مشاوره تشخیصی یک نوع مختصری از زوج درمانی است که برای زوج هایی طراحی شده است که نسبت به ادامه رابطه خود مطمئن نیستند.
همچنین این روش درمانی می تواند برای مواردی که در آن یکی از طرفین خواهان اتمام رابطه است، ولی طرف دیگر امیدوار به حفظ آن می باشد، به کار گرفته شود.
هدف از این روش درمانی کمک به همسران و پارتنر ها است تا آنها قبل از تصمیم گیری برای ادامه رابطه یا خاتمه دادن به آن رابطه، تمامی جوانب و گزینه ها را در نظر بگیرند و بعد تصمیم گیری کنند.
زوج هایی که می خواهند رابطه شان را تمام کنند و از یکدیگر طلاق بگیرند، ولی نمی دانند که ایا خاتمه دادن به رابطه یک تصمیم درستی برای آنها می باشد، در نظر گرفتن گزینه های موجود، و همچنین پیامدهای بالقوه مربوط به این گزینه ها و اختیارات با کمک یک درمانگری که مشاوره تشخیصی را اجرا می کند، مفید می باشد.
مشاوره تشخیصی توسط بیل دوهرتی[1] و به عنوان بخشی از کار وی در دانشگاه مینسوتا توسعه یافت. به دلیل اینکه معمولا زوج های به درمان مراجعه می کنند که یکی از طرفین تمایل به جدایی و طلاق دارد و طرف دیگر امیدوار به با هم ماندن و ادامه داشتن رابطه است، در این روش چندین تکنیک وجود دارد که به طور خاص برای چنین زوج هایی طراحی شده است. مشاوره تشخیص به طور خاص برای کمک به افرادی که چنین شرایطی و بحث های ترکیبی در رابطه آنها وجود دارد، طراحی شده بود.
یک مشاور یا درمانگر معمولاً با پرسیدن مشترک از زوجین شروع می کند:
بعد، این نوع مشاوره به طور معمول سه گزینه برای زوجین فراهم می کند:
پایان دادن به رابطه
تصمیم برای به پایان رساندن رابطه را به بعد موکول کنید، در حالی که آن ها روی اختلافات خود کار می کنند.
یک دوره را تعیین کنید، مثلاً شش ماه ، هر دو شریک زندگی قول می دهند تمام تلاش خود را برای نجات رابطه داشته باشند.
مرحله اول پس از پرسیدن سوال
مشاور تشخیص تصمیم می گیرد که با هر یک از شرکا به طور جداگانه ملاقات کند تا در مورد احساس آن ها، آنچه می خواهند اتفاق بیفتد و برنامه شخصی آن ها بحث کند. این کار را می توان به صورت مشاوره حضوری یا مشاوره آنلاین انجام داد. تعیین دستور کار هر یک از موارد مهم است تا درمانگر بداند آیا برای یک دستور کار مختلط به مشاوره نیاز دارند یا خیر. این بدان معناست که یک طرف می خواهد ازدواج باقی بماند و یک طرف دیگر، دور از رابطه، آماده حرکت است. این نوع مشاوره از شروع مشاوره ازدواج در صورت عدم بهره وری جلوگیری می کند. این تنها زمانی مثمر ثمر است که هر دو طرف می خواهند ازدواج را نگه دارند اما باید اختلافات خود را حل کنند.
مرحله دوم
در مرحله بعد، مشاور زن و شوهرشان را ملاقات می کند تا یک بار دیگر با هم جمع شوند و آنچه را که به صورت جداگانه مورد بحث قرار گرفت، جمع بندی کنند. این یک مرحله ضروری است زیرا ممکن است یک فرد در رابطه از اینکه بگوید می خواهد رابطه را ترک کند ترس دارد اما از احساسات شریک زندگی خود دریغ نمی کند. با این حال، آن ها مهارت بیشتری دارند که در مورد احساسات و انگیزه هایشان به مشاور مراجعه کنند. گاهی اوقات شروع بحث های جدایی راحت تر است وقتی مشاور شخصی است که در مورد تمایل به جدایی از یک یا هر دو طرف بحث می کند. اگر مشخص شود که هر دو زوج می خواهند حداقل برای اصلاح روابط خود تلاش کنند، مشاور تشخیص یا مشاور ازدواج می شود یا زوجین را به چند مشاور ازدواج مختلف ارجاع می دهد.
اگر طلاق توسط یک شخص مورد نظر باشد اما شخص دیگری طلب نکند، مشاوره تشخیص طلاق برای روابط مختلط توصیه می شود. از طرف مقابل، اگر طلاق توسط هر دو طرف رابطه طلب شود، جدایی به احتمال زیاد اجتناب ناپذیر است. در حالی که مشاوره می تواند به کاهش استرس ناشی از ازدواج نامطلوب کمک کند، مشاوره تشخیص زوجین به شما کمک می کند خطوط ارتباطی را که ممکن است در خانه متوقف شده باشند باز کند. وقتی معلوم نیست طرف مقابل واقعاً چه می خواهد، حضور در مشاوره از تلاش نیمه جان جلوگیری می کند. همچنین کمک می کند تا مباحث مهم برای بحث و ارزیابی خود به سطح ظاهر شود.
این نوع مشاوره برای زوج هایی که از قبل می خواهند به ازدواج خود پایان دهند یا در جایی که یک طرف مشخص کرده است که می خواهد ازدواج را ترک کند، مناسب نیست. تقریباً در همه موارد هیچ یک از این زوجین از مشاوره چیزی نخواهند برد، زیرا نتایج آینده قبلاً مشخص شده است. این نوع مشاوره به نفع زوج هایی که در ازدواج خود خشونت خانوادگی دارند نیز نخواهد بود. وقتی یک طرف مجبور به مشاوره می شود مشاوره مثمر ثمر نیست. وقتی خشونت خانگی بخشی از رابطه است، زمان بیشتری باید به طور جداگانه با قربانی و آزارگر صرف شود. این نوع مشاوره نمی تواند در این مورد کمک کند.
این نوع مشاوره تضمینی برای نجات ازدواج شما نیست. این یک جلسه درمانی تکمیل شده نیست و راهی نیست که بتوانید شریک زندگی خود را متقاعد کنید که وقتی با قاطعیت اعلام کرده است که می خواهد زندگی را ترک کند، بماند. این نوع مشاوره قطعاً عصای جادویی یا قرص جادویی نیست. نمی تواند رابطه را مجبور به کار کند. این افراد هستند که باید به عنوان یک تیم کار کنند تا ازدواج خود را به نتیجه برسانند. این نوع مشاوره همچنین یک ترمیم فوری برای یک ازدواج فاسد نیست. به شما کمک می کند مشکلاتی را که باید برطرف شوند شناسایی کنید تا زوجین بدانند برای چه کاری باید کار کنند. با این حال، این یک درمان نیست.
مشاوره تشخیص به کسانی که از ازدواج خود راضی نیستند اما نمی دانند چه مشکلی دارد کمک می کند. این کمک می کند تا مشکلات را شناسایی کرده و وضوح را فراهم کنید تا زوجین در حلقه های خود نباشند تا بفهمند چه چیزی موثر نیست. در مقایسه با سایر روشهای درمانی، این نوع مشاوره رویکردی نسبتاً جدید برای کمک به زوجین دارای ازدواج پریشان است. این امر به شناسایی مشکلات کمک می کند و دستیابی به منبع مشکلات را برای یک مشاور ازدواج آسان می کند.
مشاوره ازدواج متفاوت از مشاوره تشخیص است زیرا این نوع مشاوره یک فرایند کوتاه با یک هدف خاص است: تعیین اینکه آیا ازدواج می تواند نجات یابد یا خیر. این مدل مشاوره معمولا دو تا پنج جلسه است و زمان برای هر شخص به صورت خصوصی و با هم نیز می گذرد. از طرف دیگر مشاوره زوجین، که به آن مشاوره ازدواج نیز گفته می شود، برای کمک به یک زن و شوهر طراحی شده است تا ازدواج خود را دوباره به دست آورند و از هر مسئله ای که در این رابطه مشکل ساز است، عبور کنند. مشاوره زوجین معمولاً فرایند بسیار طولانی تری نسبت به این شکل مشاوره با هدف کنار هم نگه داشتن زوجین در پایان مراحل است. اگرچه پس از این نوع مشاوره نیازی به مشاوره ازدواج نیست، اما می تواند کمک قابل توجهی کند.
این دو حرفه در حوزه روانشناسی مشابهتها و تفاوتهایی با یکدیگر دارند.
مشاور در مقابل روانشناس، تفاوت در چیست؟ هر دو به دنبال نتیجهی یکسانی هستند: بهبود شرایط زندگی مردم
با این وجود تفاوتهایی بین این دو اصطلاح وجود دارد و ما برای کمک به فهم تفاوت بین آنها اینجا هستیم تا شما بتوانید برنامه درجه روانشناسی خود را طوری انتخاب کنید که بر اساس اهداف شغلی مورد نظرتان بهترین استفاده را برای شما داشته باشد.
این نوع مشاوره برای زوج هایی که از قبل می خواهند به ازدواج خود پایان دهند یا در جایی که یک طرف مشخص کرده است که می خواهد ازدواج را ترک کند، مناسب نیست. تقریباً در همه موارد هیچ یک از این زوجین از مشاوره چیزی نخواهند برد، زیرا نتایج آینده قبلاً مشخص شده است. این نوع مشاوره به نفع زوج هایی که در ازدواج خود خشونت خانوادگی دارند نیز نخواهد بود. وقتی یک طرف مجبور به مشاوره می شود مشاوره مثمر ثمر نیست. وقتی خشونت خانگی بخشی از رابطه است، زمان بیشتری باید به طور جداگانه با قربانی و آزارگر صرف شود. این نوع مشاوره نمی تواند در این مورد کمک کند.
این لیست بررسی کمک خواهد کرد تا تفاوتهای بین مشاور و روانشناس به خوبی برای شما روشن گردد.
لیست بررسی مشاور در مقابل روانشناس
روانشناسان:
روانشناسی یک دانشمند اجتماعی میباشد که در کار مطالعهی رفتار انسان و فرآیندهای ذهنی آموزش دیده است. روانشناسها میتوانند در طیفی از موقعیتهای پژوهشی یا بالینی کار کنند. درجات رشته روانشناسی مثل هر رشتهی دانشگاهی دیگری از کارشناسی و کارشناسی ارشد شروع شده و تا دکترا (PhD یا PsyD) ادامه مییابد. روانشناسانی که به صورت مستقل در کارهای بالینی، مراقبت از بیماران و مشاوره از جمله در سمت مشاور مدرسه فعالیت دارند ملزم به اخذ درجات بالا و مجوز در رشتهی روانشناسی هستند.
برنامههای PhD در رشته روانشناسی بالینی بر روی نظریات و روشهای پژوهشی تاکید داشته و دانشجویان را برای کار آکادمیک یا کار درمانی با تاکید روی درمان و مشاوره آماده میکنند. روانشناسان با هر مدرک دانشگاهی میتوانند وارد کارهای بالینی و اجرایی شوند اما پیش از آن بایستی چند سال تمرین تحت نظارت را تکمیل کرده و مجوز بگیرند.
روانشناس اختلال یا مشکل ذهنی را تشخیص داده و بهترین اقدام را برای مراقبت از بیمار تعیین میکند. روانشناس غالباً هماهنگ با یک روانپزشک کار میکند که مدرک پزشکی دارد و قادر است در صورت نیاز برای درمان بیمار دارو تجویز کند. روانشناسان میتوانند در حوزههای پژوهشی به فعالیت بپردازند که برای حرفهی روانشناسی از نظر دانشگاهی و بالینی بسیار مفید میباشد.
مشاوره تشخیصی چیست؟مشاور چتر اصطلاحی گستردهتری برای همهی حرفههایی است که برای ارائه طیفی از درمانها و توانبخشیها به مردم آموزش دیده و اغلب مجوز کسب کردهاند. حرفهی اصلی مشاور ممکن است روانشناسی، مشاور ازدواج، مددکار اجتماعی و مربیگری زندگی در بین سایر تخصصها باشد. هدف مشاور کمک به اتخاذ تصمیمات و صیقل دادن به احساسات در جهت حل مشکلات میباشد. مشاور در عین این که به حمایت و راهنمایی فرد میپردازد به او کمک میکند تا در یک چارچوب کلی تصمیمهای اثربخشی اتخاذ گردند. هنگام انتخاب مشاور باید به تحصیلات، مجوز و گواهینامههای او توجه کرد.
به زبان ساده فرد مشاور یا درمانگر میتواند در زمینههای مختلفی تخصص داشته باشد در حالی که یک روانشناس ممارست و تحصیلات بیشتری در جوانب خاصی از سلامت روان کسب نموده است. این تفاوتها به ویژه زمانی پر رنگ میشوند که درمان نوع خاصی از اختلالات و شدت آنها را مشاهده کنید. در برخی موارد درمان یک عارضه فقط از عهدهی روانشناس برمیآید.
وقتی حرف از درک تفاوت بین یک مشاور و روانشناس میشود، تفاوتهای واضحی در سه زمینهی اصلی مشاهده میکنیم: سطح تحصیلات، سطح تخصص و اختیارات قانونی برای مداخلات درمانی. برای یاد گرفتن چیزهای بیشتر در این مورد به خواندن مطالب ادامه دهید.