به طور کلی، بخشش تصمیم برای رها کردن خشم و افکار انتقامجویی است. عملی که باعث آزار و اذیت شما شده است همیشه بخشی از زندگیتان خواهد ماند اما بخشش فشار آن بر شما را کمتر کرده و کمکتان میکند بر قسمتهای مثبت زندگی متمرکز شوید. بخشش حتی میتواند منجر به احساس درک، همدردی و محبت برای فردی باشد که به شما آسیب رسانده است.
بخشش به این معنا نیست که تقصیر و مسئولیت آن فرد برای آسیب زدن به خودتان را انکار میکنید و یا کار اشتباه او را توجیه کرده یا کم میشمارید. میتوانید بدون توجیه عمل آن فرد، او را ببخشید. بخشش آرامشی به همراه دارد که کمکتان میکند به زندگیتان ادامه دهید.
متنفر شدن از آدمها مطمئناً خیلی آسانتر از بخشیدن کسانی است که به شما بدی کردهاند. نمیخواهیم بگوییم که بخشش چیزی است که باید راحت آن را خرج کنید. بخشش همه اراده شما را میگیرد و در روند آن مجبور خواهید شد بخشی از آنکه هستید را هم بدهید.
بسیاری از متخصصین ادعا میکنند که برای گذشتن از آسیبی که کسی به شما میزند، باید تمایل به بخشیدن آن فرد داشته باشید. بااینکه گفتن این سخت نیست اما در واقعیت آنقدرها هم که تصور میکنید آسان نیست. برای خیلیها ممکن است سالها طول بکشد تا بتوانند کسی را ببخشند، مخصوصاً در مواردی که فرد متوجه آسیب جدی شده باشد.
و البته کسانی هم هستند که هیچوقت کسانی که به آنها صدمه میرسانند را نمیبخشند.
از نظر پروفسور وورسینگتون، استاد دانشگاه ویرجینیا، دو نوع بخشش (انواع بخشش) وجود دارد:
بخششِ نوعِ اول: با فراموش کردنِ افکار خشم آلود نسبت به فرد مورد نظر است. مثلاً شما به خود میگویید که من نمیخواهم انتقام بگیرم، اصلاً میخواهم به طور کامل آن فرد را فراموش کنم. که البته این نوعِ بخشش خیلی مطلوب نیست، چون شما در وجودتان هنوز اندکی خشم دارید.
بخششِ نوعِ دوم: عوض کردنِ احساس است، شما تنفر را فراموش نمیکنید، بلکه آن را با محبت عوض میکنید. از نظرِ پروفسور این نوع بخشش به سلامت شما کمکِ زیادی میکند، فکرِ شما را کاملاٌ باز میکند و به شما قدرت میدهد.
هنگام رنجش، وقتی خشمگین می شوید و کلامتان تند و طعنه آمیز می شود، مغز بیکار نمی نشیند و هورمونهای کورتیزول و آدرنالین ترشح میکند و به سلامت جسمانی و روانی شما آسیب می رساند. کینه ورزی یکی از اصلی ترین علل بیماری هاست. به علاوه، تا وقتی که دیگران را بخاطر ناخشنودی خود مسئول و گناهکار بدانیم، از قبول مسئولیت امتناع می کنیم.
با سرزنش کردن دیگران، هرگز راه به جایی نمی بریم؛ فقط وقتی می توانیم قدمی در جهت بهبود اوضاع برداریم، که دست از سرزنش دیگران بکشیم. ملامت کردن دیگران، بهانه ایست برای نپرداختن به واقعیت، بهانه ای برای قدم برنداشتن.
بخشش واقعی
اگر فردی بگوید: « من تو را می بخشم، اما نمی توانم کارت را فراموش کنم» در واقع می گوید: « من تو را تا اندازه ای می بخشم؛ اما دلم می خواهد بعضی از دلخوری ها را برای خودم نگه دارم تا بعدها آسان تر بتوانم آن ها را به یادت بیاورم.» بخشش واقعی فراموش کردن و بیرون ریختن تمامی کدورت هاست.
وقتی از کسی دلخور هستیم و این کدورت را با او بازگو نمی کنیم، شروع به خود گویی و خود خوری می کنیم و گاه حرف های نزده را با خود مرور می کنیم؛ این مرور اتفاق ها و حرف های نزده در درون ما یک سیکل معیوب خشم نهفته ایجاد می کند و باعث می شود نه تنها مشکل حل نشود، بلکه بیشتر اوج بگیرد.
امکان دارد در زمان تکرار برخورد با فرد خاطی یا مورد مشابه، با خشم و رفتار پرخاشگرانه مضاعف همراه شویم و یا باز هم جواب ندهیم و دوباره در همان سیکل معیوب خشم نهفته بمانیم.
تغییرات دو طرفه
هنگامی که راه بخشش را بر می گزینیم مسیر فکری خود را تغییر می دهیم، وقتی ما تغییر می کنیم، دیگران هم تغییر می کنند. وقتی نگرش خود را نسبت به دیگران عوض می کنیم، آن ها هم شروع به تغییر رفتار خود می کنند؛ گویی در همان لحظه ای که تصمیم به تغییر زاویه دید خود می گیریم، دیگران هم به انتظارات تغییر یافته ما، پاسخ مثبت می دهند.
اگر بخشیدن دیگران مشکل است، بخشیدن خود به مراتب دشوارتر است. بسیاری از افراد در طول زندگی، بخاطر کوتاهی هایی که به خود نسبت می دهند، به تنبیه روانی و جسمانی خود می پردازند. این مجازات ها به اشکال گوناگون همچون پرخوری، کم خوری، ویران کردن نظامدار همه روابط، و زندگی در فقر و بیماری ظاهر می شوند.
ریشه تمامی این رنج ها در نظام باوری است که می گوید: “اعمال شیطانی بسیاری از من سرزده است، من گناهکارم، یا من لیاقت سلامتی و خوشحالی را ندارم.” علت بیماری بسیاری از افراد آن است که آن ها خود را لایق تندرستی نمی دانند.
باید این را بدانیم با تداوم احساس گناه در سال های آینده، باز هم مشکلی حل نخواهد شد؛ این احساس را از خود بیرون کنید، گرچه بیرون کردن آن همیشه کار آسانی نیست.
نگهداشتن یک ذهن سالم، مانند نگهداشتن یک جسم سالم، احتیاج به تلاش فراوان دارد؛ اما به زحمتش می ارزد.
نشاط و آرامش بیشتر با بخشش
طبق بررسی محققان، افرادی که می توانند ببخشند، افسردگی، خشم و استرس کمتری دارند و امیدشان به آینده هم بیشتر است. همچنین سیستم ایمنی بدنشان قوی تر است و نشاط و شادابی بیشتری را تجربه می کنند.
بخشیدن، فراموش کردن و از خود گذشتگی نیست و با تحمل کردن افرادی که ما را رنجانده اند فرق دارد. شما مجبور نیستید دیگران را ببخشید، ولی هنگامی که بدانید اگر از اشتباهات دیگران بگذرید و به آن ها نچسبید، چقدر آرامش بیشتری دارید، هرگز کینه توزی، خشم و قهر را انتخاب نمی کنید.
فراموش نکنید که بخشیدن، نشانه عزت نفس بالای شماست. بخشیدن، فراموش کردن و رها شدن از احساسات شدیدی است که به حوادث گذشته مربوط می شود.
در واقع ما نمی توانیم منکر اشتباهات خود شویم؛ اما می توانیم رفتار خود را تغییر دهیم تا شرایط مطلوب تر و آینده بهتری را به خود نوید دهیم. در واقع بخشش، آمادگی برای رهایی از رنج های گذشته و تصمیمی است برای پایان دادن به مشکلاتی که از گذشته با خود داریم.
برای همه ما پیش آمده که بارها و بارها از دیگران رنجیده ایم. بعضی از رنجش ها کوتاه و گذراست و می توان آن ها را زود فراموش کرد؛ اما هنگامی که احساس می کنیم کسی عمیقا آزارمان داده است به مرحله دشواری می رسیم؛ آیا باید بگذاریم این رنج در وجودمان بماند و شادمانی ما را با خود ببرد یا باید از معجزه بخشش برای التیام زخم هایمان، بهره مند شویم؟
افکار ناراحت کننده ای که به ذهن خود وارد می کنیم، عوارض منفی زیادی بر سلامت ما دارند. بنابراین اگر می خواهیم خود را از فشار و ناراحتی های ناشی از درد و رنج ها رها کنیم، باید مراقب افکارمان باشیم. همان طور که در مورد داروها و تاثیرات جانبی آن ها بر جسم خود، مواظب و حساس هستیم، تاثیرات جانبی و مخاطره آمیز نبخشیدن و کینه داشتن از دیگران و افکار منفی می تواند آثار بسیار بدی بر سلامت جسمانی و روانی ما بگذارد.
برای مثال، می توانیم به این امراض و ناراحتی ها بر اثر نبخشیدن اشاره کنیم؛ سردرد، کمردرد، زخم معده، اضطراب، بی خوابی و ناامیدی. بسیاری از ما برای درمان بیماری های جسمانی خود، همیشه در حال مصرف دارو هستیم، درحالی که برای افکار بیماری زایی که به ذهن خود وارد می کنیم، هیچ انتخاب و گزینشی نداریم و اجازه می دهیم حتی چیزهایی که سلامت جسممان را تهدید می کنند، به راحتی وارد ذهنمان شوند.
جلوگیری و شفای افکار بیماری زا
اما چگونه از ابتلا به این بیماری ها جلوگیری کنیم و کدام دارو قوی ترین بوده و بیشترین اثر را برای شفای افکار بیماری زا دارد؟
“بخشش” پاسخگوی تمام این سوالات است؛ زیرا قوی ترین و شعف انگیزترین دارو محسوب می شود و قدرت رفع تمام این علائم و بیماری ها را دارد.
شاید برای بسیاری از ما بخشیدن کار آسانی نباشد. اگر شما هم جزو این دسته افراد هستید، توقع نداشته باشید یک باره بتوانید دیگران را ببخشید. عمل بخشیدن نیازمند زمان است؛ اما هر چه بیشتر روی آن کار کنید بیشتر به آن پی خواهید برد.
شروع به تمرین کنید
پس برای سلامت جسم و روان خودتان هم که شده همین حالا تصمیم بگیرید بخشیدن را تمرین کنید. شما می توانید این کار را با بخشش های کوچک شروع کنید تا کم کم بتوانید کسانی را هم که خیلی شما را آزرده اند ببخشید.
برای تمرین بخشش هرگز منتظر عذرخواهی دیگران نباشید. بسیاری از افرادی که شما را رنجانده اند، اصلا قصد عذرخواهی ندارند؛ بنابراین اگر منتظر شنیدن معذرت خواهی آن ها باشید، ممکن است هیچ وقت نتوانید آن ها را ببخشید.
سعی کنید گاهی از دید دیگران به مسائل نگاه کنید؛ اگر گاهی با فرد مورد نظر همدردی کنید، ممکن است متوجه شوید که این کار را از روی نادانی، ترس یا حتی علاقه انجام داده است.
اول از همه خودتان را ببخشید
فواید بخشش را بشناسید. مطالعات نشان می دهند افرادی که قدرت بخشش دیگران را دارند توانایی و انرژی بیشتری دارند. همچنین اشتهای بهتر و الگوهای خواب بهتری هم دارند. فراموش نکنید که باید بتوانید خودتان را هم ببخشید. برای بعضی افراد، بخشیدن دیگران راحت تر از بخشیدن خودشان است؛ اما توجه داشته باشید که اگر نتوانید خودتان را ببخشید، اعتماد به نفستان را از دست می دهید و همواره احساس گناه می کنید.
ترس یکی از مهم ترین موانع، بر سر راه بخشش است.
از فکر گذشته رها شوید
اینکه نتوانیم از فکر گذشته رها شویم، مانعی بر سر راه بخشش خواهد بود. تحقیقات نشان داده است افکار و احساساتی که در ذهن خود پرورش می دهیم، در بسیاری مواقع باعث بروز ناهنجاری و علائم فیزیکی مانند اضطراب، افسردگی، تحریک پذیری، هیجان، انواع سردردها، کمردردها و … می شود و سیستم ایمنی بدن را نیز ضعیف می کند.
گاه نیز قضاوت های نادرست ما، مانع از آن می شود که بتوانیم دیگران را ببخشیم؛ بنابراین هیچ گاه دیگران را بدون توجه به شرایط خاص خودشان قضاوت نکنید. به یاد داشته باشید افکار و عقاید ما تعیین می کنند که چگونه زندگی کنیم و هدف و نتیجه ای هم که از بخشش حاصل می کنیم، رها کردن مشکلات مربوط به گذشته است.
احساس رنجش خود را بپذیرید و به خود حق دهید که چنین احساسی داشته باشید؛ فقط به صرف اینکه شما انسان هستید.
شرایط ایجاد رنجش را در خود بررسی و علت های آن را پیدا کنید.
با کسی که شما را رنجانده صحبت کنید
با کلامی قاطعانه (اما همراه با احترام)، این احساس را با کسی که از او رنجیده اید، در میان بگذارید. شما می توانید اگر امکان پذیر و شرایط مهیاست، گریه کنید. در بسیاری از موارد، اگر قادر به ابراز ناراحتی باشید، دلخوری و عصبانیتتان از دیگران کم خواهد شد.
وقتی که موضوع را بیان می کنید، از ضمیر من استفاده کنید (من احساس خوبی نداشتم وقتی…)
به این نکته توجه کنید که کسی که از او رنجیده اید، ممکن است مشکل روان شناختی داشته باشد (غم، اضطراب، حسادت و…). ممکن است طرف مقابلتان، آگاهیهای محدودی از شما و شرایطتان داشته و به همین دلیل ناخواسته و بدون اینکه خودش متوجه باشد، رفتاری انجام داده که مورد رضایت شما نبوده است. به این موضوع دقت کنید که اگر این شخص عاقل تر و آگاه تر بود، شاید به نحو دیگری عمل می کرد اما او داناتر و آگا هتر نیست.
وقتی فرد عذر خواهی کرد موضوع را کش ندهید
وقتی فرد عذر خواهی کرد موضوع را کش ندهید و همان جا بحث را پایان بدهید.
فراموش نکنید که سود بخشیدن، برای شماست نه برای دیگران. بخشش، یک انتخاب است برای آرامش بیشتر در زندگی. پس به نفع شماست که رنجش خود را کنار بگذارید تا از زندگی لذت ببرید.
از مشاور کمک بگیرید
اگر با استفاده از این راهکارهای ساده، قادر به کنار گذاشتن رنجش های خود یا حل و فصل آن ها نیستید یا رنجش هایتان زیاد و کهنه شده اند (وقتی رنجشها به کینه تبدیل می شوند)، برای التیام زخم های روانی ناشی از آن ها، از مشاور کمک بگیرید.
البته با بخشیدن، واقعیت های گذشته عوض نمی شوند؛ زیرا گذشته را نمی توان تغییر داد. ما فقط می توانیم دیگران را ببخشیم تا به آرامش بیشتری برسیم. بخشش، به ما اجازه می دهد با گناه، سرزنش و احساس شرم خداحافظی کنیم و به ما یاد می دهد که با دوست داشتن دیگران از شر ترس های گذشته رها شویم…