همانطور که میدانید هیچ کس بیعیب و نقص نیست، اما افرادی هستند که میتوانند همسر ایدهآلی برای شما باشند. این روزها هزاران راه برای یافتن همسر مناسب وجود دارد؛ اما پیش از هر کار باید بدانید که میخواهید همسر ایدهآلتان چه خصوصیاتی داشته باشد و چه ویژگیهایی را در شریک آیندهی زندگی خود دوست ندارید. انیشتین گفته است که دیوانگی است، اگر انتظار داشته باشید از انجام دادن یکسان یک کار مشخص، نتیجهی متفاوتی بگیرید؛ شاید شما هم همیشه یک کار را در روابطتان انجام میدهید و به همین دلیل نمیتوانید با فرد مناسب آشنا شوید و ازدواج کنید.
از فرد اشتباه دوری کنید
بهترین همسر برای یک ازدواج موفق فردی خونگرم و با روحیهی همکاری بالا است که از نظر عاطفی نیز ثبات داشته باشد. اگر میخواهید ازدواجی پایدار و پربار داشته باشید که رضایت هر دو نفرتان را جلب کند، باید ابتدا ویژگیهای شخصیتی را که منجر به رسیدن به چنین نتیجهای میشود، مشخص کنید. خطرناک، مهیج و غیرقابل پیشبینی بودن شاید هیجانانگیز باشد، اما احساساتتان را به مرور زمان تحلیل میبرد و سرو کله زدن مداوم با چنین خصوصیاتی از نظر روانی خسته کننده است. شما همسری میخواهید که پیمانهی احساساتتان را لبریز از عشق کند، نه آن که تمام نیرویتان را از شما بگیرد.
فردی را پیدا کنید که بتوانید با او حرف بزنید
گوش شنوا داشتن همسر آیندهتان و این که بتوانید مسائل مهم را با او در میان بگذارید، احتمالاً مهمتر از زیبایی، ثروت و قدرت است. اگر نتوانید با همسرتان درد و دل کنید و او را نیز ترغیب کنید که سفرهی دلش را برایتان باز کند، رابطهی شما رابطهی موفقی نخواهد بود. درست است که دعوا نمک زندگی است و ممکن است هر از گاه با هم جرو بحث کنید، اما باید در نهایت احساساتتان را صادقانه با هم در میان بگذارید و به وضوح به هم بگویید که چه خواستهای از زندگی دارید. به این ترتیب در زندگی مشترک غافلگیر نخواهید شد.
شخصی را که مسئلهای غیر قابل چشم پوشی دارد، از لیست خود خط بزنید
حتماً شما برای انتخاب همسر آیندهتان معیارهای خاصی دارید، تحت هیچ شرایطی این معیارها را نادیده نگیرید. شاید فردی که با او آشنا شدهاید، از هر نظر دیگر قابل قبول باشد، اما معیارهایتان را نداشته باشد؛ در این شرایط از یاد نبرید که این خصوصیات برایتان اهمیت بالایی دارند و نبود آنها احتمالا مشکلاتی را در آینده ایجاد خواهد کرد. هر چقدر هم که ازدواجتان از جهات دیگر ایدهآل باشد، به دلیل اختلافهایی که از ابتدا به آنها توجه نکردهاید، بارها و بارها درگیر بحث و اختلاف نظر خواهید شد. مطمئن باشید افراد بسیاری در دنیا هستند که همین مشخصات مطلوب را بدون ویژگیهای ناخوشایند و نقض کنندهی معیارهایتان دارند، بنابراین تا زمانی که همسر ایدهآلتان را پیدا نکردهاید، از جستجو دست نکشید.
فردی را پیدا کنید که شما را خوشحال کند
شنیدهاید که میگویند، خنده بر هر درد بیدرمان دوا است؛ باید بدانید خنده بهترین عامل پیونددهنده در رابطههای عاشقانه است. مسلماً روزهای سختی را در زندگی مشترک پیش رو خواهید داشت، بنابراین فردی که بتواند ذهنتان را از مشکلات ناراحت کننده منحرف کند، گنج گرانبهایی است که نباید از آن دست بکشید. فردی را پیدا کنید که شما را هر روز بخنداند. اگر فرد مورد نظرتان بتواند کاری کند که به موضوعات احمقانه یا مبهم بخندید، میتوانید نتیجه بگیرید که طول موج ذهنی هر دو نفرتان یکسان است؛ یعنی این که شما دو نفر دنیا را از دریچهی یکسانی میبینید و باورها و خواستههای مشابهی دارید. به علاوه افراد شاد و بشاش زندگی را بیش از حد به خودشان و دیگران سخت نمیگیرند و روحیهی بخشندهتر و آرامتری دارند.
قطبهای مخالف یکدیگر را جذب میکنند
باطری دو قطب مثبت و منفی دارد، اگر هر دو قطب باطری مثبت یا منفی بود، مسلماً باطری کار نمیکرد. مثبت و منفی مکمل یکدیگراند و همین متضاد بودن باطری را قدرتمند میکند. این نکته دربارهی رابطهها نیز صادق است. نقاط قوت شما باید مکمل نقاط ضعف همسرتان باشد و بالعکس، به این ترتیب پیوندی قوی و رابطهای پربار و موفق ایجاد میشود.
عجله نکنید
چند ماهی است که با هم آشنا شدهاید و همه چیز فوقالعاده به نظر میآید. اما قبل از آن که تصمیم سرنوشتسازی برای آیندهتان بگیرید، لازم است که برای شناختن یکدیگر وقت بگذارید. رابطهی خوب و موفق مانند ترشی میماند که هر چه زمان بگذرد، خوشمزهتر و جاافتادهتر میشود؛ اما رابطهی بد مانند شیری میماند که بعد از مدتی فاسد میشود. پس قبل از آن که پیوندتان را جاودانه کنید، همهی جوانب را به خوبی سبک و سنگین کنید.
ازدواج حدّ نهایی است
حتی اگر کاملاً برای ازدواج آماده باشید و بتوانید خودتان را تا پایان عمر در کنار هم مجسم کنید، طبیعی است که بعضی روزها از خواب بیدار شوید و فکر کنید: “وای خدای من، یعنی الان باید تا آخر عمر به این زندگی ادامه بدم؟” البته همه میدانند که ازدواج تعهد بزرگی است. درست است که ازدواج کردن گام مهمی برای رسیدن به خوشبختی است، اما وقتی سالها بعد متوجه میشوید که هنوز دهها سال زندگی مشترک را پیش رو دارید، نفستان از مهم بودن تعهدی که برای زندگی مادامالعمر در کنار یک نفر دادهاید، بند میآید.
شما فقط با همسرتان ازدواج نمیکنید، با خانوادهاش هم ازدواج میکنید
حتماً از بزرگترها شنیدهاید که: “ما دخترمون رو از دست نمیدیم، تازه صاحب یه داماد هم میشیم.” عکس این موضوع نیز درست است: شما به عنوان یک فرد تازهوارد به خانواده، تمام تعهدات، استرسها و البته مزایای خانوادۀ جدیدتان را به ارث میبرید. ممکن است در دوران نامزدی به خوبی با خانوادهی عشقتان کنار بیایید، اما احتمال دارد آنها بعد از ازدواج کردن کاملاً رنگ عوض کنند و زندگی را برایتان جهنم کنند؛ چرا که بعد از ازدواج شما دیگر از همسرتان جداییناپذیر میشوید و آنها شما را عضوی از خودشان حساب میکنند. این اختلافهای خانوادگی موجب غم و غصههای فراوانی در زندگی والدین و اجدادمان شده است، مگر آن که خوششانس باشید، همسرتان شما را درک کند و در صورت لزوم بین شما و خانوادهاش میانجیگری کند. اما همه خوششانس نیستند. چه بسیار همسرانی که به دلیل مشکلات خانوادههایشان در آستانهی طلاق قرار میگیرند، حال آن که در زندگی دو نفرهی خودشان اختلاف عمدهای ندارند. بنابراین هر دو طرف قبل از ازدواج کردن باید خانوادهی دیگری را در بدترین شرایط تصور کند و ببیند که چطور میتوانند این مشکلات را قبل از فاجعهآفرین شدن در نطفه خفه کنند. البته ناگفته نماند که ایجاد پیوندی عمیق با خانوادهی همسرتان و تبدیل شدن به دختر/ پسر/ خواهر/ برادری که آنها همواره آرزویش را داشتهاند، یکی دیگر از مزایای شگفتانگیز ازدواج است.
با تابوها خداحافظی کنید
بعد از آن که مدتی از ازدواجتان بگذرد، موضوعات زننده و بیپردهی گذشته دیگر زننده و بیادبانه نخواهد بود و بیشتر جنبهی کنجکاوی و اجبار به خود میگیرد. شاید از همسرتان بخواهید یا او از شما بخواهد که ناخن سیاه شدهتان را جدا کند، کارهایی که هرگز برای نامزدتان انجام نمیدادید و یا از او نمیخواستید که برایتان انجام بدهد ـ اما الان که به یک روح در دو بدن تبدیل شدهاید، دیگر تقریباً هیچ چیزی برایتان شرمآور نیست. فوقالعاده است که همواره کسی را داشته باشید تا به دادتان برسد و مثلاً به شما بگوید که سبزی بین دندانهایتان گیر کرده است و شما با شنیدن این حرف احساس نکنید که قضاوت شدهاید و از شما ایراد گرفتهاند.
موضوعات پیش پاافتاده بعد از ازدواج اهمیت فراوانی پیدا میکند
مردم فکر میکنند که بهترین آزمون برای این که متوجه شوند آیا میتوانند تا پایان عمر در کنار یک نفر زندگی کنند یا خیر، این است که ببینند آیا میتوانند با بزرگترین عیبها یا بدترین حالت فرد مورد نظر کنار بیایند یا خیر. این آزمون روش مناسبی است، چون هر چه سن بالاتر میرود، انسانها بیشتر به خود واقعیشان تبدیل میشوند و خواستهها، نقاط قوت و عیبهایشان با وضوح بیشتری نمایان میشود. اگر همسرتان الان قدری بداخلاق باشد، احتمالاً هر چه پیرتر بشود، ایرادگیرتر و لجوجتر خواهد شد. بالعکس خصوصیاتی که آنها را در همسرتان دوست دارید، کمک میکند که در سختترین شرایط هم وفادارانه در کنار همسرتان باقی بمانید. در عین حال باید به موضوعات و خصوصیات کوچک و پیش پا افتاده هم توجه کنید، چون همین موضوعات جزئی در روزهای بیپایان زندگی مشترک اهمیت ویژهای پیدا میکند. نادیده گرفتن عادتهای آزاردهندهای مانند جویدن ناخن یا گذاشتن لیوان پر از آب در جاهای نامناسب بسیار آسانتر میشود، اگر همسرتان محاسن مهمی داشته باشد، مثلاً بتواند شما را بخنداند یا کاری کند که در کنارش احساس خوبی داشته باشید. عاشق، کور است و معمولاً متوجه جزئیات کوچکی نمیشود که چند ماه بعد از ازدواج میتواند او را تا مرز جنون پیش ببرد. از طرف دیگر حرکتهای کوچکی مانند عشق، احترام و مهربانی مداوم است که ازدواج را پابرجا نگه میدارد. حرکتهای عاشقانهای مانند گل خریدن یا قرارهای ناگهانی فوقالعادهاند، اما قابل مقایسه با کارهایی مانند باز کردن راه فاضلاب یا حمام کردن بچه نیستند.
برای موفقیت در ازدواج لازم است که هر دو نفر تغییر کنید
قدیمیها درست گفتهاند که با ازدواج کردن نمیتوانید کسی را عوض کنید، بنابراین مراقب باشید که در دام نیفتید و با انگیزهی تغییر دادن عشقتان با او ازدواج نکنید؛ از طرفی احتمالاً خودتان هم دوست ندارید که کسی بخواهد شما را تغییر بدهد. بااین حال واقعیت این است که شما احتمالاً باید به میل خودتان تغییر کنید و خودتان را با شرایط وفق بدهید تا بتوانید انرژیتان را حفظ کنید و شعلهی عشقتان را روشن نگه دارید. دو درس مهم را باید برای داشتن ازدواج موفق یاد بگیرید؛ اول این که باید یاد بگیرید چطور به روش موثرتری بحث کنید تا به نتیجه برسید؛ دوم این که روشهای جدیدی را برای ارتباط برقرار کردن یاد بگیرید، روشهایی که ممکن است، با روحیهی شما سازگاری نداشته باشد، اما برای همسرتان قابل فهمتر باشد. انسانها “زبان عشق” یا روشهای متفاوتی برای ابراز و دریافت عشق دارند. ممکن است مدتها طول بکشد تا متوجه معنای سکوت همسرتان بشوید، بفهمید که کینه و نفرت قاتل رابطهی عاشقانه است و یاد بگیرید که چطور خودتان را با فراز و نشیبهای زندگی مشترک وفق بدهید. تمام افرادی که قصد دارند با هم ازدواج کنند، باید حداقل یک سختی را قبل از بستن پیمان ازدواج در کنار هم تجربه کنند، تا واکنش همسر آیندهشان را در مواجهه با مشکلات بسنجند.
من بعد از ازدواج به ما تبدیل میشود
مسئله اینجا است که وقتی دو نفر با هم زندگی میکنند، دیگر نمیتوانند بگویند مسئله، مسئلهی من است و به تو ربطی ندارد؛ پروندهی من برای همیشه بسته میشود. شما و همسرتان با هم یکی شدهاید و این پیوند را به همه اعلام کردهاید. بنابراین تمام کارها را باید به اتفاق همسرتان انجام بدهید. حال اگر منافعتان بیش از حد با هم در تضاد باشد، شراکتتان به مشکل برمیخورد و همسرتان این اجازه را به خودش میدهد تا دغدغههای کوچکتری را دوباره به تنهایی برای خودش ایجاد کند. در زندگی مشترک نیز مانند هر کسب و کار دیگری لازم است که طرفین جلسات بسیاری با هم داشته باشند و دربارهی تقسیم کار و شیوههای مدیریت مسائل مختلف در این جلسات با هم گفتگو کنند. عضوی از یک گروه دائمی بودن مزایای خاص خودش را دارد؛ برای مثال میتوانید به طرف مقابل اعتماد کنید که اطلاعات مهم را به خاطر میسپارد و از آنها به خوبی مراقبت میکند، روانشناسان این خصوصیت را حافظهی تعاملی مینامند. دیگر لازم نیست که نگران برنامهریزی کردن با دوستانتان یا گم شدن حین رانندگی باشید، و او هم مجبور نیست که نگران پرداخت قبضها یا فعالیتهای فوق برنامهی فرزندانتان باشد. از سوی دیگر بعد از ازدواج باید زندگی مشترکتان را مقدم بر هر چیز دیگر بدانید و حتی فراموش کنید که وقتی مجرد و “آزاد” بودید، چطور رفتار میکردید. البته کنار گذاشتن زندگی مجردی لزوماً بد نیست. زندگی مشترک با مسئولیتهای فراوانی همراه است و شما را در قبال فرد دیگری مسئول میکند.
ازدواج یک فرایند مداوم است
شاید با خودتان فکر کنید که بعد از سرو سامان گرفتن میتوانید به آرامش برسید و تا آخر عمر در کنار هم به خوبی و خوشی زندگی کنید، اما تصورتان کاملاً اشتباه است. سالها از پی یکدیگر میآیند و میروند و اگر مراقب نباشید، ازدواج برایتان به راحتی به موضوعی عادی تبدیل میشود که آن را نادیده خواهید گرفت. تعطیلات دونفره و سنتهای دیگر از جمله مسائلی هستند که ازدواج را متحول میسازند و همسران را وادار میکنند تا دوباره به هم روی بیاورند و پیوند بین خودشان را محکمتر و صمیمانهتر کنند. اما “عاشق بودن” برای موفقیت و ماندگاری ازدواج کافی نیست. حتی بعد از دهها سال زندگی مشترک هم ممکن است به تدریج متوجه خصوصیات جدیدی در همسرتان بشوید که کاملاً برایتان تازگی داشته باشد یا این که ممکن است همسرتان ناگهان تغییر کند یا نیازها و اولویتهای متفاوتی پیدا کند. “راستشو بگو، واقعاً دلت میخواد تو این سن غواصی یاد بگیری؟” یا “چطور تا حالا بهم نگفته بودی که زیتون دوست نداری؟” ازدواج مانند یک بازی است و باید یاد بگیرید که چطور با یکدیگر کنار بیایید و پا به پای هم پیش بروید. یک ازدواج موفق زیباترین بازی دنیا را رقم میزند.
مستقل باشید
استقلال در زندگی مشترک بسیار مهم است. برای خوشبخت بودن در زندگی مشترک، ابتدا باید خودتان خوشحالی و خوشبختی را بیابید. یافتن خوشبختی فردی رمز ازدواج موفق است. همسران باید پس از ازدواج نیز برای خودشان وقت بگذارند، از تفریحات مورد علاقهی خود لذت ببرند و به طور کلی مدتی را نیز به دور از همسرشان باشند. این دوری علاوه بر این که موجب دوستی بیشتر میشود، کمک میکند تا در خلوت یک نفرهمان دوباره با جنبهی معنوی خود ارتباط برقرار کنیم، “حس خود” را تقویت کنیم و پیشرفت در رسیدن به اهداف، دستاوردها و ترجیحات فردی را بررسی کنیم. از طرف دیگر، وابسته بودن توانایی و تصمیمتان را برای پیشرفت به عنوان یک متفکر مستقل تضعیف میکند. وقتی تصمیم بگیریم خود مستقلمان را حفظ کنیم، همواره موضوعی برای صحبت کردن خواهیم داشت و هر روز قویتر، سالمتر و جذابتر خواهیم شد.
شنونده خوبی باشید
به خاطر بسپارید که گوش دادن با شنیدن تفاوت دارد. گوش دادن قلب و روحتان را هم درگیر میکند. قلبتان را به روی همسرتان باز کنید، سخنانش را با گوش جان بشنوید، وقتی حرف میزند، به او نگاه کنید، حرفهایش را به زبان خودتان تکرار کنید و به او قوت قلب بدهید. گوش دادن رمز موفقیت در ازدواج و به طور کلی هر رابطهای است.
اختلاف نظرها را بپذیرید
تمام همسران باید دربارهی بعضی مسائل با هم اختلاف نظر داشته باشند. همسران عاشق و موفق به دیدگاه متفاوت شریک زندگیشان احترام میگذارند و حتی شوخطبعیشان را هنگام بحث کردن حفظ میکنند. این نکته را از یاد نبرید که از بین دو دیدگاه مخالف، لزوماً یک دیدگاه غلط و دیگری درست نیست.
ارتباط با یکدیگر را فراموش نکنید؛ زبان عشق همسرتان را یاد بگیرید
به روش فیزیکی ابراز عشق همسرتان دقت کنید، ممکن است شوهرتان عشقش را با شستن ماشینتان یا بردن بچهها به مدرسه نشان بدهد؛ عشق زنتان هم میتواند در تهیهی وسایل بهداشتی و اتو کردن لباسهایتان متبلور شود. برخی نیز با نوشتن نامههای محبتآمیز و به کار بردن واژگان عاشقانه مهر و محبتشان را نشان میدهند. زبان عشق همسرتان را کشف کنید تا همواره بدانید که چطور باید با او صحبت کنید. همسران متاسفانه توجه چندانی به زبان عشق شریک زندگیشان نمیکنند. فهمیدن زبان عشق همسرتان رمز خوشبختی در زندگی مشترک است.
پذیرش
وقتی سعی میکنید همسرتان را مجبور یا متقاعد کنید، فقط روی نقاط ضعف یا مشکلات او متمرکز میشوید. نگرشتان را به سرعت تغییر بدهید و روی ویژگیهای مثبتش تمرکز کنید.
قبول مسئولیت
مسئولیتپذیر بودن یکی از سادهترین و بدیهیترین رازهای ازدواج موفق است. وقتی در پروژهای شرکت میکنید، مسئولیت موفقیتها و شکستهایتان را قبول میکنید. زمانی هم که شما و همسرتان بر سر موضوعی با هم بحث میکنید یا اختلاف نظر پیدا میکنید، باید مسئولیت تمام کارها و حرفهایتان را قبول کنید، به خصوص اگر این کارها و حرفها آزاردهنده و بدون فکر بوده باشد و مشکلی را به وجود آورده باشد.
هیچ گاه وجود یکدیگر را مسلم فرض نکنید
هرگز نباید در زندگی مشترک به جایی برسید که وجود همسرتان را بدیهی فرض کنید. قول بدهید که همسرتان را تا پایان عمر خوشبخت و شاد نگه دارید؛ از حدس زدن دربارهی خواستههای او خودداری کنید و هر زمان که توانستید او را با لطفهای کوچک و عاشقانه خوشحال کنید.
قرارهای شبانه
قرارهای شبانهی دونفره کافی است تا پیوند میان همسران را قویتر کند و عشقشان را در گذر سالها حفظ کند. وقتی با همسرتان قرار میگذارید، باید گوشیهایتان را خاموش کنید و آنها را کنار بگذارید تا هیچ چیز حواستان را پرت نکند. لازم نیست کار خاصی انجام بدهید، میتوانید کنار یکدیگر در خانه بنشینید و فیلم ببینید یا با هم به کوه بروید. برنامهی قرارتان را با کمک و همفکری یکدیگر هر چند وقت یکبار عوض کنید و از برنامههای جدید و مهیج در زندگیتان استقبال کنید.
زنده نگه داشتن رابطهی زناشویی
رابطه جنسی برای سلامت زندگی زناشویی بسیار مهم است. مشاوران به همسران توصیه میکنند که به طور مرتب با هم رابطه داشته باشند و حتی وقتی حوصلهی چندانی برای نزدیکی ندارند، باز هم رابطه برقرار کنند. توصیۀ ما به همسران این است که رابطهشان را با حرف زدن دربارهی خواستههای خود جالب و هیجانانگیز بکنند و با تزئین کردن اتاق خواب جذابیت بیشتری به رابطهشان بدهند.
تعریف کردن از یکدیگر
“یک تعریف در روز، وکیل طلاق را از شما دور نگه میدارد.” اگر محاسن همسرتان را هر روز به او یادآوری کنید و از او تعریف کنید، کمک بسیار موثری به صمیمیتر شدن رابطهتان کردهاید. مثبتاندیش باشید، قدر همسرتان را بدانید و لطفهایش را نادیده نگیرید. وقتی شرایط سخت شد و ویژگیهای نه چندان مثبت او شروع به خودنمایی کردند، به جای این که روی نقاط ضعف عشقتان متمرکز شوید، سعی کنید جو را عوض کنید و به جای انگشت گذاشتن روی عیبهای شریک زندگیتان، نقاط قوتش را پررنگ کنید.
به دنبال احساسات نرم باشید
روانشناسان میگویند که در پس هر احساس و هیجان “سختی” یک احساس نرم وجود دارد. وقتی عصبانی میشویم، این احساس خشم معمولاً پوششی برای احساس دیگری مانند ناراحتی، ناامیدی یا حسادت است. ما غالباً از خشم برای پوشاندن حساسیتها و نقاط ضعفمان استفاده میکنیم. اگر سعی کنید که احساسات نرم یا آسیبپذیر نهفته در پس نمایش سخت خشم همسرتان را پیدا کنید، چون به این ترتیب راهی را برای همدلی با احساسات واقعی همسرتان مییابید، میتوانید ارتباط خودتان را با او حفظ کنید.
از خیالپردازی دست بردارید
متاسفانه جامعه ما را به گونهای پرورش میدهد که پایانهای عاشقانه و افسانهای را باور کنیم و وقتی به دوران بزرگسالی پا میگذاریم، دیدگاههای اشتباهی دربارهی واقعیت زندگی داریم. اما باید قبول کنیم که هرچند ازدواج میتواند زیبا و خواستنی باشد، اما برای رسیدن به خوشبختی باید به سختی تلاش کنیم، در غیر این صورت هرگز به زندگی ایدهآلمان نخواهیم رسید. انتظارات منطقی و واقعبینانه داشته باشید و افسانههای پریان را باور نکنید ـ در غیر این صورت حقیقت تلخ زندگی به شدت ناامیدتان خواهد کرد.
همسرتان را کنترل نکنید
همسران غالباً در شرایطی قرار میگیرند که کنترل خودشان را از دست میدهند، خود را تسلیم حسادت میکنند، خود را ضعیف و حقیر میشمارند یا فراموش میکنند که همسرشان هم باید زندگی مستقل خودش را داشته باشد و سعی میکنند که او را کنترل کنند. این کنترلگر بودن اکثر اوقات غیرعمدی است و ندانسته به دلیل بیشتر شدن توقعات به مرور زمان رخ میدهد. برقراری ارتباط موثر، داشتن زندگی مستقل و تفریحات سالم به همسران کمک میکند تا در مسیر درست حرکت کنند و رابطهی مناسبی با همسرشان داشته باشند. اگر احساس میکنید که همسرتان شما را کنترل میکند یا شما همسرتان را کنترل میکنید، سعی کنید شرایط را تغییر بدهید یا از مشاور خانواده وقت بگیرید.
هرگز از واژه طلاق استفاده نکنید
با فرض بر این که شما واقعاً قصد جدا شدن از همسرتان را ندارید، هرگز نباید او را تهدید به طلاق گرفتن بکنید. همسرانی که از واژه طلاق استفاده میکنند یا هنگام دعوا کردن از جدایی حرف میزنند، این کار را به عنوان یک مکانیسم کنترلی انجام میدهند. همسرانی که طلاق را به ابزاری برای تهدید همسرشان تبدیل میکنند، احتمال طلاق گرفتنشان از هم و به واقعیت پیوستن تهدیدشان بیشتر است. تهدید کردن راهبرد عاقلانهای برای حل کردن مشکلات نیست، بنابراین از تهدید کردن همسرتان دست بردارید.
به منظور داشتن یک ازدواج موفق سعی کنید اشتباهات گذشته را تکرار نکنید چون همان نتیجه همیشگی را میگیرید. به دنبال همسری بگردیدکه ویژگیهای شخصیتی مطلوبی دارد، نه ظاهر ایدهآل. کسی را انتخاب کنید که حرفی برای گفتن با او دارید. اگر ویژگی یا مسئلهای در طرف کاندیدای مورد علاقه شما هست که عامل بر هم زننده تعالی زندگی شماست در انتخاب خود تردید کنید. همسری را انتخاب کنید که بتوانند شما را بخنداند و خوشحال کند. در انتخاب عجله نکنید. شما تنها با یک نفر ازدواج نمیکنید، بلکه خانواده و دوستان او نیز جز خانواده او محسوب میشوند. پایداری و دوام ازدواج چیزی از پیش تعیینشده و قابل پیشبینی نیست. ازدواج موفق یک پروسه دایمی است و این یک رابطه دو طرفه است. متکی به نفس بودن باعث میشود شما فردی خوشحالتر باشید و این خوشحالی در تعیین سرنوشت ازدواجتان بسیار موثر است. شنونده خوبی باشید. گوش سپردن را تمرین کنید عدم تفاهم را بپذیرید. از تمجید کردن دست برندارید که انجام مداوم آن شما را از طلاق و جدایی دور نگه میدارد. توقع کامل بودن یک رابطه را نداشته باشید؛ شما فقط با تلاشتان میتوانید ازدواجتان را به سوی کمال سوق دهید.
تست های روانشناسی کاربری برای قبل ازدواج