حسادت یک حس آزاردهنده است که آثار روانی، رفتاری و اجتماعی تخریب کنندهای برای خود فرد و دیگران دارد و بهتر است روش درمان حسادت از دیدگاه روانشناسی را بیاموزیم.
حسادت احساسی است که در درون همه افراد وجود دارد ولی برخی آن را به سطح آورده و به آن بها میدهند تا جایی که گاهی رفتار فرد را تحت کنترل خود میگیرد. هر چیزی چه مادی و چه غیر مادی میتواند این حس را در انسان برانگیزد؛ از سرنوشت فردی دیگر و علاقه و محبتی که دریافت میکند تا داشتن یک اتومبیل. اما هر فرد به آن چیزی حسادت میورزد که برایش ارزشمند باشد و از این رو افراد مختلف به مسایل متفاوتی حسادت میکنند. هر چه باشد این حسی است که خود فرد را بیش از همه آزار میدهد.
حسادت یک احساس مطلق نیست بلکه مخلوطی است از خشونت و شکست، خشونتی که فرد حسود احساس میکند مانع از رنج بیشتر او از شکست میشود.
رولف هوبل متخصص روانشناسی معتقد است که این حس زمانی به وجود میآید که شخص احساس کند آنچه که دارد کمتر از آن چیزی است که باید داشته باشد. حسادت در هر جامعه معنای خاص خودش را دارد چرا که در هر جامعه چیز به خصوصی ارزشمند به حساب میآید. جامعه سرمایه دار از این حس مردم در جهت منفعت بیشتر استفاده میکند. در جامعه امروز حتی تبلیغات رسانهای سعی میکنند با توجه به این ضعف بشر آنان را به سوی استفاده از یک کالای خاص یا انجام عملی تشویق کنند.
حسود بودن هیچ دلیل بیولوژیکی ندارد بلکه شخصیت حسود به مرور زمان و در اثر تجربیاتی که در زندگی به دست میآورد شکل میگیرد. شخصیت حسود معمولا در اثر شناخت فردی غلط به وجود میآید. اغلب این افراد در محیطی بزرگ شدهاند که انجام خواستههای دیگران و علاقه آنها مهمتر از علایق فردی خودشان بوده است. آنها اغلب موقعیتی نداشتند تا علایق خود را بشناسند و به دنبال آن بروند. این افراد معمولا دروغ میگویند و به دنبال خوش آمد دیگران هستند. در واقع عوامل محیطی از دوران کودکی و در مراحل رشد باعث آن میشوند.
از لحاظ ذهنی افراد حسود مفروضات مبالغه آمیزی درباره زندگی و شرایط دیگران میسازند، خوبیها و شادکامیهای آنان را بزرگ نمایی میکنند و مشکلات و سختیهای زندگی آنها را نادیده میگیرند. آنها تصویری صحیح و واقعی از زندگی خود و دیگران ندارند و اطلاعات دریافتی از موقعیت را تحریف میکنند.
آثار روانی: روی خلق و خوی فرد اثر گذاشته و کم کم تبدیل به عقده میشود.
آثار رفتاری: آن بخش فعال روان را که همیشه آماده آزاررسانی و تجاوز به حقوق دیگران است، تقویت میکندو شخص را وادار به صدمه زدن به دیگران میکند.
آثار اجتماعی: باعث منفور شدن فرد میشود.
این حس اگر ملایم باشد به رقابت سالم بدل شود و میتواند حتی با ایجاد انگیزه به پیشرفت فرد کمک کند اما گاهی شدید بوده و به جای ایجاد انگیزه برای داشتن چیزی که دیگری دارد به حسی تبدیل میشود که با تمام قدرت سعی میکند دیگری را از رسیدن به موفقیت باز دارد و سعی در تصاحب چیزی دارد که متعلق به او نیست.
بر خلاف آنچه که بین عموم رایج است حقیقت این است که مردان از زنان حسودترند اما مردان بسترهای اجتماعی برای رقابت جلوه دادن این حس خود دارند. مثلا اگر مردی اتومبیلاش را عوض کند، میتواند بگوید که اتومبیل جدید امکاناتش بهتر از اتومبیل قبلی است اما اگر زنی گردنبندش را عوض کند، معمولا اطرافیان انگیزهاش را چشم و همچشمی با دیگران میدانند.
دیوید باس معتقد است که حسادت در مرد در امور جنسی نقش بازی میکند ولی در زن نقش مرد به عنوان تامین کننده معاش بیشترین اولویت را دارد. بیشتر زنان خیانتی را که بدون دخالت احساسات عاطفی صورت گیرد میبخشند زیرا زنان تحمل ندارند که رقیب تمام محبت، زمان و توجه مردشان را به خود متمرکز کند.
با توجه به آثار روانی، رفتاری و اجتماعی آن، ضروریست که برای آن چارهای اندیشیده شود.
خودتان و مواردی که حس حسادت شما را بر میانگیزند بیشتر بشناسید
موقعیتهایی هستند که مانند جرقهای این حس را در شما شعله ور میکنند و تصاویری را در ذهن شما خلق میکنند که شما از آنها واهمه دارید را بشناسید مثلا موقعیتی که در آن دوست شما با افراد دیگری وقت میگذراند ممکن است در شما تصویر اینکه او دیگران را به شما ترجیح بدهد و دیگر نخواهد که با شما وقتش را سپری کند را ایجاد کند. یاد بگیرید خود را کنترل کنید و واکنش منفی از خود نشان ندهید
هنگامی که احساس میکنید این حس دارد بر شما غلبه میکند، واکنش منفی و مخرب و هیچگونه نشانه رنجیدگی از خود نشان ندهید حتی اگر شما را تا سرحد مرگ آزار میدهد چرا که رفتار حسدآلود هرگونه رابطهای را به تباهی میکشاند و زمانی در موردش صحبت کنید که شعلههای حسادت شما فروکش کردهاند و شما آرام شدهاید. باورهای غلط ذهنی خود را اصلاح کنید
شخص حسود در واقع به رفتار شخص مقابل واکنش نشان نمیدهد، بلکه به باورهای غلط خود واکنش نشان میدهد. به بیان دیگر شما نسبت به یک سناریو ذهنی واکنش نشان میدهید که از آن واهمه دارید اما هنوز اتفاق نیفتاده است و ممکن است هرگز نیز اتفاق نیفتد اعتماد بنفس خود را افزایش دهید
حسادت معمولا حاصل از حس عدم امنیت و کمبود اعتماد به نفس است. ترس از اینکه کسی شما را ترک خواهد کرد و عشق و توجهش را از شما دریغ میکند چون شما به اندازه کافی خوب و لایق نیستید. گاهی این حس به دلیل احساس کمبودی است که در وجود خود احساس میکنیم.
باید یاد بگیرید که زندگی دیگران، رفتارشان و داشتههایشان هیچ ارتباطی به شما ندارد و شما زندگی خودتان را دارید همراه با علایق و اهداف متفاوت. افراد با اعتماد به نفس بالا حتی اگر مورد تمسخر قرار بگیرند و یا اینکه توسط دیگران ترد شوند، مشکل را لزوما در خودشان نمیبینند.
بعضی افراد ممکن است به نظر برسد که در زندگی همه چیز دارند اما این تنها چیزی است که ما از دور میبینیم. برای آنچه در زندگی خود دارید اهمیت و ارزش قایل شوید و به این باندیشید که هنوز از بیشتر مردم جهان خوشبختترید.
خودخواه نباشید
خودخواه بودن سطح توقع شما را بالا میبرد و باعث میشود همه چیز و همه کس را تنها برای خود بخواهید. اگر پدر، مادر، همسر یا دوست شما یک مقدار مناسب از وقتش را به شما اختصاص داده است اما شما انتظار ترجیح که تمام وقتش را با شما سپری کند، در این صورت خواسته شما خودخواهانه است. سعی کنید خود را به جای آنها بگذارید و نیازها و مشکلات آنها را درک کنید. خود را به هیچ چیز و هیچ کس وابسته نکنید
خانواده، روابط، علایق، سرگرمیها، دوستان متعدد، اهداف معین، همگی قسمتهای مجزایی از زندگی را تشکیل میدهند که در صورت وابستگی و توجه بیش از حد به یکی، دیگر جنبههای زندگی شما مختل میشود. وقت خود را با سپری کردن با دیگر دوستان و اعضای خانواده و همینطور به انجام فعالیتهای مورد علاقه پر کنید و به نیازهای واقعی خودتان متعهد شوید. هر انسانی منحصر به فرد است و نیازها و آرزوهای خود را دارد و این حس باعث میشود از نیازهای منحصر به فرد خود غافل شویم.
هنگامی که در یک رابطه قرار میگیرید، مرزهایی را با همسر یا نامزد خود مشخص کنید. اکثر مواقع در حسادت عاشقانه هر دو نفر دارای مرزهای مشترکی هستند. به این معنی که انجام کارهایی (توسط همسر یا نامزدتان) که شما را آزار میدهد در صورت انجام توسط شما نیز ممکن است همسرتان را آزار دهد. بنابر این به محض مشخص شدن این مرزها و متقاعد شدن طرفین، بسیاری از سوتفاهمها برطرف میشود.
اعتماد کنید
اگر به راحتی حس حسادت شما نسبت به همسر یا دوست شما برانگیخته میشود، احتمالا دیوار اعتماد شما قبلا فرو ریخته است. بیشتر اوقات اگر در گذشته به اعتماد شما خیانت شده باشد، این حس عدم اعتماد به روابط جدید شما نیز کشیده میشود. هیچکس را از پیش گناهکار نپندارید و اگر در گذشته این شخص اعتماد شما را نسبت به خودش زیر سوال برده است یا او را ببخشید، یا در رابطهاتان بازنگری کنید.
مثبت باشید
سعی کنید مثبت باشید، مثبت فکر کنید و از جریانات اطراف خود برداشت مثبت داشته باشید. نق زدن، گلایه کردن، تهمت زدن، شکاک بودن و حالت قربانی را به خود گرفتن نه تنها چیزی را حل نمیکند بلکه آنچه را که دارید نیز به نابودی میکشاند. بهتر است برداشت ما از وقایع مثبت باشد و از وقایع خوبی که در زندگی برایمان رخ میدهد هرچند کوچک لذت ببریم.
نگرشتان را تغییر داده و اثرات منفی این حس را به خود یادآوری کند و بدانید نبود این حس ما را به آسایش در زندگی نزدیک میکند. زشتی این ضعف و رفتارهای ناشی از آن را مرتبا به یاد آورید و به خودتان تلقین کنید که هرگز نسبت به هیچکس حسادت نخواهید کرد. به نعمتها و امتیازها و نقاط مثبت خودمان بیشتر توجه کرده و روی ارزشهایتان فکر کنید. تواناییهای خود را شناخته و در جهت آن حرکت کنید و اگر نتیجهای حاصل نشد، از روانشناس کمک بگیرید.