستان بستری شده اید، بهتر است برای دکتر و خانواده خود یک «رهنمود آینده،Advance Directive»تهیه کنید که اگر شما دوباره مریض شدید چگونه با شما رفتار کنند.
در صورتی که شما لیتیوم مصرف میکنید دکتر شما باید:
افسردگی و شیدایی برای دوستان و خانواده ناراحت کننده و خسته کننده است
دانستن اینکه به افراد بسیار افسرده چه بگوییم سخت است. آنها همه چیز را از دیدگاه منفی میبینند و قادر نیستند بگویند از شما چه میخواهند. آنها ممکن است زودرنج و گوشه گیر باشند اما در همان حال به کمک شما نیاز دارند. آنها ممکن است نگران باشند ولی نخواهند یا نتوانند که نصیحت شما را بپذیرند. سعی کنید در حد امکان صبور باشید و آنان را درک کنید.
در شروع یک دوره شیدایی، شخص شاد و پرانرژی به نظر میرسد. هرچند که اینگونه هیجانات منجر به بدتر شدن شرایط روحی آنان میگردد. بنابراین سعی کنید آنان را متقاعد کنید که کمکشان نمایید و به آنان در مورد بیماری شان توضیح دهید.
کمکهای عملی بسیار مهم هستند. مطمین شوید که دوست یا فامیل شما قادر است که از خود نگهداری کند.
اطلاعات بیشتری در مورد اختلالات دوقطبی پیدا کنید. همراهی شما با بیمار در جلسات روانپزشکی بسیار موثر خواهد بود.
به خودتان زمان و فضا ی کافی برای تجدید قوا بدهید . مطمین باشید که زمانهایی برای خودتان و گذراندن با دوستانتان اختصاص داده اید. در صورتی که دوست یا فامیل شما در بیمارستان است، مدت نگهداری از انها را با دیگران تقسیم کنید. شما به دوستتان وقتی خسته نیستید بهتر میتوانید کمک کنید.
در مواقع اضطراری
در شیدایی شدید، شخص ممکن است حالت خصمانه ، بدگمانی به خود گرفته و یا به صورت لفظی ویا فیزیکی درگیر شود.
در افسردگی شدید، شخص ممکن است تصمیم به خودکشی بگیرد.
در صورتی که متوجه شدید که آنها:
خود یا دیگران را در شرایط خطرناک قرار میدهند.
سریعا برای آنان از مراکز درمانی کمک بخواهید.
نام و شماره یک شخص متخصص قابل اعتماد را داشته باشید. گاهی بستری کوتاه مدت در بیمارستان لازم است.
در صورتی که شما شیدا یا افسرده هستید، به طور موقت نمیتوانید از کودکانتان مراقبت کنید. در این مدت همسر یا فرد دیگری از خانواده باید این وظیفه را به عهده بگیرد. بهتر است در دوران بهبودی در این مورد تصمیم گیری کنید.
ممکن است بچه شما هنگامیکه شما سالم نیستید احساس نگرانی و سر در گمی کند. این موضوع را از رفتارشان نیز میتوان فهمید.
برای بچه ها بسیار مفید خواهد بود اگر بزرگترها ی آنان حساس و فهیم بوده و بتوانند با خونسردی و سازگاری به مشکلات آنها پاسخ دهند. بزرگترها میتوانند به آنان بفهمانند که چرا پدر یا مادر آنها رفتار متفاوتی دارد. سوالات انها باید با خونسردی، به درستی و به زبانی که متوجه شوند پاسخ داده شود. آنها احساس بهتری خواهند داشت اگر به برنامه عادی زندگی شان بازگردند.