همه ما ممکن است خاطراتی داشته باشیم که از یادآوری اش نه تنها احساس ناراحتی بلکه تنش و اضطراب سراغمان بیاید.
قدرت تاثیر گذاری خاطرات آن قدر بالاست که میتواند علائم فیزیکی مثل تپش قلب و یا عرق کردن را مجدد در ما به وجود آورد. ما هرگز نمی توانیم گذشته را فراموشیم کنیم اما می توانیم آن را مدیریت کنیم، گذشته تنها شامل یک سری خاطرات است که ما زندهشان میکنیم بنابراین باید قدرت را در دست بگیریم و اجازه ندهیم بیش از این ما را آزار دهند.
قبل از هرچیز نباید خاطرات بد را سرکوب کنید و آن را مبهم بگذارید:
بعضی خاطرات آنقدر آزاردهنده اند که ما حاضر نیستیم در مورد چرایی و علتهای آن فکر کنیم. ذهنتان را تشنه این اطلاعات نگذارید که برای حل این ابهام دائم خاطره را زنده کند، یک روز را اختصاص دهید به اینکه بنشینید با خود خلوت کنید و تمام جوانب آن خاطره بد را بررسی کنید.
قطعا آزار دهنده است اما یک بار برای همیشه با آن مواجه شوید. شجاع باشید و غرور را کنار بگذارید، اگر در آن خاطره مقصر هستید نترسید، با خودتان روبه رو شوید، تا دست از انکار آن بر ندارید نمیتوانید از احساسات بدش خلاص شوید. در حال حاضز کسی شما را متهم نمیکند، پس فرار نکنید، خودتان و ذهنتان هستید، با تمام ابعاد خاطرهتان روبرو شوید.
احساساتتان را بیرون بریزید:
پرخاشگری، عصبانیت، غم و … هرچه هست بگذارید از آن خاطره در شما جاری شود و بگذرد در غیر این صورت فشار روانی زیادی روی شما وارد میکند. شما ظرفیت نگه داری انباری از احساسات را ندارید، انبار احساسات انسان گنجایش محدودی دارد پس تا از شر این احساسات بد خلاص نشوید نمیتوانید بار جدیدی از احساس های خوب را ذخیره کنید، پس خودتان را تخلیه کنید.
ببخشید:
همه افرادی که در خاطره بدتان دخیل هستند ببخشید، کار سختی است اما برای حفظ سلامت روانتان چارهای جز این ندارید، مگر آمپول زدن کار شیرینی است؟
اما گاهی مجبورید به آن تن دهید، بخشیدن دیگران هم اجبار آرامش شماست، نمیخواهیم شعار دهیم که گذشت داشته باشید و بزرگوار باشید و …، گاهی آنقدر دیگران به ما تلخی کردهاند که این شعارها ما را بیشتر از آنها متنفر میکند پس شعار ندهید، بخشیدن را داروی تلخی ببینید که برای خوب کردن حالتان باید بنوشید. پس بگذرید.
یک مکان دنج و راحت را انتخاب کرده و آنجا بنشینید. چشمهایتان را ببندید و چند نفس عمیق بکشید. به تاریکی پشت پلکتان توجه کنید و سعی کنید فضای تاریک را در مقیاسی بزرگتر تصور کنید آنقدر که سیاهی همه اطراف شما را احاطه کند.
حالا یک تلویزیون را تصور کنید که در مقابلتان قرار گرفته است و حتیالامکان این تلویزیون را قدیمی در نظرتان تجسم کنید چون شما در حال بازسازی اتفاقات گذشتهتان هستید.
بعد از این کار حادثهای که باعث دلخوری شما شده است را در صفحه تلویزیون خلق کنید و با دقت به آن نگاه کنید.
اتفاقات و شخصیتهایی که هنگام بهوجود آمدن آن حادثه تلخ وجود داشتهاند را با جزئیات تصویرسازی کنید.
سعی کنید صداها را با پیچ یا دکمه روی کم و زیاد کنید.
صداهایی که باعث رنجشتان شده را کم و آنهایی که حس خوبی به شما میدهد را زیاد کنید.
میتوانید رنگ صورت یا لباس شخصیتهایی که در این فیلم سینمایی خودساخته، باعث آزارتان شده است را کمرنگ تصویرسازی کنید.
بهتدریج شخصیتها را حذف کنید و حتی میتوانید نوع جملات آنها را با سلیقه خود تغییر دهید.
بعد از اینکه تصاویر کمرنگ و کمرنگتر شد دستتان را روی دکمه خاموش تلویزیون بگذارید و تمام صحنه مربوط به آن تجربه تلخ را برای همیشه محو کنید.
انجام این تمرین را اگر برای چند بار انجام دهید، میتواند کمک زیادی به فراموشی اتفاق تلخ گذشته تان کند.
هنگام مرور و تصویرسازی یک حادثه تلخ، اگر خودتان را در صحنه نمیبینید این نشان میدهد که شما هنوز غرق در احساسات باقی مانده از خاطرات گذشته هستید.
اما وقتی در تصویرسازی تجربههای تلخ گذشته خود را هم تجسم کنید، این نشانه خوبی است چون شما بهعنوان یک تماشاچی به آن اتفاق نگاه میکنید و آن صحنه تلخ را از زمان و مکانی که اکنون هستید مینگرید.
یادتان باشد گذشته تنها یک خاطره است و این ما هستیم که آنها را زنده میکنیم.
در این تصویرسازی و احیای دوباره زمان حال را از دست ندهید. با کمک تکنیک ریلکسیشن با آرامش نفس بکشید.
وقتی احساس آسایش کردید به یک جای شاد یا چیزی که خیلی دوست دارید فکر کنید. در آخر برای آرامش بیشتر میتوانید به یک موسیقی کلاسیک گوش دهید
روی خاطرات بد تمرکز نکنید:
هر چه بیشتر روی چیزی تمرکز کنید که در واقع سعی دارید آن را فراموش کنید، احساسات منفی بیشتری خواهید داشت. حتی اگر تمرکز روی خلاص شدن از خاطرات بد باشد چون هنوز بر روی خاطرات ، ناخود آگاه متمرکز هستید.
برای اینکه واقعا این خاطرات بد را کنار بگذارید، باید از جلب توجه آن ها به خود صرف نظر کنید تمرکز خود را روی افکار و خاطرات مثبت تغییر دهید این قدرت را دارید که ذهن خود را آموزش دهید تا هر بار که احساس منفی می کنید به چیز شاد و زیبایی فکر کنید.
تغییر حافظه:
برای پاک کردن یک حافظه بد، سعی کنید آن را به یاد بیاورید در حالی که از خودتان لذت می برید. برای این که این کار موثر باشد، باید درد را تحمل کنید و خاطرات را به یاد آورید و شخم بزنید بنابراین احساس خوشایند را مختل نمی کند این تمرین مثبت ذهن شما را به احساس شادی و آرامش در مورد حافظه بد می کشاند کاری را انجام دهید که شما را خوشحال کند
تنظیم احساسات و واکنش های خود نسبت به حافظه:
اگر چه نمی توانید رویدادهایی را که به شما خاطرات بد می دهند تغییر دهید، اما می توانید روش خود را تغییر دهید و نسبت به آن واکنش نشان دهید. هر بار که حافظه را به یاد می آورید، احساس استرس، ترس و اضطراب دوباره ظاهر می شود زیرا به ذهن و بدن شما گفته می شود که این احساس را در نتیجه این خاطره احساس کنند.
پس چطور می توان خاطرات را محو کرد؟ پیش از این هم در نمناک گفتیم که برای این منظور برخی تمرینات تنفسی را امتحان کنید تا به شما در آرامش کمک کند و اجازه دهید کل بدن شما آرام شود نفس عمیق بکشید و عمیق تر دم ، بازدم انجام دهید.
فراموش کردن حافظه ناخواسته:
با سرکوب حافظه انتخابی، این تصور وجود دارد که یک فرد می تواند به طور تعمدی یک حافظه بد را با روش های درمانی خاص مسدود کند. با این حال، این روش فقط یک حافظه را سرکوب می کند، به جای آن که آن را پاک کند، بنابراین به احتمال زیاد دوباره ظاهر می گردد.
فراموشی ایجاد کردن
فراموشی با مواد مخدر مانند میدازولام ،تریازولام و دیازپام می تواند به ذهن شما کمک کند خاطره هایی را از دست بدهید که می خواهید فراموش کنید فراموشی ناشی از دارو اغلب زمانی مورد استفاده قرار می گیرد که بی حسی یک گزینه عملی به عنوان درمان برای بیمارانی است که تحت یک روش پزشکی آسیب دیده قرار دارند.
اختلال عملکرد مولکولی مغز:
ذخیره حافظه در نتیجه الگوهای سیناپسی مغز وجود دارد تغییر الگوی مکانیسم های مولکولی مغز شما می تواند وجود حافظه را به طور کامل مختل کند و در نتیجه چنانچه در نمناک اشاره شده است به وسیله ای موثر برای نحوه پاک کردن خاطرات تبدیل شود.
6 قدم مهم برای فراموش کردن گذشته وجود دارد شامل موارد زیر است:
فراموش کردن گذشته یعنی قبول کنید که برای تغییر گذشته کاری از دستتان برنمی آید: در مواجهه با شکستتان شما هرچه از دستتان برمی آمده، کرده اید. باید بدانید که تا جاییکه می توانسته اید خوب، مهربان و موثر بوده اید. اگر قرار بود به عقب برگردید مطمئناً نمی توانستید کاری بیش از آن انجام دهید. پس باید گذشته را فراموش کنید.
فراموش کردن گذشته یعنی خود را برای اشتباهاتتان ببخشید: فکر کردن دوباره به آنچه که می توانستید یا باید انجام می دادید هیچ اثری ندارد. اگر با اشتباهاتتان درگیر هستید یا شکست خورده اید ، سعی کنید خودتان را ببخشید.
فراموش کردن گذشته یعنی افکارتان را بشناسید: اگر می بینید که مدام درگیر گذشته هستید، با ملایمت افکارتان را به زمان حال برگردانید. سعی کنید این عادت را کنار بگذارید که مدام به اشتباهات گذشته تان فکر کنید.
فراموش کردن گذشته یعنی به ذات زمان اعتماد کنید: زمان می گذرد و شما هم باید از گذشته بگذرید. زخم هایتان به مرور التیام می یابند و فقط جای آن بر جا می ماند.
فراموش کردن گذشته یعنی ارتباطات جدید ایجاد کنید: لازم نیست که حتماً یک گروه دوست تازه پیدا کنید. می توانید یک دوستی جدید را با یکی از همکارانتان شروع کنید یا یکی از همسایه ها را برای شام به خانه تان دعوت کنید. اگر درمورد شکست هایتان با کسی حرف بزنید راحت تر می توانید با آنها کنار بیایید.
فراموش کردن گذشته یعنی در مکالماتتان به دنبال تعادل باشید: خیلی مهم است که دردها و ناراحتی هایتان را با دیگران قسمت کنید اما به همان اندازه مهم است که به زندگی دیگران هم علاقه نشان دهید.
فراموش کردن گذشته یعنی یک دنیای تازه را تجربه کنید: شروع به تحصیل در یک رشته تازه کنید یا یک سرگرمی جدید پیدا کنید. برای فراموش کردن گذشته باید به دنبال جهت های تازه باشید.
فراموش کردن گذشته یعنی زمانتان را در اختیار دیگران قرار دهید: فرصت های بیشمار تازه ای وجود دارد که به شما کمک می کند با گذشته تان خداحافظی کنید. از منطقه امنتان بیرون بیایید. وقتتان را با کسانی بگذرانید که شادتان می کنند و از بودن با آنها لذت می برید.
وقتی می خواهید یک رابطه را فراموش کنید باید به طور جدی فکر کنید که آیا عاقلانه است که باز با آن فرد وقت بگذرانید یا باید همه چیز را به طور کل فراموش کنید. شاید هنوز عاشق او باشید یا از شما سوء استفاده کرده باشد و در افکار و احساساتتان سردرگم شده باشید. ایجاد یک وقفه، عاقلانه ترین راه ممکن است. از این طریق می توانید راحت تر فراموش کنید.