جایگاه رابطه جنسی در ازدواج

جایگاه رابطه جنسی در ازدواج

5

جایگاه رابطه جنسی در ازدواج

 یکی از مواردی که در حوزه روانشناسی و جامعه شناسی به اثبات رسیده است بحث حریص شدن به اموری است که از آن منع می شویم.در این حالت رغبتی شدید به انجام فعل منع شده در انسان به وجود می آید و بدترین اتفاق ممکن در این زمینه این است که انسان در این زمینه دچار هذیان(اختلال در فکر) می شود.به این معنی که به آن چیز یا آن کس وزنی بیشتر از وزن واقعی آن قائل می شود و بعد از اینکه آن را به دست آورد متوجه می شود که وزن واقعی آن چه مقدار می باشد. 

بهترین مثالی که می توان ذکر کرد روزه گرفتن است فرد روزه دار هر خوردنی را لذیذ تر از آنچه هست می انگارد و با خود فکر می کند که اگر روزه نبود مقدار زیادی از آن غذا را می خورد ولی پس از افطار متوجه می شود آن توانی که در خوردن از خود به یاد داشت را ندارد... 

وقتی سکس تنها معیار یا بیشترین معیار ازدواج می شود قطعا پس از مدتی وزن واقعی خود را پیدا کرده و فرد تازه به معیارهای دیگر خود نظر می کند و ناگهان متوجه می شود که قافیه را باخته است. 

البته رضایت جنسی در ازدواج باعث احساس خوب و حتی پشتیبانی برای ادامه زندگی می باشد و تعداد زیادی از طلاق ها به دلیل عدم رضایت در مسائل جنسی بوده است ولی مطلقا شرط کافی نیست. 

پس توصیه ای که به نسل جوان و مجردین می شود این است که احساس و غریزه خود را معیار واقعیت ندانند زیرا انسانها در مواقع فشار دچار توهم(اختلال در ادراک) و هذیان(اختلال در فکر) می شوند.

تفاوت رابطه جنسی قبل از ازدواج با بعد از ازدواج

روابط جنسی قبل از ازدواج با هدف ارضای کنجکاوی، شناخت بدن جنس مخالف و احساس قدرت در پسر یا هوس بازی است. در روابط قبل از ازدواج تعهدی وجود ندارد و بعد از ایجاد رابطه، بی میلی مخصوصا در پسران بوجود می آید. دختر تمام علاقه اش را نثار معشوق اش می کند. این در حالی است که در رابطه قبل از ازدواج توجه صرفا بر بدن دختر متمرکز است. اما روابط بعد از ازدواج با هدف حفظ زندگی مشترک و پایداری زندگی زناشویی انجام می شود.

تقابل سنت و مدرنیته!

به‌تدریج با صنعتی و مدرن شدن جامعه دیگر نگاه به فرزندان، نگاه به نیروی کار نبود و با کاهش متراژ خانه‌ها فرزندان هم تعدادشان کم شد. آنچه به‌ویژه در 50-40 سال اخیر در جامعه ما رخ داده کاهش چشمگیر تعداد فرزندان است. حالا دیگر تعداد فرزندان از هفت‌، هشت بچه به دو بچه رسیده و رهاورد مدرنیته لذت از غرایز جنسی است. حالا دیگر رابطه جنسی از ابزاری در جایگاه تولید مثل به یک ابزار لذت تبدیل شده است.

چه زوج‌هایی موفق ترند؟

در حال حاضر خانواده‌ لزوما یک نهاد اجتماعی و اقتصادی نیست و کارکردی پیدا کرده که افراد می‌خواهند در آن لذت ببرند. به همین دلیل در این سیستم اجتماعی آدم‌هایی که خیلی درونگرا باشند یعنی به نحو بیمارگونه‌ای درونگرا و جدایی‌گزین باشند شاید بتوان گفت 20 تا 25 درصد ازدواج را در رابطه زناشویی می‌بینند اما افراد طبیعی 50 تا 75 درصد ازدواج‌شان مربوط به رابطه زناشویی است. در حال حاضر همسرگزینی بر اساس معیار فیزیکی و رفتاری است و به همین دلیل همسر به عنوان همبستر باید ویژگی‌های مورد انتظار دو طرف را داشته باشد. باید طرف مقابل از نظر فیزیکی و رفتاری جذابیت جنسی، آمیزشی و زناشویی داشته باشد.

پیش از ازدواج باید بدانید

بسیاری از بزرگ‌ترهای خانواده با جوانی که قصد ازدواج دارد صحبت می‌کنند و به او می‌گویند که قیافه و اندام عادی می‌شود و تاکید می‌کنند اگر زیر یک سقف بروید جذابیت جنسی، فیزیکی و رفتاری ایجاد می‌شود اما تازه جوان بعد از ازدواج متوجه می‌شود که همسرش کوچک‌ترین جذابیتی برایش ندارد و متاسفانه ممکن است موردی که برایش جذاب است را در جامعه عمومی ببیند و اینجاست که همبستر از همسر جدا می‌شود. نکته مهم اینجاست که اغلب مشاوران ازدواج و روانپزشکان اصلا همخوانی جنسی و زناشویی را میان دو نفر نمی‌سنجند و متاسفانه حتی همخوانی شخصیتی دوطرف را هم چه به لحاظ سرشتی و چه به لحاظ منش درست ارزیابی نمی‌کنند و در نهایت ازدواج‌ها به شکست می‌انجامد.

درمانگر معجزه نمی‌کند!

اگر دو نفر به هیچ عنوان برای هم کششی ایجاد نکنند متاسفانه درمان مشکلات رابطه جنسی با کمک داروها چندان رضایت بخش نخواهد بود. بخشی از این موضوع بیولوژیک است. این بخش از میل جنسی به آفرینش فرد مربوط است و با هیچ دارویی قابل تغییر نیست. پس تنها کاری که می‌توان انجام داد این است که دو نفر از این لحاظ به هم نزدیک باشند. یک ضرب‌المثل قدیمی ایرانی است که می‌گوید کبوتر با کبوتر باز با باز. پرواضح است که این دو پرنده چقدر با هم تفاوت دارند. بر همین اساس امیال جنسی افراد حدود متفاوتی دارد و به قول معروف یک کبوتر نمی‌تواند با باز ازدواج کند. به همین دلیل است که همتایی جنسی زناشویی در ازدواج‌ها باید توسط مشاوران کاربلد ارزیابی شود و مشاوران نابلد هم باید سریع‌تر شیوه سنجش این موضوع را یاد بگیرند.

فرمولش را پیدا کنید

اگر خودتان بخواهید ببینید که از نظر امیال جنسی چقدر با طرف مقابل‌تان همخوانی دارید باید یک فرمول بسیار ساده را بدانید و آن هم میزان خور و خواب، خشم، طنز و شهوت است. فردی که زیاد می‌خورد یا خوش‌خواب و طناز است، معمولا در رابطه زناشویی هم موفق است. به‌طور کلی افراد را می‌توان به دو دسته تقسیم کرد؛ افرادی که زیاد می‌خوابند و افرادی که کم می‌خوابند. کسانی که نیازمند خواب کم هستند و با دوره خواب کوتاهی سرحال می‌شوند و سرزنده، شاداب و پر انرژی هستند، افراد تیزی هستند و از نظر جنسی فعال‌ترند و ذاتا مهارت‌های جنسی زناشویی را بهتر بلد هستند و البته جاه‌طلب‌تر بوده و در زندگی بلندپروازترند ولی افرادی که خواب طولانی دارند عموما تنبل‌ترند و تغییر فاز بیشتری دارند و اغلب هم میل جنسی کمتر و مهارت‌های جنسی پایین‌تری دارند. این است که ازدواج فردی که زیاد می‌خوابد با فردی که کم می‌خوابد می‌تواند فاجعه‌آمیز باشد.

هم‌خوانی جنسی و شخصیتی شرط اول

همخوانی جنسی زناشویی و شخصیتی هر دو در درجه نخست اهمیت قرار دارند و نمی‌توان گفت کدام‌یک از اینها مهم‌تر است ولی عموما افرادی که همخوانی جنسی زناشویی بیشتری دارند اغلب خانواده‌های پابرجاتری دارند. خیلی وقت‌ها شما می‌بینید که مردی خوب پول درنمی‌آورد، وضعیت مالی خوبی ندارد و وضعیت بهداشتی خوبی هم ندارد و در خانه بسیار راحت است و آدم خوش‌کلامی نیست اما همسرش از او طلاق نمی‌گیرد، خیلی‌ها فکر می‌کنند این زن برای بچه‌ها به زندگی ادامه می‌دهد اما این واقعیت ندارد و این رابطه جنسی است که خانواده را حفظ کرده است. رابطه زناشویی مانند موتور کشتی است؛ اگر موتور کشتی از کار بیفتد این کشتی دیگر در دریا پیش نخواهد رفت مگر با اندک موجی که به عقب و جلو برود ولی قطعا هدفمند نیست.

آموزش را فراموش نکنید

آموزش هنر هم‌آغوشی و مهارت‌های زناشویی به مردان باید انجام شود. مسائلی مانند پیش‌نوازی و پس‌نوازی در رابطه جنسی باید حتما رعایت شود. ضمن آنکه میزان توقع زوجین از روابط زناشویی باید شفاف اعلام شود. اگر کسی از پس ارضای جنسی همسرش برنیاید اصلا نباید بچه‌دار شود و باید ابتدا به درمانگر مسائل جنسی مراجعه کند و تا زمانی که این مشکل حل نشده به بچه‌دار شدن فکر نکند.

تعریف صمیمیت را اصلاح کنید

جوانان فکر می‌کنند باید اول عاشق شوند و بعد ازدواج کنند در حالی که عشق بعد از دو تا سه سال رنگ می‌بازد و باید طرفین کاری کنند که عشق به صمیمیت تبدیل شود. صمیمیت اجزایی مانند هم‌آغوشی، بوسه و نوازش فیزیکی را شامل می‌شود که نباید از آنها غافل شد. با توجه به آمار رو به افزایش طلاق در جامعه باید آموزش لازم در این زمینه وجود داشته باشد و زوجین آگاهانه با این مساله برخورد کنند. زن و مرد باید در این زمینه خودشان را ارتقا دهند. در حال حاضر خانم‌ها بیشتر از تلویزیون و فیلم‌ها استقبال می‌کنند و با توجه به آگاهی که پیدا کرده‌اند در زمینه روابط زناشویی خودشان را ارتقا داده‌اند اما آقایان متاسفانه هنوز غافل هستند بنابراین خانم‌ها از نظر هنر هم‌آغوشی و مهارت‌های زناشویی رشد زیادی کرده‌اند. به همین دلیل است که رشد آمار فرازناشویی در زن‌ها در جامعه ما در دهه اخیر از تصاعد هندسی تبعیت می‌کند ولی در مردها از تصاعد حسابی پیروی می‌کند.

آشنایی قبل از ازدواج مهم است

با توجه به قوانین و سنت‌هایی که در کشورمان وجود دارد بهترین کار این است که افراد قبل از ازدواج دائم برای مدتی ازدواج موقت داشته باشند که به آن ازدواج مشروط گفته می‌شود. در این مدت جوان‌ها با هم زندگی می‌کنند و اگر همه‌چیز خوب پیش رفت می‌توانند پیمان ابدی با هم ببندند.

 

این صفحه را به اشتراک بگذارید.
نظرات کاربران