خودنمایی از جمله بیماریهای روانی است که در بعضی از افراد دیده میشود؛ این قبیل از افراد معمولاً پوششهای عجیب و غریب داشته و از آرایش تند و تیزی استفاده میکنند. از نظر روانشناسی ویژگی اصلی اختلال شخصیت نمایشی، رفتار توجه طلبانه و هیجان پذیری مفرط و فراگیر است.
برای پاسخ به این سوال، بایستی علل خودنمایی را به دو دسته علل بیرونی و درونی تقسیم کنیم.
کمبود محبت: برخی از افراد دوست دارند همیشه مورد محبت و توجه دیگران باشند؛ به همین خاطر اگر این کمبود را در خود حس کند و مورد بی مهری اطرافیان خود قرار گیرد، ممکن است شیوه خودنمایی را پیشه خود کند.
تقلید: تقلید از الگوهای غربی از مهم ترین عوامل خودنمایی و ابتذال است؛ در واقع چنین تقلیدی نشان بی هویتیی مدسازان.
تربیت نامطلوب: تبعیض و فرق گذاشتن بین فرزندان، مقایسه ویژگی های آنان، الگوهای نامناسب (در خانواده و اجتماع)، عدم به وجود آوردن روحیه مقاومت در برخورد با ناهنجاری های اجتماع و به طور کلی نداشتن تربیت صحیح دینی باعث تاثیرپذیری دختران و جوانان از الگوهای نامناسب و روی آوردن آنان به خودنمایی می شود.
علل درونی خودنمایی (دلایل فردی)
عدم اعتماد به نفس: این دسته از افراد به علت نداشتن روحیه ای مقاوم و آگاهی نیافتن به شخصیت با ارزش خود، چون کاهی در باد به هر سو می فرایند.
جهل: در این خصوص ممکن است فردی به خاطر نا آگاهی و آشنا نبودن به مبانی ارزشی، مرتکب اعمالی شود و حتی ممکن است به علت تکرار این اعمال کم کم قبح و زشتی عمل در نظرش کم شود؛ به مرور زمان آن کار به صورت زیبا و یا حتی به عنوان یک وظیفه در نظرش جلوه خواهد نمود.
عقده حقارت: عقده حقارت به گونه ای است که شخص خود را از دیگران کم تر می بیند ، لذا سعی می نماید تا کاستی خود را با تقلید و تظاهر برطرف نموده و با این تفکر غلط به بلای بزرگ تر، خود را گرفتار می نماید.
سقوط: تزلزل شخصیت از جمله پیامدهایی است که جامعه نیز در به وجود آوردن آن نقش دارد؛ زیرا تا هنگامی که جامعه شخصی را برای زیبایی هایش بخواهد، تمایل فرد نیز برای جلوه گری بیشتر می شود.
ترویج فرهنگ مصرف گرایی: نظام سرمایه داری غرب برای ایجاد بازار بیشتر و سود بیشتر، نیاز به گسترش بازار مصرف دارد و از این رو آنان نیاز به کسانی دارند که آنان را در این امر یاری کند. متاسفانه با این کار خود، توان بازسازی، رشد سرمایه گذاری و رقابت را در کشورهای دنیا سوم کاهش دادند.
شیوع انحراف: حضور نامناسب برخی از افراد در جامعه موجب برخی حوادث و جنایات هولناکی می شود.
رکورد فعالیت های علمی و افت تحصیلی: در دنیای غرایز و توجه به خودآرایی ها، تمام هم و غم نیروهای جوان صرف چگونه تزیین کردن خود بوده و درس و تحصیل در شاخه های بسیار پایین آن است. برتر از دیگران خود را نشان دادن، هنر امروز است!
چالش خلاصی از شر یک فرد خودنما، زمانی که خودنمایی او آشکار نیست، حتی سختتر هم میشود، مثلا: «نمیدونی فلانی چقدر پولداره. هرگز کسی به این ثروتمندی ندیدی!» یا زمانی که او پشت کس دیگری پنهان میشود: «خیلی احساس شرمندگی میکنم که همسرم انقدر بابت این هزینه کرده.» یا «همه میگن من خیلی جوانتر به نظر میرسم. شگفت انگیزه که چقدر از پوستم تعریف میشونم.» حالا ببینیم چگونه میتوان با یک فرد خودنما روبرو شد.
از او بخواهید که موضوع صحبت راعوض کند و یا خودتان این کار را انجام دهید. درباره خودتان صحبت کنید و بگویید چه نوع فردی هستید، به جای آنکه بر خودنمایی کردن تمرکز کنید – که ممکن است به عنوان یک مبارزه طلبی تلقی شود – این حقیقت را که شما کسی نیستید که آنها را بابت ثروتمند بودن تحسین کنید و یا اینکه شما به سادگی تحت تاثیر قرار نمیگیرید را به چشم او بیاورید. بعد از این، احتمالا برای این فرد خودنمایی کردن برای شما دشوار میشود.
بگذارید کمی از رفتار خودش را تجربه کند. افراد خودنما هم مثل من و شما هستند، آنها از کسانی که خودنمایی میکنند بیزارند. پس شروع کنید و کمی لاف بزنید و ابراز وجود کنید! بعد طوری که گویی مداخلهای الهی صورت گرفته، خودتان را معذور دارید و چیزی تاثیرگذار بگویید، مانند: «آخ، فکر کنم زیادی از خودم گفتم. میدونی چیه، بیا دیگه این کار رو نکنیم. این فقط باعث میشه طرف مقابله احساس بدی داشته باشه.»
در زمانی مناسب (که تقریبا هر زمانی است) سوال کنید که آیا او فلان کس را (میتواند یک فرد مشهور باشد) میشناسد، و بعد در این رابطه صحبت کنید که چقدر میتوانستید آن شخص را بیشتر دوست بدارید اگر مدام از خودش تعریف نمیکرد. از فرد خودنما هم بپرسید که آیا او هم چنین حسی دارد یا خیر؟
یکبار جایی خواندم: «عاقلانه انتخاب کنید که با چه کسی میخواهید رک باشید، اما همواره یکرنگ باشید». نمیدانم که چقدر خوب است روراست باشید وقتی میخواهید به کسی درباره احساستان بگویید یا بگویید که چه فکر میکنید. شاید به نظر شما خوب برسد که به او بگویید چه حس غریبی به شما دست میدهد وقتی او مدام از خودش میگوید و یا اینکه ترجیح میدهید طور دیگری با آنها در ارتباط باشید. به هرحال راهی پیدا کنید، حتی میتوانید از او بپرسید: «آیا دوست داری به هر شکلی با من در ارتباط باشی؟»
هرکسی به دلسوزی ما نیاز دارد، اما قرار نیست همه دوست ما باشند. هیچ اشکالی ندارد که رها کنید و بروید، ترجیحا با یک لبخند و همراه با پذیریش تمام عیارِ طرف مقابل. من اغلب وقتی کسی شروع به صحبت کردن از خودش میکند، مکالمه را ترک میکنم. مجبورم چرا که دلم واقعا برای او میسوزد به این طریق میتوانم به او کمک کنم.
نظر شما چیست؟ شما در مواجهه با خودنمایی افراد چه میکنید؟ چه تجربهای در این زمینه دارید؟ نظرات، سوالات و تجربیات خود را از طریق ارسال نظر با ما و سایر کاربران ستاره در میان بگذارید.
پیش از انتقال اخبار به دیگران کمی فکر کنید. از عبارات مثبت استفاده کنید و خودتان را قدردان زحمات دیگران بدانید؛ نه اینکه فقط از خودتان تعریف کنید و احساس خودشیفتگی را به شنونده منتقل کنید. زمانی که دیگران خوشحالی خود را بابت شنیدن اخبار جدید نشان میدهند مهربان باشید و از آنها تشکر کنید. تصور کنید برند محبوب کفش کتانیتان چنین توییتی به اشتراک میگذارد: «ما توانستیم تنها در عرض 24 ساعت 350 هزار دلار فروش داشته باشیم. ممنون از مشتریها» خواندن این توییت چه احساسی به شما میدهد؟ احتمالا مانند هر شخص دیگری احساس میکنید به شما توهین شده است.
بنابراین برند مورد نظر را سریع آنفالو میکنید و هرگز سراغ خرید محصولات آنها نمیروید. درعوض تصور کنید متن توییت به این صورت به اشتراک گذاشته شود: «مردم استقبال خوبی از مجموعهی ما داشتند و بابت بازخورد مثبتشان از آنها تشکر میکنیم.» مطمئنا عبارت دوم احساس بهتری به مخاطب منتقل میکند و حتی مشتری به بازدید محصولات جدید برند تشویق میشود. هر دو عبارت پیام یکسانی دارند؛ اما تاثیر کاملا متفاوتی روی خوانندهی آن میگذارند. بنابراین برای بیان اخبار مورد نظر خود از عبارات مناسب استفاده کنید.
سعی نکنید تصویری از یک سبک زندگی بدون نقص به مخاطبان منتقل کنید. مردم با پستهایی در مورد اهداف، آروزها، احساسات و شکستها ارتباط برقرار میکنند. بنابراین زمانی که سعی میکنید تصویر بدون نقصی ارائه دهید، هیچ تاثیر مثبتی روی مخاطبان یا همان فالوئرهای شبکههای اجتماعی نمیگذارید.
زمانی که فردی داستان زندگی شخصی خودش را با دیگران در میان میگذارد و سعی دارد به آنها بگوید که از گذشته عبور کنند و حال را بسازند، باید اصل مهمی به نام صداقت را رعایت کند. داستانی که ویرایش شده باشد و تنها قسمتهای خوب آن برای مخاطب نقل شود، هیچ بازخورد مثبتی نخواهد گرفت؛ اما داستانی که بدون اضافه و کم کردن باشد، حمایت مخاطبان را به همراه خواهد داشت. سعی نکنید داستان خود را برای افزایش میزان فروش ویرایش کنید. اکنون در سال 2018 هستیم و مردم این موضوع را متوجه میشوند بنابراین صداقت را فراموش نکنید.
اگر در میان دوستانتان شخصی نیست که برای راهاندازی کسبوکار کوچک خودش اقدامی کرده باشد، بهتر است اخبار مرتبط با کسبوکار خود را با احتیاط به آنها بدهید. نیازی نیست موضوعی را از آنها پنهان کنید. این کار تنها باعث میشود احساس بدتری به آنها دست دهد. هرگز به آنها نگویید هیچ درکی از احساساتتان ندارند زیرا جایگاه شما را تجربه نکردهاند.
گفتن تجربیات ممکن است انگیزهی آنها را افزایش دهد؛ اما به شرطی که از عبارات مناسب استفاده شود و با صداقت همراه باشد. شاید آنها هم بخواهند کسبوکار خودشان را راهاندازی کنند بنابراین زمانی که درخواست کمک میکنند، تجربیات خود را بدون هیچ منتی در اختیارشان قرار دهید. کمک کردن به دیگران احساس فوقالعاده خوبی به انسان میدهد؛ مخصوصا زمانی که بدانید بخشی از موفقیتهای دیگران مربوط به نصیحتها و کمکهای شما بوده است.
به یاد داشته باشید همهی انسانها دوست دارند خاص باشند و این موضوع را با دیگران مطرح کنند؛ اما معمولا به خودستایی متهم میشوند. اگر افراد متواضعی در اطرافتان هستند، کمی زمان بگذارید و ببینید چگونه با دیگران برخورد میکنند. سپس سعی کنید این رفتارهای مثبت را روی گفتار خود به کار بگیرید.
پستهای که در فضای مجازی به اشتراک گذاشته میشوند بهنوعی دائمی هستند. مطمئن باشید همیشه افرادی پیدا میشوند که از اشتباهات شما عکس بگیرند و اسناد آنلاین درست کنند. فراموش نکنید که گاهی اوقات برندهای بزرگ نیز دچار لغزش میشوند. بنابراین با کوچکترین اشتباه فکر نکنید که دنیا با پایان رسیده است. درعوض سعی کنید اشتباه خود را جبران کنید و قدردان مخاطبان خود باشید.