اخیرا وب سایت NPR پستی منتشر کرده است که در آن نویسنده این حقیقت را به بحث می گذارد که مهارت های خارج از قلمروی آکادمیک و شناختی برای موفقیت آکادمیک در بین دانشجویان کالج حیاتی هستند. تحقیقات اشاره می کند که مسائلی مانند نمرات آزمون استاندارد شده اصلا آنقدر قدرت پیش بینی موفقیت آکادمیک را ندارند ولی عواملی مانند انگیزه و جدیت نقش نیز نقش مهمی ایفا می کنند. فردی ممکن است بسیار باهوش بوده، ولی برای دستیابی به یک معدل تحصیلی بالا انگیزه و میلی نداشته باشد. از طرف دیگر، فردی ممکن است در انتهای دیگر کلاف هوش قرار گیرد ولی به دنبال تلاش، انگیزه بالا از همتایان ذاتا باهوش خود بهتر عمل کند.
پس چرا هنوز دانشگاه ها دانشجویان را براساس نتایج آزمون و معدل تحصیلی بالا در دوران دبیرستان انتخاب می کنند؟ به همین شکل، چرا سازمان ها برای مدارک تحصیلی و عملکرد در دوران تحصیلی در فرآیند های استخدامی خود اهمیت زیادی قائل می شوند؟ در هر دو مورد، به نظر می رسد تصمیمات گزینشی بدون بررسی تصویر کامل یا کسب آگاهی از شخصیت و پتانسیل کامل افراد صورت می گیرند.
چرا دانشگاه ها و مسئولین منابع انسانی سعی نمی کنند سایر مهارت ها را به شکل کامل تر ارزیابی کنند؟ به نظر می رسد از نظر افراد قرار دادن برچسب بر روی دیگر مهارت های غیر شناختی یا غیر آکادمیک که منجر به موفقیت می شود سخت است. در حال حاضر از بعضی از آنها در این خصوص استفاده می شود:
با آن که ممکن است ایجاد یک اصطلاح جامع برای قرار دادن تمامی این مهارت های متخلف تحت یک عنوان مهارت های سخت باشد، امکان قراردادن این مهارت ها و ویژگی ها در فرآیند استخدام وجود دارد. سازمان هایی وجود دارند که در خود از روانشناسان سازمانی و صنعتی (I/O) استفاده می کنند که نقش آن ها طراحی آزمون هایی برای سنجش تمامی این نوع مهارت ها و توانایی ها است.
اولین گام در توسعه روش های سنجش ویژگی های مختلف مطلوب دستیابی به اطلاعاتی کامل از شغل یا موقعیت شغلی مورد نظر است. چنین امری تحت فرآیند تحلیل شغل یا تحلیل صلاحیت شغلی صورت می گیرد. این فرآیند شامل مشاهده افراد در حال انجام شغل مورد نظر، مشورت با متخصصانی که درک عمیقی نسبت به پیش نیازهای لازم برای موفقیت در یک شغل خاص دارند و کسب درک جامع از تصویر یک کارمند ایده آل برای یک شغل می شود.
داده های جمع آوری شده از این فرآیند به منظور مشخص سازی صلاحیت هایی استفاده می شود که برای موفقیت در یک شغل لازم هستند. زمانی که آگاهی از شایستگی های مطلوب صورت گرفت، می توان فرآیند طراحی آزمونی را شروع کرد که این شایستگی ها را می سنجد. به عنوان مثال، مهارت های قرن بیستمی شامل مواردی مانند ارتباط قوی شفاهی و کتبی، تفکر انتقادی، خلاقیت و مهارت های فناوری می شوند. اگر این ها مسائل مهمی برای شغل مورد نظر باشند، از تدابیر یا روش هایی می توان استفاده کرد که افراد را مجبور به نشان دادن مهارت ها و توانمندی های فناوری یا ارتباطی کنند.
در نهایت معتبرسازی استفاده از آزمون با تعیین این که واقعا می تواند عملکرد شغلی را پیش بینی کند یا نه، صورت می گیرد. این نوع تحقیقات، مطالعات معتبرسازی نامیده شده و همیشه در بین صنایع و موقعیت های شغلی مختلف انجام می شوند. شواهد متعددی دال بر این وجود دارد که این شیوه برای سازمان ها بسیار موثر بودند و عواقب سازمانی مثبتی به همراه می آورد. به عبارت دیگر، کسب امتیازات بالا در این آزمون ها نشان دهنده سطح بالایی از عملکرد شغلی هستند.
به اجرا گذاشتن این نوع سیستم باعث می شود سازمان در زمان تصمیم گیری برای استخدام، "تصویر کاملی" از کاندیدا داشته باشد و براساس آن ارزیابی خود را صورت دهد. شرکت ها توانایی ارزیابی تمامی جنبه های یک کاندیدا هم از نظر شناختی و هم غیر شناختی را دارند. در نتیجه، آن ها فردی که درخواست شغل خود را ارائه داده است درک می کنند و در نهایت با ارزیابی تمامی قطعات مختلف اطلاعاتی در مورد کاندیدا تصمیمات بهتری در بحث استخدام می گیرند، تا این که فقط به مدرک یا معدل تحصیلی او در دوران دانشگاه توجه کنند. درک از پتانسیل کامل کاندیدا نه تنها برای سازمان ها بلکه برای خود داوطلبان شغلی نیز منافعی به همراه دارد. اگر فردی این مهارت ها و ویژگی های شخصیتی لازم برای موفقیت در یک شغل را نداشته باشد، بعید است از آن شغل لذت ببرد. بنابراین، ارزیابی این افراد با استفاده از آزمون های استخدامی مانع ورود فردی با عملکرد شغلی ضعیف به شرکت خواهد شد و در همین حین افرادی گزینش می شوند که سطح بالایی از عملکرد را از خود نشان می دهند و برای آن شغل مناسب ترین هستند.
کارفرما می خواهد مطمئن شود شما می توانید کاری که به شما داده شده را به درستی انجام دهید. بنابراین بهتر است در رزومه کاری خود یا پروفایل لینکداین به جای اینکه فقط به وظایفی که داشتید اشاره کنید، اطلاعاتی درباره اینکه در جایگاه شغلیتان چه اهدافی را دنبال کردید و چه ایده هایی ارائه کردید بدهید.
اگر به موجب ایده های شما شرکتی که در آن کار می کردید به جایگاه خاصی رسیده است حتما به آن اشاره کنید. این حتی می تواند ایده ای مربوط به لوگوی شرکت باشد. اما حتما باید دلیل قانع کننده ای برای ارائه این ایده داشته باشید چرا که ممکن است در روز مصاحبه از شما پرسش هایی در این باره پرسیده شود.
کارفرماها اغلب به دنبال کارمندی می گردند که آگاهی کامل از جایگاه خود داشته باشد و بداند چطور باید به اهداف معین شده برای این شغل برسد.
اگرچه ممکن است شغل مورد نظر شما طوری نباشد که نیاز به صحبت کردن با مشتری یا ارائه پرزنتیشن های مختلف داشته باشید، اما کمتر مواقعی ممکن است شغلی بیابید که اصلا نیازی به مهارت های ارتباطی نداشته باشد. شما باید به کارفرما نشان دهید مهارت های ارتباطی اولیه را دارید، مثلا نحوه ایمیل نوشتن، نامه نگاری و یا گفتگو کردن پشت تلفن را می دانید بنابراین می توانید با افراد خارج از سازمان ارتباط برقرار کنید. این مهارت ها از لحظه ای که رزومه خود را ارسال می کنید تا زمانی که برای مصاحبه حضوری می روید در شما نمایان می شود.
همه شغل ها نیازمند داشتن مدرک دکترا نیستند، اما معمولا کارفرماها داوطلبانی را انتخاب می کنند که درباره کاری که انجام می دهند هوش و ذکاوت به خرج می دهند. این کار می تواند شامل برنامه ریزی، سازماندهی کارها یا اولویت بندی کارها انجام بگیرد. نحوه تنظیم رزومه کاری شما نیز می تواند تا حدود زیادی هوش و ذکاوت شما و منظم بودنتان را نشان دهد. بنابراین بسیار مهم است رزومه کاریتان را به درستی و صحیح تنظیم کنید.
هیچ کارفرمایی دوست ندارد فرد منفی نگر و ناامیدی را استخدام کند. بنابراین هرکاری لازم است بکنید تا زمانیکه برای مصاحبه حاضر می شوید فردی مثبت اندیش و سرحال دیده شوید. با تمام افرادی که در روز مصاحبه برخورد می کنید رفتار مثبتی داشته باشید چه خدمه ای که مشغول تمیز کردن زمین است چه منشی که به شما فرمی برای پر کردن می دهد.
کارفرماها به دنبال جذب افرادی هستند که صادق هستند و می توان برای انجام کارها به آنها اعتماد کرد. هیچ کارمندی بی عیب و نقص نیست اما مهم است که شما خودتان نقاط ضعف و قدرتتان را بدانید. برای کارفرما مهم است که کارمند او اشتباهاتش را بپذیرد و برای برطرف کردن آن اقدامات لازم را انجام دهد.
همچنین مهم است که نسبت به شرکتی که در آن کار می کنند وفادار باشند. بنابراین مهم نیست شغل پیشین شما چقدر بد بوده است یا چطور به پایان رسیده، شما نباید درباره سازمانی که در آن مشغول به کار بوده اید در مصاحبه حضوری یا حتی غیرحضوری حرف نامربوطی بزنید یا بدگویی کنید.
همچنین چه شرکتی که در آن کار می کردید موفق عمل کرده چه خیر از گفتن اینکه کجا مشغول به کار بودید خجالت نکشید.
این بسیار مهم است به شغلی که برای آن انتخاب شده اید علاقه داشته باشید، این علاقه می تواند به خود سازمان یا شرکتی که برایشان کار می کنید باشد یا به موقعیت شغلی که پیش رویتان قرار گرفته.
مهم است که به کارفرما اشتیاقتان برای کارکردن در آن شرکت را نشان دهید و اگر به موقعیت پیش آمده علاقه ای ندارید وقت خودتان را صرف کارکردن در محیطی که به آن علاقه مند نیستید نکنید چرا که کاری که با اشتیاق انجام نشود نتیجه مثبتی نیز نخواهد داشت.
وقتی شما برای یک سازمان کار می کنید به نماینده ای برای معرفی برند آنها تبدیل می شوید. بنابراین کارفرما برایش مهم است چه کسی به طور غیررسمی برند و سازمان او را خارج از این محیط به دیگران معرفی می کند. پس حرفه ای بودن شما چه از لحاظ رفتاری چه از لحاظ کاری برای کارفرما از اهمیت بالایی برخوردار خواهد بود.
شهرت و اعتبار شما چیزیست که در رزومه کاریتان مشخص نیست اما بسیار پر اهمیت است. بنابراین مهم است که هنگام ترک شرکت اعتبارتان در آن حرفه خدشه دار نشده باشد. اگر شغل شما طوریست که ارائه تقدیرنامه یا امتیازدهی در آن صورت گرفته است حتما از این امتیاز برای اعتبار بخشیدن به شغل خود استفاده کنید.
برای شناخت استعداد خود در تست هوش گاردنر شرکت کنید برای شرکت در آزمون استعداد یابی گاردنر به لینک زیر مراجعه فرمایید.