وابستگی عاطفی یک حس غریزی است که در وجود ما نهادینه شده و در برابر هرگونه پاسخ مثبت از سوی جهان بیرون این احساس قوی تر و شدید تر می شود. متاسفانه در صورتیکه پاسخ مناسبی از سمت جهان بیرون دریافت نکنیم دچار ترس، خشم، تردید، احساس طرد شدگی و … می شویم.
باید در نظر داشت که این وابستگی تنها به افراد نیست بلکه مجموعه ای از متعلقات، شرایط و موقعیت ها، عادات و اموال هم در برمیگیرد و هرگونه فقدان و نبود آنها باعث اثرات روانی منفی بر فرد می شود.
این احساس معمولاً ناشی از ضعف و عدم اعتماد به نفس فرد است و به دنبال آن وی فکر می کند بدون دیگران زندگی او به لحاظ معنوی و حتی مادی به خطر می افتد.
شما هم ممکن است مثل بیشتر افراد یا از این احساس و وابستگی منفی بی خبر بوده و یا به دلیل ترس از دست دادن منکر آن شوید و آن را یک احساس قلبی درست و علاقه واقعی توصیف نمایید. خواهش ما این است که سعی در گول زدن خود نداشته باشید و قبل از اینکه خود و طرف مقابل را در جهنم این ارتباط مسموم بسوزانید و نابود کنید با مشاوران ما در مرکز روانشناسی مجیب با شماره ثابتی که در اختیارتان گذاشته شده است تماس بگیرید و از آنها کمک بخواهید. شما برای برقراری این ارتباط نیاز به انتظار و گرفتن وقت قبلی نخواهید داشت و مشاوران ما در نهایت آرامش و توجه حرف های شما را گوش داده و بهترین راهکار ها را پیش روی شما خواهند گذاشت.
از نشانه های عمده وابستگی، نداشتن احساس ارزشمندی است. در وابستگی، ارزش، لیاقت و شایستگی فرد وابسته را دیگران تعیین و تایید می کنند. یعنی فرد در صورت از دست دادن آن عامل یا آن رابطه، و عدم تایید، تحسین و تصدیق از سوی مقابل، احساس ناتوانی، حقارت و عدم ارزشمندی می کند. این فرد، چون توانمندی های خود را نشناخته و آن ها را باور ندارد گمان می کند بدون حضور دیگران نمی تواند به خواسته های خود برسد.
1- وابستگی عاطفی به خانواده
وابستگی عاطفی به خانواده یکی از دشوار ترین وابستگی ها از لحاظ غلبه بر آن است . این موضوع اغلب به ساختار خانواده ربط داشته که در آن والدین خود از تنش و اضطراب زیادی رنج می برند و آن را به فرزندان خود نیز انتقال می دهند ؛ در این صورت بچه ها با ترس زیادی نسبت به دنیای اطراف خود تربیت شده و از دید آنها هر چیز خارجی خطر محسوب میشود و خانواده به عنوان یک پناهگاه می دانند . اشخاصی که درگیر این نوع وابستگی ها هستند در واقع حمایتی را که از طرف خانواده دریافت می کنند بیش از اندازه بزرگ جلوه می دهند . اعضای این خانواده خانواده ها رابط بسیار قوی عاطفی و همبستگی بسیاری دارند اما رفتارهای دیوانه واری نیز از خود نشان می دهند مانند اینکه خطر همیشه در کمین است و هرچه از آن دورتر باشند بهتر است . در این خانواده ها اعتماد به نفس اصلاً تقویت نشده و نتیجه آن این باور است که شخص از رویارویی با چالشهای بزرگ ناتوان خواهد بود . در این مواقع خانواده مثل حبابی عمل می کند که علاوه بر این که پناهگاه است زندان نیز به حساب می آید . این روشی اشتباه جهت مقابله با استرس است و بنیاد رشد و استقلال فرزندان هم پاسخ صحیحی نمی دهد .
2- وابستگی عاطفی زوجها
وابستگی عاطفی زوجهاوابستگی عاطفی زوجین جزو انواع شایع و بسیار آسیبرسان وابستگی عاطفی است. این وابستگی از باوری اشتباه ناشی میشود که فرض میکند زن و شوهر به زندگی خود معنی میبخشند و از یکدیگر دربرابر تنهایی وحشتناک محافظت میکنند؛ چون زن و مرد خودشان را محور زندگی میدانند.
این نوع وابستگی در افرادی ایجاد میشود که بسیار احساس ناامنی میکنند. آنها درباره توانایی خود شک دارند. درواقع تصور میکنند خیلی بیپناهاند. آنها برای ادامه زندگی نیازمند حمایتاند و این حمایت را از شریک زندگی خود انتظار دارند. درواقع فردِ مقابل در زندگی به سپری دفاعی دربرابر رنج و ترس تبدیل میشود؛ به همین دلیل است که وابستگی شدیدی ایجاد میشود.
ممکن است در ابتدا این وابستگی عاطفی خوب به نظر برسد؛ اما دیر یا زود باعث رنجشهای بسیار خواهد شد. فرد وابسته بسیار وحشت دارد که مبادا شریک زندگیاش را از دست بدهد و این احساس موجب میشود رفتارهای زیانباری مرتکب شود؛ مانند حسادت بیشازحد یا اطاعت بیچونوچرا. بهاینترتیب وابستگی، بهجای تحکیم رابطه، آن را ویران میکند.
3- وابستگی عاطفی به محیط اجتماعی
دلیل اصلی بروز وابستگی عاطفی به محیط اجتماعی نیاز بیش از حد به تایید شدن و شناخته شدن در هر محیطی است. اگر نشانه های کافی از قدرشناسی حقیقی و مقبولیت وجود نداشته باشد، فرد به شدت احساس ترس می کند. در این مواقع، فرد هر کاری که لازم بداند، انجام میدهد تا این خلا روانی را پر کند؛ چون وقتی احساساتش جریحه دار می شود، گویی بدترین اتفاق ممکن رخ داده است. فرد برای به دست آوردن تایید جمع ممکن است به چاپلوسی روی آورد یا بهکلی نامرئی شود. در قدم اول، فرد وابسته احساس میکند مجبور است دیگران را حتی بیش از خودش راضی نگه دارد. این افراد حاضرند هرچیزی را فدا کنند؛ اما با عدم تایید یا مخالفت دیگران مواجه نشوند. در قدم دوم، فرد حتی حاضر میشود از عقاید خودش صرفنظر کند تا تنش جمع را از بین ببرد. در هر دو مورد، موقعیت بسیار ویرانگر است. در هر سه نمونه وابستگی عاطفی به خانواده، شریک زندگی و محیط اجتماعی، نداشتن اعتماد به نفس بیشترین نقش را ایفا میکند. نکته دیگر، ناآگاهی افراد از میزان توانایی خود در انجامدادن امور است. این فکر در ذهن این افراد شکل میگیرد که ارزش زیادی ندارند و به تنهایی نمیتوانند به زندگی ادامه دهند. همه این عقاید اشتباه به ترس و نگرانی تبدیل میشوند. بهترین راه غلبه بر تمام ترس هایی که در زندگی تجربه میکنید، رویارویی با آنها است. شاید فقط لازم باشد اولین قدم را بردارید. خطر کنید و از منطقه امن خود خارج شوید. اعتمادبهنفس یکشبه ساخته نمیشود؛ اما یک نکته، حتمی است: اگر سعی کنید اعتماد به نفستان را به دور از وابستگی ها بسازید، بسیار پایدارتر خواهد بود.
اجازه بدهید صادقانه بگوییم، رهایی از یک وابستگی عمیق و ناسالم کار راحتی نیست. اما تنها کافیست تصمیم بگیرید خود را از زندانی که برای خود ساختهاید نجات دهید.
مطمئن باشید موفق خواهید شد. در ادامه چند راهکار که به درمان وابستگی عاطفی کمک میکند، ارائه خواهد شد:
1- روی خودتان حساب کنید
همه ما دوست داریم و حتی نیاز داریم با دیگران در ارتباط باشیم. اما در نهایت قدرت تحول آفرین در دستان خودمان است. پس از امروز بیشتر از قبل با خودتان وقت بگذرانید. لازم است باور کنید، تنها خودتان را دارید. اگر میخواهید از وابستگی عاطفی ناسالمی که شما را محدود کرده است رها شوید، بپذیرید که لایق و ارزشمند هستید و قرار نیست برای رفع نیازهای مادی و عاطفی خود به کسی غیر از خودتان وابسته باشید. به خودتان عشق بورزید و سعی کنید لااقل بیشتر نیازهایتان را خودتان رفع کنید.
2- مسئولیتهای خود را به دیگری واگذار نکنید
وقتی نتوانید از لحاظ عاطفی از خودتان به خوبی مراقبت کنید، در طی زمان مسئولیتهای خود را به دیگری واگذار میکنید. اگر میخواهید منِ قدرتمند خود را پیدا کنید باید به خودتان اعتماد داشته باشید.
واگذاری مسئولیتها به دیگری شما را ضعیفتر و وابستهتر میکند. برای غلبه بر وابستگی عاطفی خود به دیگران، نسبت به خودتان مهربانتر باشید و آنچه را نیاز دارید، خودتان به دست بیاورید.
3- ریشههای وابستگی خود را پیدا کنید
در اغلب موارد، وابستگیهای شدید عاطفی حاصل شکستها و اتفاقات بدی هستند که در دوران کودکی رخ دادهاند. پس برای از بین بردن این وابستگیها باید ریشه آنها را پیدا کنید و با رویارویی با این ریشهها، دست از آسیب زدن به خود بردارید.
برای درمان وابستگی عاطفی، به دنبال محرکهایی بگردید که سریعاً شما را به گذشته میبرند و آزارتان میدهند. این میتواند یک نقطه شروع برای پیدا کردن ریشهها و از بین بردن باورهای درونی اشتباه باشد.
4- انتظارات ایدهآل گرایانه خود را از زندگی کنار بگذارید
تا زمانی که به دنیا و زندگی به چشم یک جریان ایده آل نگاه کنید، نمیتوانید کاستیها، نقصها و اشتباهات دیگران را ببینید، خصوصاً اگر به آنها وابستگی شدید عاطفی داشته باشید. باید بپذیرید شاید فرد مورد اعتماد شما، مناسب شما نباشد و حتی با رفتارهایش در حال آسیب رساندن به شما باشد. اگر میخواهید از دام این وابستگی عاطفی ناسالم خود نجات پیدا کنید، لازم است واقع گرایانهتر به مسائل نگاه کنید.
5- به جدایی به چشم رهایی نگاه کنید
باید درک کنید که قطع وابستگی به دیگران و حتی جدا شدن از افرادی که به آنان وابسته هستید اما حضورشان به شما آسیب میرساند، به نوعی رهایی و آزادی محسوب میشود. با این طرز فکر راحتتر میتوانید روی پای خودتان بایستید بدون این که نیاز داشته باشید حتماً مورد علاقه دیگری باشید. راهکارهای بسیاری برای رهایی از وابستگی عاطفی وجود دارد. لازم است صبور باشید و سعی کنید یکی یکی مهارتهای لازم جهت مستقل شدن را بیاموزید.
بهتر است در این مسیر از کمک یک متخصص و مشاور دلسوز نیز استفاده کنید تا مطمئن باشید درست پیش میروید. بدون شک این راه هر چقدر هم که طولانی یا دشوار باشد، در نهایت به مقصدی زیبا خواهد رسید.
در این نوع اختلال شخصیت فرد از استقلال شخصیتی کمی برخوردار است بهگونهای که برای نیازهای عاطفی و جسمی خود به دیگران وابسته است بنابراین ممکن است آسیبهایی را متحمل شوند بنابراین برخی نشانههای افراد دارای وابستگی عاطفی عبارتند از:
در آزمون های شخصیت شناسی و اختلالات شخصیتی - افسردگی - اضطراب زیر شرکت کنید.