درون گرایی یک ویژگی شخصیتی است که با تمرکز بر احساسات درونی بیش از منابع تحریک خارجی مشخص می شود. بنظر می رسد که درون گرایی و برون گرایی دو خصلت متمایز و گاهی متضاد باشند. . اما حقیقت این است که اکثر مردم حد وسط این دو قرار دارند.
افراد درونگرا حدوداً 25 تا 40 درصد از جمعیت را تشکیل می دهند هنوز باورهای غلط بسیاری در مورد این تیپ شخصیتی وجود دارد. یادآوری این نکته نیز مهم است که درونگرایی همان اضطراب یا کمرویی اجتماعی نیست. درون گرا به معنای فردی با اضطراب اجتماعی یا خجالتی بودن نیست.
افراد افسرده معمولا قبل از دوره افسردگی، مشکلی با جمع نداشتند و حالا در دوره افسردگی خود گرایش به انزوا پیدا کردهاند. پس اینجا صحبت از درون گرا شدن نیست.
اما افراد درون گرا در تمام طول زندگی این خصلت را دارند و به دوره خاصی مربوط نمیشود.
افراد افسرده، از تنهایی خود لذت نمیبرند و برایشان آزاردهنده است، اما نمیتوانند در خلاف آن کاری کنند، اما درونگراها با تنهایی خود راحت هستند و نیازی به تعامل اجتماعی گسترده ندارند و چه بسا از حضور در جمع اذیت شوند.
درون گرایی یکی از اصلی ترین ویژگی های شخصیتی است که در بسیاری از نظریه های شخصیت شناسایی شده است.
افرادی که درون گرا هستند تمایل دارند که رو به درون باشند. یا بیشتر به جای اینکه به دنبال تحریک خارجی باشند، بر روی افکار، احساسات و حالات درونی متمرکز هستند.
درون گراها تمایل دارند ساکت، محفوظ و درون نگر باشند. برخلاف برون گراها که از تعامل اجتماعی انرژی می گیرند، درون گراها مجبورند در موقعیت های اجتماعی انرژی صرف کنند. افراد درون گرا پس از شرکت در یک مهمانی یا گذراندن وقت در جمع بزرگی از افراد، معمولاً با گذراندن یک دوره زمانی تنها نیاز به “شارژ مجدد” دارند.
برای اینکه بدانید چرا برخی افراد درون گرا و برخی افراد برون گرا هستند، درک نقشی که فیزیولوژی بدن شما بازی می کند مهم است. روشی که بدن شما به محیط بیرون پاسخ می دهد در تعیین سطح برونگرایی و درونگرایی شما نقشی اساسی دارد.
در سطح فیزیولوژیکی، شبکه ای از سلول های عصبی واقع در ساقه مغز معروف به سیستم فعال کننده مشبک (RAS) وظیفه تنظیم سطح برانگیختگی از جمله بیداری و انتقال بین خواب و بیداری را دارد.
RAS همچنین میزان اطلاعاتی که بیدار هستید را کنترل می کند. هنگامی که با تهدیدات احتمالی در محیط مواجه شوید، RAS سطح تحریک شما را افزایش می دهد تا بتوانید هوشیار و آماده برای مقابله با خطر باشید. هر فرد از نظر سطح برانگیختگی یک نقطه تنظیم اساسی دارد. برخی از افراد به طور طبیعی دارای نقطه تنظیم بسیار بالاتری هستند، در حالی که دیگران دارای نقطه تنظیم بسیار کمتری هستند.
روانشناس هانس آیزنک معتقد است که می توان این سطوح برانگیختگی را بهم مرتبط دانست. طبق نظریه برانگیختگی برون گرایی وی:
15 درصد از افراد نقطه تعیین شده کمی دارند. به این معنی که به طور طبیعی سطح تحریک آنها کم است.
15 درصد از افراد دارای تنظیمات بالا هستند. به این معنی که به طور طبیعی تمایل بیشتری به تحریک دارند.
70 درصد حد وسط بین این دو مورد هستند.
طبق نظریه آیزنک، افراد درون گرا کسانی هستند که به طور طبیعی دارای سطح بالایی از برانگیختگی هستند. از آنجا که افراد درونگرا معمولاً سطح برانگیختگی بالایی را تجربه می کنند، به دنبال فعالیت ها و محیط هایی هستند که بتوانند از تحریک بیش از حد فرار کنند. به دلیل سطح برانگیختگی بالایی که دارند، هوشیارتر هستند و اطلاعات بیشتری از محیط می گیرند.
گرچه ممکن است شما یک فرد درونگرا را به عنوان یک فرد خجالتی تصور کنید که ترجیح می دهد به جای معاشرت در خانه تنها بماند، اما افراد درونگرا ویژگی های بسیار متنوعی دارند.
مطمئناً افراد درون گرای زیادی وجود دارند که از نظر اجتماعی محفوظ هستند. آنها ترجیح می دهند در خانه بمانند و کتاب بخوانند تا اینکه به یک مهمانی بزرگ بروند. اما افراد درون گرا نیز هستند که از معاشرت لذت می برند. حتی ممکن است تعجب کنید که بدانید بسیاری از افرادی که فکر می کنید آنها روابط اجتماعی بالایی دارند، ممکن است کاملاً درون گرا باشند.
موارد زیر تنها برخی از نشانه هایی است که نشان می دهد شما (یا شخصی که می شناسید) یک فرد درون گرا هستید.
آیا بعد از گذراندن وقت با افراد زیادی احساس خستگی می کنید؟ آیا بعد از یک روز تعامل با دیگران، شما اغلب نیاز به عقب نشینی در یک مکان ساکت و زمان طولانی برای خود دارید؟ یکی از ویژگی های بزرگ افراد درون گرا همین است که بعد از قرار گرفتن در موقعیت های اجتماعی نیاز به زمان استراحت دارند. البته این بدان معنا نیست که همه افراد درون گرا به طور کلی از وقایع اجتماعی دوری می کنند.
بسیاری از افراد درونگرا در واقع از گذراندن وقت در کنار دیگران لذت می برند. درونگراها شرکت در جمع دوستان نزدیک را ترجیح می دهند. در حالی که یک برون گرا ممکن است به مهمانی با افراد جدید علاقه بیشتری داشته باشند. یک فرد درون گرا قصد دارد وقت با کیفیتی را برای گفتگو با دوستان خوب بگذراند.
به عنوان یک درون گرا، ایده شما برای یک وقت خوب یک بعد از ظهر آرام برای خودتان این است که از سرگرمی ها و علایق خود لذت ببرید. چند ساعت تنها با یک کتاب خوب، یک طبیعت گردی آرام یا برنامه تلویزیونی مورد علاقه خود، روش های عالی برای کمک به احساس شارژ و انرژی در افراد درون گرا ست.
این بدان معنا نیست که یک فرد درونگرا می خواهد همیشه دائما تنها باشد. بسیاری از افراد درونگرا عاشق گذراندن وقت با دوستان و تعامل با افراد آشنا در موقعیت های اجتماعی هستند. نکته کلیدی که باید به خاطر بسپارید این است که بعد از یک روز طولانی فعالیت اجتماعی، یک فرد درونگرا احتمالاً می خواهد در مکانی آرام برای تفکر، تامل و شارژ مجدد تنها باشد.
مهمترین دلیلی که برای درونگرا بودن مطرح میشود، نقش فیزیولوژی و هورمونهای بدن است.
روشی که بدن شما به محیط خارج پاسخ میدهد نقش مهمی در تعیین سطح برون گرایی و درونگرایی شما دارد.
شبکهای از نورونها در مغز هستند که مسئول تنظیم مقادیر آشفتگی مثل خواب و بیداری، تحریکپذیری و مقابله با تهدیدات است.
این سیستم در افراد درونگرا سطح تحریک پذیری پایینتری دارد.
یعنی نسبت به برونگراها، راحتتر تحریک میشوند.
مثلا فرد برونگرا برای اینکه به تحریک برسد باید میزان بالایی از محرکها وارد بدنش شود، اما درونگراها با محرکهای کمتری به این بی قراری میرسند و اطلاعات بیشتری از محیط میگیرند.
به همین دلیل سعی میکنند از محیطهای تحریک آمیز دوری کنند.
تربیت خانواده، تجربیات شخصی، جو محیط و ژنتیک نیز از دیگر دلایل درون گرا بودن است.
درونگرایی خود یک ویژگی است، نه اختلال.
درست مثل چپ دست بودن که ممکن است در برخی از جایگاهها برای شما دشواری ایجاد کند اما کاملا عادی است و باید پذیرفته شود.
واژههایی مثل گوشه گیر، افسرده، خجالتی، جمع گریز یا مضطرب به اشتباه برای درونگراها استفاده میشود و آنها را آزرده میکند.
توجه به این نکته مهم است که درونگرایی لزوماً با کمرویی برابر نیست. کمرویی نشان دهنده ترس از افراد یا موقعیت های اجتماعی است. از طرف دیگر افراد درونگرا خیلی دوست ندارند وقت زیادی را برای تعامل با افراد دیگر بگذرانند.
با این حال، افراد درونگرا از بودن در کنار افرادی که به آنها نزدیک هستند استقبال می کنند. آنها درگیر کردن در “گفتگوی کوچک” را خسته کننده می دانند. اما از مکالمه های عمیق و معنی دار لذت می برند. درون گراها همچنین تمایل دارند قبل از صحبت درمورد چیزها فکر کنند. آنها می خواهند قبل از ابراز عقیده یا تلاش برای ارائه توضیح، درک کاملی از یک مفهوم داشته باشند.
بر اساس برآوردها، افراد برون گرا حدود 3 بر یک از افراد درونگرا بیشتر هستند. 1 افراد درونگرا غالباً درمی یابند که افراد دیگر سعی در تغییر آنها دارند یا حتی پیشنهاد می کنند که مشکلی در آنها وجود دارد. هیچ چیز از حقیقت دورتر نیست. در حالی که افراد درونگرا قسمت کوچکتری از جمعیت را تشکیل می دهند، هیچ تیپ شخصیتی درست یا غلطی وجود ندارد. در عوض، هر دو درون گراها و برون گراها باید در درک تفاوت ها و شباهت های یکدیگر تلاش کنند.