مدیریت منابع انسانی، رویکردی استراتژیک و جامع برای مدیریت افراد است که کلیه مسائل مربوط به افراد در یک سازمان را مدیریت می کند. این رویکرد شامل پاداش و مزایا، استخدام، مدیریت عملکرد، توسعه سازمان، ایمنی، تندرستی، انگیزه کارکنان، ارتباطات، سیاستگذاری و آموزش است که البته صرفا محدود به موارد ذکر شده نیست. منابع انسانی افرادی هستند که در شغلهای یک سازمان کار میکنند تا محصولات یا خدمات آن سازمان را آماده و تولید کنند.
در هر سازمان علاوه بر منابع مالی و منابع فیزیکی، منابع انسانی هم وجود دارد. منابع انسانی افرادی هستند که در آن سازمان کار میکنند.
در برخی سازمانها هنوز هم برای نامیدن منابع انسانی از اصطلاحات دیگری مانند کارمندان، کارکنان، همکاران، پرسنل، اعضای تیم، نیروی کار، اپراتور و … استفاده میشود. هرچند در محیطهای کاری مدرن سعی بر آن است تا دیگر از این عبارت برای خطاب قرار دادن سرمایه انسانی شرکت استفاده نشود.
در واقع، این عبارات قدیمی با از بین رفتن نقش رئیس و مرئوسی در سازمانها، رفتهرفته تکامل یافته و به منابع انسانی تغییر یافتند. اگر بخواهیم سادهتر بگوییم، وجود دپارتمان مدیریت منابع انسانی در سازمانها به این معنی است که اشخاص، مهمترین منابع آن سازمان هستند.
منابع انسانی در طول زمان به مهمترین منابع هر سازمان تبدیل شد. بر اساس تعریف ویکیپدیا، در سال 1893 برای اولین بار از عبارت منابع انسانی برای کارمندان استفاده شد و تا اوایل قرن نوزدهم نیز از این مفهوم به همین معنا استفاده میشد.
با این حال، کاربرد مدرن اصطلاح منابع انسانی از سال 1960 شروع شد. در حال حاضر، بیشتر سازمانها کارمندان و دپارتمانی که سازمان و افراد فعال در آن را یاری میدهند را منابع انسانی مینامند.
حال، پس از سالها استفاده از اصطلاح منابع انسانی، این مفهوم بحثبرانگیز شده است. برخی افراد بر این باورند که احتساب افراد به عنوان دارایی و منبع یک سازمان و قرار دادن آنها در کنار زمین، ساختمان و ماشین، کار درستی نیست و میتواند منجر به رفتار نادرست با کارکنان سازمانها شود.
بنابراین تلاشها برای مدرنتر کردن این عبارت آغاز شد و بعضی سازمانها سعی کردند کارمندان خود را اعضای تیم، رفقا و شرکا، اعضای سازمان، استعدادها و … بنامند. این اصطلاحات جدید سعی دارند کارمندان را انسانهایی همتا و یکسان بدانند.
این طرز فکر در جملۀ معروف «به عنوان کارمند مهم نیست چه عنوان و چه رتبه و مرتبهای در سازمان دارید، همه عضوی از تیم هستند و همه با هم برابرند. تنها شغل افراد متفاوت است.» کاملاً مشهود است.
معنی دوم اصطلاح منابع انسانی به دپارتمانی اطلاق میشود که به افراد فعال در یک شرکت خدمترسانی میکند که به آن دپارتمان مدیریت منابع انسانی میگویند.
برخی از وظایف اصلی و نقش مدیریت منابع انسانی در سازمان است.
نقش مدیریت منابع انسانی دقیقاً تحقق این اهداف در سازمان است. البته این بدین معنا نیست که رسیدن به این اهداف انحصاراً نقش مدیریت منابع انسانی بوده و هیچ گروه دیگری در آن دخالت و حضور ندارد.
مطمئناً نقش مدیران و سرپرستانِ هر بخش، بسیار بیشتر از نقش دپارتمان منابع انسانی در تحقق این اهداف است. این افراد مدام در تعامل با منابع انسانی سازمان هستند و باید هر روز اطمینان حاصل کنند که به نیروی کار انگیزه کافی میبخشند.
فرآهمآوری و آمادهسازی چارچوب، برنامهها، رویهها، تعالیم و اطلاعات از وظایف اصلی مدیریت منابع انسانی است.
این اهداف را می توان به چهار دسته عمده تقسیم کرد:
اهداف اجتماعی: اقداماتی در نظر گرفته شده است که پاسخگوی نیازهای اخلاقی و اجتماعی یا چالش های شرکت و کارکنان آن است. این مورد شامل حقوقی، مانند فرصت برابر و حقوق برابر، برای کار برابر است.
اهداف سازمانی: اقداماتی که به اطمینان از کارایی سازمان کمک می کند. این مورد شامل ارائه آموزش، استخدام تعداد مناسب کارمندان برای یک کار مشخص یا حفظ نرخ بالای نگهداری کارکنان است.
اهداف عملکردی: رهنمودهایی برای عملکرد مناسب منابع انسانی در کل سازمان است. این مورد شامل اطمینان از تخصیص منابع انسانی به تمام پتانسیل خود می باشد.
اهداف شخصی: منابعی که برای حمایت از اهداف شخصی هر کارمند استفاده می شود. این مورد شامل ارائه فرصت برای تحصیل یا پیشرفت شغلی و همچنین حفظ رضایت کارکنان است.
مدیریت منابع انسانی، تمریناتی برای مدیریت افراد در محل کار برای دستیابی به ماموریت سازمان و تقویت فرهنگ سازمانی است. هنگامی که به طور موثر انجام شود، مدیران منابع انسانی می توانند در جذب متخصصان جدید که مهارت های لازم، برای پیشبرد اهداف شرکت را دارند و همچنین کمک به آموزش و توسعه کارمندان فعلی برای دستیابی به اهداف، کمک کنند. یک شرکت به خوبی کارمندان خود عمل میکند و مدیریت منابع انسانی را به بخشی مهم در حفظ یا ارتقا سلامت تجارت تبدیل می کند. علاوه بر این، مدیران منابع انسانی می توانند وضعیت بازار کار را برای کمک به سازمان در رقابت، حفظ کنند. این می تواند شامل اطمینان از منصفانه بودن پاداش و مزایا ، برنامه هایی برای جلوگیری از سوختن کارمندان و تطبیق نقش های شغلی بر اساس بازار کار باشد.
در طول زمان، نقش مدیریت منابع انسانی گسترش یافته و دستخوش تغییراتی بزرگی شده است. دکتر دِیو اولریش، استاد دانشگاه میشیگان، سه نقش اساسی را برای یک تیم منابع انسانی در نظر گرفته است: شریک استراتژیک، مدافع کارمند و قهرمان تغییر. اولریش معتقد است نقش تیم مدیریت منابع انسانی اضافه کردن ارزش به کسب و کار است.
قدم بعدی در وظایف و نقش مدیریت منابع انسانی، آموزش و تمرینات منابع انسانی برای کسب ارزش از طریق فراهمسازی شرایط کسب و کار است. نقش اعضای تیم منابع انسانی، طراحی رویههای مبتکرانه در کسب و کار برای حرکت رو به جلو به سوی تفکر و اندیشیدن است.
اگر اقدامات دپارتمان منابع انسانی بر ایجاد ارزش متمرکز نیست، مدیران ارشد باید از رهبران دپارتمان منابع انسانی پرسشگری کنند.
نقش دیگر مدیریت منابع انسانی، یافتن، توسعه و حفظ استعدادها است؛ منابع انسانی باید فرهنگ سازمانی و رهبری سازمانی را پیش ببرد.
سازمانهای امروز نمیتوانند مدیر منابع انسانی را بپذیرند که تفکرات و تعلیمات مدرن در سازمان را نمیپذیرد.
همگام با به وجود آمدن نقشهای جدید برای منابع انسانی، سازمانها در حال تفکر دوباره در خصوص سازمانی هستند که قرار است بیش از قبل با منابع انسانی در ارتباط باشد. سازمانها به دنبالِ یافتن نامهایی جدید هستند، نامهایی که نقشهای مورد نیاز سازمان جدید و انتظارات کارمندان را برآورده سازد.
بعضی از این نامها از این قرارند: مدیریت استعدادها، موفقیت همکاران، مرکز منابع همکاران، دپارتمان افراد و فرهنگ، خدمات حمایتی، همکاران و توسعه، مدیریت همکاران، مرکز مدیریت راهحل.
وقتی عناوین خدمات منابع انسانی سازمان دستخوش تغییر میشود، عناوین شغلی تیم منابع انسانی هم باید تغییر کند. بعضی از این عناوین از این قرارند: معاون همکاران و فرهنگ، مسئول ترویج شادی همکاران، مدیر رضایت شغلی، مدیر مشارکت همکاران و … .
اما نحوه خطاب کردن افراد و موقعیتهای شغلی در سازمان زمانی اهمیت پیدا میکند که شما پیامی که میخواهید به دیگران منتقل کنید را به دقت بررسی نمایید. بنابراین پیام شما مهمترین چیزی است که باید به آن فکر کنید. موضوعاتی که باید مورد بررسی قرار گیرند عبارتند از:
یک مدیر منابع انسانی معمولاً تمام وقت در یک دفتر کار میکند و میتواند در هر صنعتی استخدام شود. معمولا آنها در محیط کار ویژگیهای زیر را دارند:
در این بخش قرار است تا راهنمای کامل مسیر شغلی مدیریت منابه انسانی را با هم مرور کنیم.
اولین قدم برای انتخاب شغل، این است که مطمئن شوید واقعاً مایلید تا در این شغل مشغول به کار شوید و برای آن متعهد شوید. مطمئنا انجام کاری که هیچ علاقهای به آن ندارید، میتواند بسیار خسته کننده و تلف کننده وقت باشد.
آیا هنوز مطمئن نیستید که منابع انسانی و مدیریت آن شغل مناسب شما است؟ در تست MBTI سایکومتریست به صورت آنلاین شرکت کنید. آیا این شغل برای شما مناسب است یا خیر. همچنین برای سنجش میزان
.در تست نئو شرکت کنید
با انجام این تست به اطلاعات جالبی دسترسی خواهید داشت که شما را در مورد انتخاب شغل شگفت زده خواهد کرد.
قبل از هر کاری درباره پیش نیازهای مدیریت منابع انسانی تحقیق کنید و ببینید که آیا مدرک تحصیلی در آنها مهم است یا خیر. این موقعیت به طور معمول به مدرک کارشناسی نیاز دارد، اما برخی از کارفرمایان در صورت داشتن تجربه کاری قابل توجه و مرتبط، ممکن است افراد را بدون مدرک تحصیلی استخدام کنند. برای آموزش دنبال نزدیکترین مدرک تحصیلی با منابع انسانی باشید.
از آنجایی که این شغل یک سمت مدیریتی است، تجربه کاری یکی از مهمترین فاکتورها برای استخدام خواهد بود. برای به دست آوردن تجربه، به دنبال موقعیتهای شغلی سطح پایینتر مانند دستیار کارشناس منابع انسانی باشید. اگر نسبتا تجربه داشته باشید، میتوانید سراغ کارشناس منابه انسانی بروید که به تجربه کمتری نسبت به مدیریت نیاز دارد. در این حین و با تجربه کم، کارآموزی را نیز فراموش نکنید.
رزومه خود را برای موقعیتی که میخواهید دنبال کنید، آماده کنید. بالاترین سطح تحصیلات خود و همچنین مهارتها و گواهینامههایی را که کسب کردهاید و سابقه کاری مربوطه خود را در رزومه بگنجانید. در سابقه کاری شما باید نام شرکتی که در آن کار کردهاید، تاریخ استخدام و مسئولیتهای شما در آن شرکت نیز باشد. در صورت امکان، سعی کنید کارهای خاصی که در طول فعالیت خود انجام دادید را نیز به روزمه اضافه کنید.
پس از تحصیلات، کسب گواهینامهها و تجربه کاری مناسب، سراغ بررسی موقعیتهای شغلی حال حاصر بازار کار بروید. از موقعیتهایی که برای تحصیلات و تجربه فعلی شما مناسب هستند، شروع کنید. از رزومه به روز شده استفاده کنید که نقاط قوت شما را برجسته میکند و به طور خلاصه بیان میکند که شما برای آن شغل فردمناسب هستید.
مسیرهای شغلی منابع انسانی بسیار زیاد است و افراد میتوانند با فکر و آیندهنگری در آنها قدم بردارند. علاقه و هدف از کار است که میتواند بهترین انتخاب را برای مدیران منابع انسانی رقم بزند.
شاید باورش سخت باشد، اما هر شرکت و سازمانی برای روند استخدامی خود به مدیر منابع انسانی نیاز دارد و هر کدام نیز به دنبال ویژگیهای خاصی در افراد هستند.
اگر دوست دارید ببینید که افراد با چه مدرکی در سمتهای منابع انسانی- توسعه/ ارزیابی عملکرد/ جذب مشغول به کار هستند، میتواند در صفحه مسیر شغلی فارغ التحصیلان رشتههای مختلف، به طور کامل مشاهده کنید. در جستجوی ما در مورد رشته منابع انسانی- توسعه/ ارزیابی عملکرد/ جذب این اطلاعات به دست آمده که بیشتر افراد در این حیطه با مدرک مدیریت، مهندسی صنایع و بعد از آن علوم انسانی و اجتماعی مشغول به کار هستند. بنابراین این موضوع میتواند به خوبی مسیر شغلی مدیریت منابع انسانی را مشخص کند و درباره الزامات شغلی استخدام مدیر منابع انسانی به شما سرنخهایی بدهد.
موقعیت شغلی منابع انسانی به شرح زیر است:
در نهایت برای اینکه مدیر منابع انسانی شوید باید یک سری از مهارتها و ویژگیهای خاص را داشته باشید. همچنین باید خود را در مورد این شغل به روز نگه دارید، چرا که کار در این حیطه به شدت به علم روز دنیا وابسته است. به طور خلاصه باید بتوانید در مدیریت عالی باشید، از دستورالعملهای استخدام و تعامل با کارکنان به خوبی سر دربیاورید، روند استخدام در شرکت را به خوبی رسیدگی کنید و همچنین در رسیدگی به مشکلات کارکنان موفق عمل کند.
در ادامه تعدادی از عناوین شغلی که یک تیم مدیریت منابع انسانی را تشکیل میدهند، آورده شده است:
الزامات تحصیلی : مدرک لیسانس در رشتههای مرتبط با منابع انسانی و مدیریت
الزامات تحصیلی: مدرک لیسانس در رشتههای مرتبط با منابع انسانی
الزامات تحصیلی: مدرک لیسانس در رشتههای مرتبط با منابع انسانی
الزامات تحصیلی: مدرک لیسانس در رشتههای مرتبط با منابع انسانی و مدیریت
عناوین شغلی و نقشها در منابع انسانی گزینههای بسیار جذابی هستند زیرا هیچ دو روزی در تیم مدیریت منابع انسانی شبیه به هم نیستند. تیم مدیریت منابع انسانی یکی از مهمترین دپارتمانهای هر مجموعهای است زیرا هر کسبوکاری برای پیشرفت و رسیدن به موفقیت، بیش از هر چیز دیگری به کارکنانی متعهد و دلسوز احتیاج دارد و جذب، استخدام و نگهداری چنین نیروی کاری وظیفه اصلی دپارتمان منابع انسانی است.
شرکتهای بسیاری هستند که با سرمایه کلانی فعالیت خود را آغاز کردهاند، اما به خاطر نداشتن دپارتمان منابع انسانی قوی نتوانستهاند آنطور که باید پیشرفت کنند. یادمان باشد که هیچ کسبوکاری بدون داشتن نیروی کار متعهد، به موفقیت دست نخواهد یافت.
یکی دیگر از رایج ترین پرسش های حوزه این حوزه، مربوط به وظایف و یا مسئولیت های مدیران منابع انسانی است
برنامه ریزی در مدیریت منابع انسانی، شامل دو رکن اساسی است.
تحلیل تقاضای منابع انسانی
تحلیل عرضه منابع انسانی
بنا بر دو رکن بالا، مدیر منابع انسانی موظف است که با توجه به اهداف سازمان، تعیین کند که سازمان در آینده ای مشخص (مثلا 10 سال آینده) به چه تعداد نیروی انسانی و با چه توانمندی هایی نیاز دارد؟ سپس، این تعداد نیرو، از چه منابعی و با چه بودجه ای تامین خواهند شد؟
یک مدیر منابع انسانی، پس از برنامه ریزی و تعیین اهداف سازمان در جهت عرضه و تقاضای نیروی انسانی، بایستی امور مربوط به منابع انسانی را سازماندهی کند. در این قسمت او موظف است تا به تقسیم وظایف، شفاف سازی جایگاه های شغلی، تعیین وظایف شغلی کارکنان، آماده نمودن بسترهای لازم برای ورود کارکنان جدید و در نهایت به نظم بخشی وظایف و امور کارمندان، بپردازد.
یکی از مهم ترین اقدامات و تصمیماتی که در حوزه وظایف مدیران منابع انسانی وجود دارد، استخدام و جذب کارمندان است. تصمیم Human Resources Manager، در استخدام افراد، تا آنجایی اهمیت دارد که در صورت استخدام افراد نامناسب برای یک جایگاه شغلی، حتی با آموزش های بسیار نیز، نمیتوان انتظار موفقیت سازمان و رسیدن به اهداف را داشت.
در واقع استخدام افراد مناسب یکی از رموز موفقیت کسب و کارها است؛ به این شرط که مدیران منابع انسانی، به تناسب میان فرد با سازمان، همکاران و از همه مهم تر، تناسب شخصیت و شغل کارمند، توجه و دقت کافی داشته باشند.
برای شفاف تر شدن این موضوع که مدیریت منابع انسانی چیست، باید به این نکته اشاره کنیم که فرایند استخدام، 3 رکن دارد. این 3 رکن شامل موارد زیر میباشند.
شایستگی: هر مدیر منابع انسانی، موظف است پیش از استخدام افراد، لیستی از ویژگی های اولیه آن ها را تهیه کند تا به این موضوع پی ببرد که آیا چنین فردی مناسب جایگاه شغلی موردنظر میباشد یا نه؟
تیم ارزیابی: افراد حاضر در تیم های ارزیابی، با استفاده از ابزار و آزمون هایی که در پاراگراف بعدی خواهیم گفت، به بررسی توانمندی و مهارت های افراد متقاضی استخدام میپردازند.
ابزارهای ارزیابی: تیم ارزیابی توسط ابزارهای ارزیابی همچون آزمون های شخصیت شناسی، بایستی به شایستگی افراد، جهت استخدام پی ببرند و به طور کلی، در فرایند استخدام، تلاش بر این است که شایسته ترین افراد، به استخدام شرکت یا سازمان درآیند.
از دیگر وظایف این افراد، آموزش منابع انسانی است؛ زیرا آموزش، نقش بسیار مهمی در توانمند سازی نیروهای انسانی و کارآمدی آن ها دارد. منابع انسانی در هر سطح و جایگاه شغلی، از مشاغل ساده گرفته تا سطوح پیچیده شغلی، نیازمند یادگیری مستمر و ارتقاء سطح دانش خود با کمک مدیر منابع انسانی سازمان، هستند.
به این ترتیب، مدیران منابع انسانی، با فراهم آوردن بستر آموزشی مناسب برای کارمندان جدیدالورود، کارمندان قدیمی و کارکنانی که موظف به تغییر جایگاه شغلی هستند؛ موجب پویایی سازمان و حل مشکلات کاری کارکنان خواهند شد.
یک مدیر منابع انسانی باهوش، به خوبی میداند که همه کارکنان نیاز به حمایت و پشتیبانی همه جانبه دارند. از این رو، او پس از آموزش کافی به کارکنان، بر روند پیشرفت آن ها نظارت میکند و از طریق سیستم های پاداش دهی، انگیزه مضاعفی را در کارمندان به وجود میآورد.
همانطور که در سایر مقالات منابع انسانی رشدانا به فرهنگ سازمانی و تاثیر آن بر بالندگی و بقاء یک سازمان اشاره کردیم، هر شرکت و یا سازمانی، دارای ارزش ها و هنجارهای خاص خود است. این ارزش ها و اهداف سازمان است که مشخص کننده رفتار و عملکرد کارکنان است. بنابراین، این اشخاص موظفاند که در فرآیند ورود کارمندان جدید، استعفاء، اخراج، مرخصی و هر نوع رویدادی در که در سازمان رخ میدهد، با تمام توان مراقب حفظ ارزش های سازمان باشند و از تغییر یا انحراف فرهنگ سازمانی پیشگیری کنند.
در طول این مقاله و برای توضیح این موضوع که مدیریت منابع انسانی چیست، به موارد متعددی اشاره کردیم اما در اینجا قصد داریم توجه شما را به یکی از مسائل رایج سازمانی، جلب کنیم. مساله ای بنام اختلاف در محیط کار که مسئول اصلی رسیدگی به آن، مدیر منابع انسانی است.
همانطور که میدانید، درون یک سازمان، شرکت و یا استارتاپ، افراد مختلفی با نگرش، علایق، شخصیت، قومیت، مذهب و نژادهای متفاوت، در کنار یکدیگر قرار میگیرند و یک تیم کاری را تشکیل میدهند. چنین تفاوتهای انسانی، بعضا باعث بروز اختلافات میان کارکنان میشود و این مدیر منابع انسانی آن سازمان است که باید به اختلافات رسیدگی کرده و مانع از تشدید آن ها شود. هرچند او باید با تکنیک های مختلفی همچون همدلی، حل مساله، گفتگوی مثبت و تفکر خلاق، اختلافات موجود را مرتفع کرده و نسبت به حل آن ها، اقدام نماید.