برقراری رابطه عاطفی با افراد خودشیفته اصلا خوشایند نیست و اثرات بسیار بدی روی ابعاد مختلف زندگیتان میگذارد. نکته بسیار مهمی که باید در نظر داشته باشید، این است که بسیاری از افراد خودشیفته در آغاز یک رابطه، افرادی دوستداشتنی و جذاب به نظر میرسند و به همین خاطر است که نمیتوان در وهله نخست متوجه ایرادات آنها شد و دریافت که قرار است با چه فردی در آیندهای نزدیک، دست و پنجه نرم کرد. برای اینکه اسیر چنین افرادی در یک رابطه عاطفی نشوید، بهتر است با نشانههایی که مشخص میکند، یک فرد خودشیفته است، آشنا باشید، با خودساخته همراه شوید.
کافی است با افراد خودشیفته وارد گفتگو شوید تا بفهمید که تقریبا همه چیز را به خود معطوف میدانند و درباره هر موضوعی که صحبت کنید، بحث را طوری مدیریت میکنند که ناخواسته، خودشان موضوع صحبت قرار بگیرند. آنها محوریت همه گفتگوها هستند و دوست دارند که همیشه درباره خود سخن بگویند. در واقع، نیاز وافری دارند تا همیشه مورد توجه باشند و نور صحنه روی آنها بیافتد. این میل به مورد توجه بودن، مانع از آن میشود که دید دقیقی نسبت به دیگران و افراد مختلف پیدا کنند و فقط و فقط به خود میاندیشند.
شرکت در تست روانشناسی اختلالات روانشناسی همچون خودشیفتگی به لینک زیر مراجعه فرمایید.
شرکت در آزمون اختلال خودشیفتگی
افراد خودشیفته در شروع رابطه بسیار جذاب به نظر میرسند. علت این است که اعتماد به نفس خوبی دارند و با کاریزمای ناشی از اعتماد به نفس و تسلطی که روی خود دارند باعث میشود تا افراد دیگر از آنها خوششان آمده و به سمتشان جذب شود اما رفتهرفته در رابطه با آنها، این اعتماد به نفس جای خود را به خودخواهی میدهد و از اینکه فقط و فقط خود را در مرکزیت جهان هستی میبینند، شما را آزار خواهد داد. پس اگر چه جذابیت و اعتماد به نفس از ویژگیهای خوب انسانی به شمار میروند اما اگر بیش از حد و کاذب باشند، طرف مقابل یک رابطه را بسیار اندوهگین و ناراحت میکنند.
از آنجایی که افراد خودشیفته فقط به خود میاندیشند و در سرزمین خود مشغول به پادشاهی هستند، هیچکس را در نظر نمیگیرند و خود را محدود به هیچ قانون و رعایت حد و مرزی نمیدانند. آنها به راحتی از شما پول میگیرند و دیگر برایشان مهم نیست که چقدر به آن پول احتیاج دارید. پس خیلی ساده، آن را پس نمیدهند یا دیر پس میدهند. تا زمانی که نیاز به انجام کاری داشته باشند، فقط خود را در سر دارند و به اذیت شدن شما یا شکستن مرزهایی مانند مرزهای حریم خصوصیتا توجهی ندارند. افراد خودشیفته به شدت کنترلگر هستند. یعنی دوست دارند که کنترل اوضاع را به دست خود بگیرند. به همین خاطر است که شما را در زندگی مشترک و رابطه بسیار محدود میکنند. این محدودیت و کنترل گاهیاوقات، آنقدر زیاد است که باعث میشود، فردی که شما باشید و شریک عاطفی او هستید، محدود و منزوی شود. برای افراد خودشیفته، درد و ناراحتی دیگران مهم نیست پس باید انتظار داشته باشید که اگر با او وارد چالش بشوید با بیرحمترین حرفها آزارتان بدهند.
افراد خودشیفته به خودشان عشق میورزند و احساس میکنند که از همه بهتر هستند. آنقدر خود را خوب و کامل میبینند که این حس به آنها دست میدهد که هیچکس بهتر و برتر از آنها نیست و هیچکس لیاقت با آنها بودن را ندارد. به همین دلیل امکان عاشق شدن را از خود میگیرند و به ندرت میتوانند، چیزی خاص و خارقالعاده در وجود دیگران پیدا کرده و عاشق آن شوند. خوشیفتهها، شما را به خاطر خودتان دوست ندارند. آنها توانایی عاشق شدن ندراند و به سختی به کسی دل میبازند. آنها آنقدر غرق در عشقورزی به خود هستند که دیگر جایی برای افراد دیگر در قلب خود باز نمیکنند. چنین رابطهای، شکل و شمایل یک رابطه سالم را ندارد و در آن احساس امنیت خاطر نخواهید داشت. در رابطه با افراد خودشیفته مدام از نظر عاطفی تهدید میشوید چون کسی در مقابلتان نیست که عشق و احساسی را که برایش خرج میکنید به درستی پاسخ بدهد. چنین رابطهای فقط انرژی شما را مصرف خواهد کرد و در مقابل چیزی دریافت نخواهید کرد. چنین اتلاف انرژی و عشقی از شما فردی خسته میسازد که ورود به روابط عشقی سالم دیگر را هم در آینده با چالش همراه خواهد کرد. پس بهتر است مواظب خودتان باشید و هرگز با چنین افرادی وارد ارتباط نشوید.
افراد خودشیفته دوست دارند که از همه برتر باشند و واقعیت این است که هیچفردی در تمام زمینهها از دیگران برتر نیست. به همین خاطر، زمانی که میبینند دیگران از آنها برتر هستند، احساس حسادتی عمیق در آنها به وجود میآید و نمیتوانند، ببینند که فردی دیگر در زمینهای از آنها بهتر است. این افراد از خود تصویری افسانهای در ذهن ساختهاند. تصویری که خودشان هم در اعماق قلب و ذهنشان میدانند، واقعی نیست. اما با این وجود دوست دارند به خود دروغ بگویند و خود را مرکز و محور همه چیز بدانند. افراد خودشیفته دوست ندارند که کسی از آنها جلو بزند. آنها از خود فردی همهفنحریف در ذهن دارند و بدیهی است که هیچ شخصی وجود ندارد که در همه چیز و همه زمینهها برتر و بهتر از دیگران باشد. به همین خاطر زمانی که میان تصور ذهنی آنها و واقعیت فاصله ایجاد میشود، دیدشان دچار نوعی اعوجاج میشود و برخورد حقیقت عریان با آنچه در ذهن پروراندهاند بسیار سخت و دشوار میشود. در چنین شرایطی گاهی عصبی و هیستریک هم خواهند شد.
افراد خودشیفته فقط و فقط به موضوعات و افرادی اهمیت میدهند که به نوعی احساس برتری آنها را ارضا میکند. این افراد و موضوعات میتوانند در دیدگاه آنها سفید و مثبت ارزیابی شوند. هر چیزی که در خارج از این دایره تنگ و محدود قرار بگیرد از نظر آنها سیاه و ناخوشایند است و قدرت ورود به دنیای آنها را ندارد. افراد خودشیفته با دید سیاه و سفید به دنیا نگاه میکنند و کافی است چیزی یا کسی برای خودبرتربینی و فرمانروایی آنها تهدیدآمیز به نظر برسد، در این صورت است که دیگر آن را حدف میکنند و نادیده میگیرند.