فرد مبتلا به بیماری نشخوار ذهنی دچار نوعی وسواس فکری است که امروزه راه های گوناگونی برای درمان و کنترل آن وجود دارد.
نگرانی، نشخوار ذهنی و وسواس، سازههای روانشناختی بههمپیوستهای هستند که میتوانند زمینهساز اختلالات روانشناختی گوناگون مانند اضطراب، افسردگی و اختلال وسواسی اجباری شوند. بیشتر مردم تفاوت استرس و اضطراب را نمیدانند
برای آنکه مفهوم نشخوار ذهنی را بهتر درک کنید، اتفاقی که در یک روز معمولی برای یک خانم رخ داده است را از زبان خود او برایتان شرح میدهیم. «یک هفته پیش اومدم سوار تاکسی بشم که یه آقایی گفت خانم نوبت منه کلی اینجا منتظر بودما. من برای این رفتم جلو بنشینم که همراه اون آقا دو آقای دیگه هم بودن و به نظرم این خیلی طبیعی بود که من باید جلو مینشستم. چیزی بهش نگفتم و رفتم عقب نشستم. از اون روز مرتب دارم با خودم فکر میکنم چرا بهش چیزی نگفتم، چرا اینقدر راحت گذشتم، اصلا چیزی که من راجع به برحق بودنم فکر میکنم درسته؟ چرا اینقدر آدم پررویی بود؟ چرا ساکت نشستم؟ الان یک هفته گذشته ولی این چراها از مغزم بیرون نمیره».
گفتگوهای درونی گرچه همان فکرهای درونی شما هستند اما همیشه این فکرها مفید و موثر واقع نمیشوند. اگر تمرکز ذهن بیشتر بر جنبههای منفی اتفاقات باشد و یا شامل یادآوری مکرر خاطرات منفی شود تبدیل به نشخوارهای ذهنی میشود. نشخوارهای ذهنی نوعی توجه بیش از اندازه نسبت به رویدادهای گذشته است. فرق نشخوار فکری با نگرانی در این است که نگرانیها یا همان استرسها و اضطرابها معطوف به رویدادهای آیندهاند. کسی که نشخوار ذهنی دارد فقط به جنبههای انتزاعی یا فلسفی اتفاقات گذشته فکر میکند یعنی به چون و چراییها، فارغ از اینکه به بررسی راهکارهای حل آن در زمان حال بپردازد.
تمامی فعالیتها و رفتارهای ما تحت تاثیر افکار و احساسات ما شکل میگیرد. چنانچه ذهن از فکر و حس منفی تغذیه کند، آیا میتواند به رفتار سازگارانه و مناسبی هم منجر شود؟ ذهنی که در تاریکیها رفت و آمد میکند نمیتواند جز تاریکی چیزی ببیند. افکار منفی بدون آنکه ثمری داشته باشد ذهن را بیمار میکند.
این گفتگوهای درونی میتواند سطح اضطراب و استرس را بالا ببرد و به مرور زمان زمینههای بروز افسردگی را فراهم کند. خیلی از نشانه های بیماری های روان تنی مثل سردردها، ناراحتیهای معده و روده یا مشکلات گوارشی تحت تاثیر نشخوار فکری است. برای شرکت در آزمون اضطراب و استرس بک رایگان کلیک کنید
افراد به دلایل مختلف دچار نشخوار افکار میشوند. بنا به مطالعات انجمن روانشناسی آمریکا، برخی از دلایل عمده نشخوار ذهنی، عبارتند از:
داشتن سابقه ضربه عاطفی یا جسمی: مثل مرگ والدین، همسر یا فرزندان، جدایی از رابطه عاشقانه یا عاطفی، طلاق، تصادفات رانندگی، حوادث طبیعی، چون زلزله و سیل و ...
مواجه با عوامل استرس زای مداوم که قابل کنترل نیستند: مثل ناامنی شغلی، بیکاری، گرانی
تقریباً اکثر افراد هر از چندگاهی نشخوار ذهنی را تجربه میکنند، خصوصاً وقتی احساس نگرانی یا غم دارند یا در کاری ناموفق بوده اند.
برخی از عوامل محرک بالقوه برای نشخوار فکری عبارتند از:
کمال گرایی: فرد کمال گرا مرتب از کار خود ایراد میگیرد و دچار نشخوار افکار میشود.
عزت نفس پایین: در افراد با عزت نفس پایین افکار مبتنی بر احساس گناه و ناتوانی در انجام امور به نشخوار ذهنی فرد تبدیل میشود.
رویداد آسیب زا: برخی افراد پس از مرگ والدین، تصادفات رانندگی یا حوادث طبیعی مثل زلزله و سیل دچار نشخوار فکری میشوند.
استرس خاص: مانند یک رابطه ناموفق زناشویی یا شکست تجاری
رویداد استرس زای در آینده: مانند امتحانات نهایی یا مصاحبه کاری یا خواستگاری
روبرو شدن با ترس یا هراس: مانند شخصی که از سوزن ترس دارد و آزمایش خون انجام دهد.
انتظار دریافت اطلاعات در مورد یک رویداد بالقوۀ تغییر دهنده زندگی: مانند نتایج آزمایش پزشکی، تایید وام یا نتایج کنکور
نشخوار مداوم: به ویژه هنگامی که فرد علائم روانشناختی دیگری را نیز تجربه میکند، ممکن است نشانه بیماری روانی باشد.
نشخوار ذهنی در افرادی که دارای ویژگیهای شخصیتی خاصی هستند بیشتر دیده میشود. به عنوان مثال در افراد دارای کمال گرایی، روان رنجوری و تمرکز بیش از حد بر روابط با دیگران.
نشخوار ذهنی ممکن است علائم برخی از شرایط قبلی را در فرد تشدید کند، از جمله:
افسردگی: فرد مبتلا به افسردگی ممکن است افکار بسیار منفی را نشخوار کند. به عنوان مثال، آنها ممکن است در اعتقاد به اینکه شایسته نیستند، به اندازه کافی خوب نیستند یا محکوم به شکست هستند، وسواس زیادی به خرج دهند.
اضطراب: افراد مبتلا به اضطراب ممکن است ترسهای خاصی را داشته باشند، مثلاً تصور اینکه برای خانواده آنها اتفاق بدی رخ دهد. یا احتمال دارد به طور مداوم ذهن خود را برای چیزهایی که ممکن است اشتباه پیش بیایند مختل میکنند.
وسواس: افراد مبتلا به وسواس فکری ممکن است دچار نشخوار افکار مرتبط با وسواس هایی، چون بررسی قفل در و تمیز کردن سطوح یا چک کردن گوشی تلفن همراه خود شوند.
فوبیا (ترس): افراد مبتلا به فوبیا ممکن است به ترس خود زیاد فکر کنند، به ویژه هنگامی که با منبع فوبیای خود روبرو میشوند. به عنوان مثال، ممکن است فردی که دچار ترس از عنکبوت است، دچار نشخوار فکری وجود عنکبوت در اتاق شود
اسکیزوفرنی: افراد مبتلا به اسکیزوفرنی افکار یا ترسهای غیر عادی خود را تکرار میکنند، یا ممکن است احساس کنند که صداهای مزاحم و توهم را میشنود.
همچنین نشخوار ذهنی ممکن است نشانهای از سایر بیماریهای روانی باشد. برای شرکت در آزمون اختلالات روانشناختی کلیک کنید. با استفاده از آزمون MMPI میتوان میزان اختلالات روانی همچون اسکیزوفرنی,وسواس, اضطراب, افسردگی, پارنویاو غیره.. را شناسایی کرد
هنگامی که گرفتار چرخهای از افکار تکراری میشوید، خارج شدن از آنها دشوار است. اگر وارد چرخه چنین افکاری میشوید، بهتر است به محض آگاهی از آن هرچه سریعتر آنها را متوقف کنید تا از شدت آنها جلوگیری شود.
پیشگیری و متوقف کردن نشخوار افکار هنگام شروع آنها آسانتر است تا زمانی که آن فکر در ذهن شما جا خوش کرده و ساکن میشود. پس در همان لحظه شروع نشخوار افکار بهتر است با آنها مقابله کنید. در ادامه برخی راهکارهایی ارائه شده که میتوانید هنگام بروز این افکار در ذهن خود برای مقابله با آنها انجام دهید.
حواس خود را پرت کنید
به محض اینکه متوجه شده اید فکری را نشخوار میکنید، به وسیله عاملی حواس خود را پرت کنید. به سادگی به اطراف خود نگاه کنید و به صداهای پیرامون خود دقیق شوید یا به سرعت کاری را برای انجام دادن انتخاب کنید. موارد زیر عوامل مناسبی برای حواس پرتی هستند:
به دنبال حل مسئله باشید
به جای اینکه اجازه دهید افکار مزاحم بارها و بارها در ذهن شما تکرار شوند، بهتر است برنامهای را برای روشن کردن تکلیف آنها طراحی کنید. در ذهن خود هر کاری را که فکر میکنید باید برای حل کردن این مشکل انجام دهید، مشخص کنید. بهتر است آن را روی یک کاغذ بنویسید. تا آنجا که ممکن است این کار را با دقت و با ذکر جزئیات انجام دهید.
این راهکار باعث کاهش حجم افکار منفی میشود. همچنین به شما کمک میکند تا یکبار برای همیشه تکلیف یک فکر منفی را معلوم کرده و آن را از ذهن خود خارج کنید.
اقدام و عمل کنید
هنگامی که برنامه خود را برای پرداختن به افکار نشخوارکننده تان طراحی کردید، یک قدم کوچک برای حل مسئله بردارید و برنامه خود را عملی کنید. با هر مرحله به آرامی و به تدریج به جلو حرکت کنید تا ذهن شما راحت شود.
افکار خود را نقد کنید
افکار مزاحم و نشخوارشونده معمولا در مواردی رخ میدهند که اشتباه بزرگی را مرتکب شده ایم و یا اتفاق بدی برای ما افتاده است. در این شرایط سعی کنید افکار خود را زیر سوال ببرید و نقد کنید. به این موضوع فکر کنید که ممکن است افکار شما دقیق و واقعی نباشند.
هدفهای زندگیتان را دوباره تنظیم کنید
کمال گرایی و هدف گذاری غیر واقعی میتواند منجر به نشخوار ذهنی شود. تعیین اهداف غیر واقعی نیز میتواند منجر به بروز نشخوار ذهنی شود چرا که همواره دور از دسترس باقی میمانند. تعیین اهداف واقع بینانهتر که توانایی دستیابی به آنها را دارید، میتواند خطرات ناشی از نشخوار ذهنی را کاهش دهد.
اعتماد به نفس خود را افزایش دهید
بسیاری از افرادی که دچار نشخوار ذهنی هستند، مشکلات عزت نفس و اعتماد به نفس پایین را گزارش میدهند. در حقیقت، عدم اعتماد به نفس با افزایش نشخوار ذهنی و خطر افسردگی در ارتباط است. از این رو تمرینهایی را برای افزایش اعتماد به نفس انجام دهید.
به عنوان مثال، تقویت نقاط قوت میتواند حس تسلط شما را در شما افزایش دهد و به بهبود اعتماد به نفس تان کمک کند.
مدیتیشن و مراقبه کنید
مدیتیشن و مراقبه میتواند نشخوار ذهنی را کاهش دهد، زیرا فرایند مراقبه شامل پاک کردن و سکوت ذهن برای رسیدن به آرامش عمیق و عاطفی است. وقتی افکار نشخوارشونده و مزاحم به سمت شما میایند، حدالامکان در فضایی آرام بنشینید، نفس عمیق بکشید و به چیزی جز دم و بازدم خود توجه نکنید.
عوامل محرک را شناسایی کنید
وقتی دچار نشخوار فکری شدید سعی کنید عوامل محیطی اطراف خود، زمان و شراتیط عاطفی و روانی خود را یادداشت کنید. بدین ترتیب به مرور میتوانید عوامل تحریک کننده نشخوار فکری را در خود شناسایی میکنید.
یادداشت برداری شما باید شامل جایی است که هستید، چه ساعتی از روز است، چه کسانی در اطراف شما هستند و آنچه که آن روز انجام داده اید، باشد. نوشتن راهکارهایی برای پیشگیری و یا مدیریت این عوامل محرک میتواند نشخوار ذهنی شما را کاهش دهد.
با دوستی صحبت کنید
افکار نشخوارکننده میتوانند منجر به احساس انزوا شوند. صحبت در مورد افکار خود با دوستی که میتواند به شما کمک کند، ممکن است به شکستن چرخه این افکار کمک کند. حتما با دوستی صحبت کنید که میتواند در مدیریت این افکار به شما کمک کند نه اینکه سعی داشته باشد شرایط را بدتر یا عادی جلوه دهد.
به دنبال درمان باشد
اگر نشخوار افکار زندگی روزمره شما را مختل کرده است باید به دنبال درمان حرفهای باشید. صحبت با یک درمانگر میتواند به شما کمک کند تا دلیل نشخوار ذهنی و چگونگی رفع مشکلات خود را تشخیص دهید.