نشخوار ذهنی مثل نوار است. نواری که گیر کرده و یک آهنگ را دوباره و دوباره تکرار میکند. برای مثال، بحثی را که با دوستتان داشتهاید، در ذهنتان تکرار میکند یا اشتباهات گذشته را بهیاد شما میآورد. وقتی افراد نشخوار ذهنی میکنند، زیادی دربارهی وضعیتها و اتفاقات زندگی فکر میکنند. اتفاقاتی مانند کار یا رابطهی خانوادگی برایشان مثل وسواس میشود.
تحقیقات نشان دادهاند نشخوار ذهنی تاثیرات منفی زیادی روی ذهن دارد. مثلا افسردگی، اضطراب، اختلال اضطراب بعد از حادثه و افراط در خوردن و آشامیدن. با ما باشید تا با این پدیده آزاردهنده بیشتر آشنا شوید.
وسواس (Obsession) افکار ذهنی هستند که به ذهن فرد یورش میآورند و فرد را عصبی، مضطرب، هراسان و آزرده میکنند. وسواسها خود را به 3 گونه نشان میدهند:
افکار: این وسواسها همیشه در ذهن فرد حضور دارند و تکرار میشوند. برای نمونه اگر فرد چیزی را لمس کند که آلوده و کثیف باشد شاید این فکر در ذهنش پیاپی تکرار شود که: «اگر هماکنون دستهایم را نشویم بیمار خواهم شد»
ترسها: این وسواسها احساسات، انگیزههای ناگهانی یا نگرانیهایی دربارهٔ این است که مبادا کاری نابجا، ناهنجار، ناپسند و ناشایست انجام داده شود. برای نمونه فرد نگران است که مبادا هنگام گوش کردن به گفتههای کسی او را کتک بزند یا فریاد بکشد.
تصاویر ذهنی: این وسواسها بیشتر دربرگیرندهٔ افکار پیرامون صحنهها و رخدادهایی پرخشونت، غیراخلاقی، عجیب و غریب و ناپسند را هستند. تصاویر ناراحت کننده شامل صحنههایی کودک آزاری، آدمکشی، شکنجه و دیگر موارد ناپسند هستند.
در نگاه نخست وسواس و نشخوار فکری همانند هم هستند؛ چون هر دو برای انسان آزاردهنده و پریشانکننده هستند اما با توجه به آنچه دربارهٔ نشخوار فکری و وسواس گفته شد میتوانیم تفاوت این دو فرآیند شناختی را بهتر درک کنیم. تفاوت نشخوار ذهنی و وسواس چنین است:
عوامل گوناگون میتوانند زمینهساز افکار مزاحم و آزاردهنده در فرد شوند. این عوامل مربوط به رخدادهای گذشته و حال یا نگرانی نسبت به آینده هستند. برخی از این محرکهای احتمالی که زمینهساز افکار مزاحم و آزاردهنده میشوند چنین است:
کمال گرایی: فرد کمال گرا مرتب از کار خود ایراد میگیرد و دچار نشخوار افکار میشود.
عزت نفس پایین: در افراد با عزت نفس پایین افکار مبتنی بر احساس گناه و ناتوانی در انجام امور به نشخوار ذهنی فرد تبدیل میشود.
رویداد آسیب زا: برخی افراد پس از مرگ والدین، تصادفات رانندگی یا حوادث طبیعی مثل زلزله و سیل دچار نشخوار فکری میشوند.
استرس خاص: مانند یک رابطه ناموفق زناشویی یا شکست تجاری
رویداد استرس زای در آینده: مانند امتحانات نهایی یا مصاحبه کاری یا خواستگاری
روبرو شدن با ترس یا هراس: مانند شخصی که از سوزن ترس دارد و آزمایش خون انجام دهد.
انتظار دریافت اطلاعات در مورد یک رویداد بالقوۀ تغییر دهنده زندگی: مانند نتایج آزمایش پزشکی، تایید وام یا نتایج کنکور
نشخوار مداوم: به ویژه هنگامی که فرد علائم روانشناختی دیگری را نیز تجربه میکند، ممکن است نشانه بیماری روانی باشد.
نشخوار ذهنی در افرادی که دارای ویژگیهای شخصیتی خاصی هستند بیشتر دیده میشود. به عنوان مثال در افراد دارای کمال گرایی، روان رنجوری و تمرکز بیش از حد بر روابط با دیگران.
همانگونه که گفته شد افکار مزاحم ممکن است در هر فردی پدید آید. پس این روند ممکن است طبیعی و در نتیجهٔ رخدادهای روزمره باشد. اما اگر افکار مزاحم همیشگی باشند و فرد را در زمینههای گوناگون زندگی (فردی، خانوادگی، شغلی و اجتماعی) دچار نابسامانی، رنج و پریشانی کند، نشانهٔ این است که فرد دچار اختلال روانشناختی شده است. در این شرایط باید پیش روانشناس رفت و برای حل مشکل از او کمک خواست.
نشخوار ذهنی ممکن است علائم برخی از شرایط قبلی را در فرد تشدید کند، از جمله:
هنگامی که گرفتار چرخهای از افکار تکراری میشوید، خارج شدن از آنها دشوار است. اگر وارد چرخه چنین افکاری میشوید، بهتر است به محض آگاهی از آن هرچه سریعتر آنها را متوقف کنید تا از شدت آنها جلوگیری شود.
پیشگیری و متوقف کردن نشخوار افکار هنگام شروع آنها آسانتر است تا زمانی که آن فکر در ذهن شما جا خوش کرده و ساکن میشود. پس در همان لحظه شروع نشخوار افکار بهتر است با آنها مقابله کنید. در ادامه برخی راهکارهایی ارائه شده که میتوانید هنگام بروز این افکار در ذهن خود برای مقابله با آنها انجام دهید.
به محض اینکه متوجه شده اید فکری را نشخوار میکنید، به وسیله عاملی حواس خود را پرت کنید. به سادگی به اطراف خود نگاه کنید و به صداهای پیرامون خود دقیق شوید یا به سرعت کاری را برای انجام دادن انتخاب کنید. موارد زیر عوامل مناسبی برای حواس پرتی هستند:
به جای اینکه اجازه دهید افکار مزاحم بارها و بارها در ذهن شما تکرار شوند، بهتر است برنامهای را برای روشن کردن تکلیف آنها طراحی کنید. در ذهن خود هر کاری را که فکر میکنید باید برای حل کردن این مشکل انجام دهید، مشخص کنید. بهتر است آن را روی یک کاغذ بنویسید. تا آنجا که ممکن است این کار را با دقت و با ذکر جزئیات انجام دهید.
این راهکار باعث کاهش حجم افکار منفی میشود. همچنین به شما کمک میکند تا یکبار برای همیشه تکلیف یک فکر منفی را معلوم کرده و آن را از ذهن خود خارج کنید.
هنگامی که برنامه خود را برای پرداختن به افکار نشخوارکننده تان طراحی کردید، یک قدم کوچک برای حل مسئله بردارید و برنامه خود را عملی کنید. با هر مرحله به آرامی و به تدریج به جلو حرکت کنید تا ذهن شما راحت شود.
افکار مزاحم و نشخوارشونده معمولا در مواردی رخ میدهند که اشتباه بزرگی را مرتکب شده ایم و یا اتفاق بدی برای ما افتاده است. در این شرایط سعی کنید افکار خود را زیر سوال ببرید و نقد کنید. به این موضوع فکر کنید که ممکن است افکار شما دقیق و واقعی نباشند.
کمال گرایی و هدف گذاری غیر واقعی میتواند منجر به نشخوار ذهنی شود. تعیین اهداف غیر واقعی نیز میتواند منجر به بروز نشخوار ذهنی شود چرا که همواره دور از دسترس باقی میمانند. تعیین اهداف واقع بینانهتر که توانایی دستیابی به آنها را دارید، میتواند خطرات ناشی از نشخوار ذهنی را کاهش دهد.
بسیاری از افرادی که دچار نشخوار ذهنی هستند، مشکلات عزت نفس و اعتماد به نفس پایین را گزارش میدهند. در حقیقت، عدم اعتماد به نفس با افزایش نشخوار ذهنی و خطر افسردگی در ارتباط است. از این رو تمرینهایی را برای افزایش اعتماد به نفس انجام دهید.
به عنوان مثال، تقویت نقاط قوت میتواند حس تسلط شما را در شما افزایش دهد و به بهبود اعتماد به نفس تان کمک کند.
مدیتیشن و مراقبه میتواند نشخوار ذهنی را کاهش دهد، زیرا فرایند مراقبه شامل پاک کردن و سکوت ذهن برای رسیدن به آرامش عمیق و عاطفی است. وقتی افکار نشخوارشونده و مزاحم به سمت شما میایند، حدالامکان در فضایی آرام بنشینید، نفس عمیق بکشید و به چیزی جز دم و بازدم خود توجه نکنید.
وقتی دچار نشخوار فکری شدید سعی کنید عوامل محیطی اطراف خود، زمان و شراتیط عاطفی و روانی خود را یادداشت کنید. بدین ترتیب به مرور میتوانید عوامل تحریک کننده نشخوار فکری را در خود شناسایی میکنید.
یادداشت برداری شما باید شامل جایی است که هستید، چه ساعتی از روز است، چه کسانی در اطراف شما هستند و آنچه که آن روز انجام داده اید، باشد. نوشتن راهکارهایی برای پیشگیری و یا مدیریت این عوامل محرک میتواند نشخوار ذهنی شما را کاهش دهد.
افکار نشخوارکننده میتوانند منجر به احساس انزوا شوند. صحبت در مورد افکار خود با دوستی که میتواند به شما کمک کند، ممکن است به شکستن چرخه این افکار کمک کند. حتما با دوستی صحبت کنید که میتواند در مدیریت این افکار به شما کمک کند نه اینکه سعی داشته باشد شرایط را بدتر یا عادی جلوه دهد.
اگر نشخوار افکار زندگی روزمره شما را مختل کرده است باید به دنبال درمان حرفهای باشید. صحبت با یک درمانگر میتواند به شما کمک کند تا دلیل نشخوار ذهنی و چگونگی رفع مشکلات خود را تشخیص دهید.