پرسشنامه بالینی چند محوری میلون

پرسشنامه بالینی چند محوری میلون

5

پرسشنامه بالینی چند محوری میلون

پرسشنامه بالینی چند محوری میلون

 

آزمون بالینی چند محوری میلون-3(MCMI-III): یک مقیاس خودسنجی با 175 سرال بلی/خیر است،که 14 الگوی بالینی شخصیت و 10 نشانگان بالینی را می سنجد و برای بزرگسالان 18 سال به بالا استفاده می شود،برای هنجاریابی پرسشنامه ام.سی.ام.آی،از نمره های نرخ پایه به جای نمره استاندارد استفاده شده است.این فرم برای اجرای فردی و گروهی مناسب بوده و بر روی بیماران روانی قابل اجرا است.

مقیاس ها در سه گروه زیر طبقه بندی شده اند:

1-الگوهای شخصیتی

2-الگوهای شدید شخصیت

3-سندرم های بالینی

الگوهای بالینی شخصیت

مقیاس 1(شخصیت اسکیزوئید):

این مقیاس تیپ منفعل – منزوی را نشان می دهد،که ویژگی هایشان شامل :عدم احساس لذت،انزوای رفتاری،احساس پوچی و غیر مسئول بودن می باشد.افراد مبتلا به این اختلال شخصیت با فقدان تمایل و ناتوانی در لذت بردن یا احساس درد مشخص می شوند.آن ها سرد و غیر اجتماعی بوده و نیاز های عاطفی اندکی دارند.

مقیاس A2(شخصیت دوری گزین یا اجتنابی)

این مقیاس تیپ فعال-منزوی را می سنجد.هر چند که این افراد به اندازه افراد دارای اختلال شخصیت اسکیزوئید منزوی هستند اما به تماس با دیگران رغبت نشان می دهند و اگر اطمینان یابند که در مورد اذیت و آزار دیگران قرار نمی گیرند،مایل به یافتن دوستان جدید برای خود هستند و انزوای آن ها ناشی از ترس از انتقاد و تمسخر از جانب دیگران است.

مقیاس 2B(شخصیت افسرده):

این مقیاس برای ارزیابی سبک شخصیت افسرده ساخته شده که گفته می شود مستقل از افسردگی بالینی است.هر چند که با اسکیزوئید و دور گزینی در بساری از جنبه ها از جمله ناتوانی در لذت بردن و غمگینی شباهت دارد،اما افراد مبتلا به اختلال شخصیت افسرده،احساس ناتوانی قابل توجهی در کسب مجدد لذت دارند.

مقیاس 3(شخصیت وابسته):

افرادی که در این مقیاس نمره بالا می آورند افرادی هستند که برای حمایت،ایمنی و راهنمایی به دیگران متکی هستند و به شکل منفعلانه منتظرند دیگران راه را به آن ها نشان دهند.

مقیاس 4(شخصیت نمایشی):

افرادی که در این مقیاس نمرات بالا می گیرند هر چند در اتکاء به دیگران مانند افراد دارای اختلال شخصیت وابسته هستند.ولی فعال بوده و معمولا برای بدست آوردن احترام و محبت از طرف دیگران ،مهارت های اجتماعی خوبی از خود نشان می دهند اما در عین حال دارای یک ترس پنهان از خود مختاری و مستقل عمل کردن هستند.

مقیاس 5(شخصیت خود شیفته):

افرادی که در این مقیاس نمره بالا می گیرند،افرادی هستند که بیش از حد برای خود ارزش قائل بوده و از خود راضی ،متکبر و مغرورند و به شکل خود محورانه ای به خود مشغولند.گاهی اوقات هم برای رسیدن به مقاصدشان می توانند مطیع و فروتن رفتار کنند.

مقیاس 6A(شخصیت ضد اجتماعی):

این افراد رفتاری تهدید آمیز داشته و قوانین و مقررات اجتماعی را برای رسیدن به اهدافشان زیر پا می گذارند.همچنین ترس از دروغگویی،دورویی و بهره کشی از دیگران نداشته و مرتکب جرم و جنایات می شوند.به نظر آن ها دیگران باعث رنجش آن ها شده و در نتیجه آن ها را به انتقام واداشته اند.

مقیاس 6B(شخصیت سادیستیک):

نام دیگر این مقیاس ؛اختلال شخصیت پرخاشگر است.این افراد به شیوه ای خشن و با رفتاری قدرت طلبانه،دیگران را مورد پرخاشگری کلامی و رفتاری قرار می دهند و به راحتی حقوق دیگران را ضایع می کنند.

مقیاس 7(شخصیت وسواسی):

افرادی که در این مقیاس نمره بالا می گیرند،دارای رفتار کمال گرایانه و منظم،بی حوصلگی،رفتار مطیعانه،سرکوب عواطف و خشکی و تعصب می باشد.آن ها از خود و دیگران ،توقعات و تقاضاهای زیادی داشته و در ظاهر ،مطیع و همرنگ با جمع هستند اما ناراحت و رنجورند.

مقیاس 8A(شخصیت منفی گرا):

افرادی که در این مقیاس نمره بالا می گیرند؛افرادی هستند که بین اعتنا و بی اعتنایی نسبت به دیگران دو دل هستند و گاهی در حالیکه نزاع های درونی آن ها به موازات هم است به شکل غیر معمول دچار خشم و خود سری می شوند که با دوره هایی از گناه و شرمساری همراه است.

مقیاس 8B(شخصیت خود آزار):

این افراد با تعلق و خود ایثارگری،خود را در موقعیت هایی قرار می دهند که مورد استثمار قرار گیرند آن ها ناراحتی ها وشرم ساری ها را بیان می کنند که ظاهرا لایق آن ها بوده اند.این افراد به دیگران اجازه می دهند از آن ها بهره کشی کنند.

آسیب های شدید شخصیت

مقیاس S(شخصیت اسکیزوتایپال):

افرادی که در این مقیاس نمرات بالا می گیرند ،افرادی هستند که از نظر هیجانی ملایم،با عاطفه سطحی یا با یک حالت احتیاط توام با نگرانی می باشند.آن ها معمولا از نظر اجتماعی منزوی بوده و به روابط اجتماعی دلبستگی ندارند.بنابراین در حاشیه جامعه با اندک دلبستگی ها یا هیچ گونه دلبستگی شخصی باقی می مانند.آن ها اغلب غرق در افکارشان هستند و عقیده بر این است که این افراد مستعد ابتلا به اسکیزوفرنی هستند.

مقیاس C(شخصیت مرزی):

این افراد به نسبت های گوناگون متزلزل در احساسات،بد اخلاق،ناراحت،مضطرب و افسرده هستند و گه گاه احساسات متناقضی از خود نشان می دهند.این افراد سابقه رفتارهای تکانشی و نیازهای شدید وابستگی به همراه ترس از ترک نشان می دهند،به نظر می رسد آن ها فاقد یک احساس روشن هویت خود هستند ،به طوری که دایم جویای تایید و توجه هستند.

مقیاس P(شخصیت پارانوئید):

این افراد در احساسات و الگوی فکری خود محبوس هستند،حالت دفاعی و بد گمانی دارند.اغلب فکر می کنند که دیگران در تلاش برای کنترل یا نفوذ بر آن ها به شبوه های بد خواهانه هستند،منشی آزار دهنده،تحریک پذیر،خشن و کند دارند،افکارشان خشک است و از فرافکنی به عنوان اصلی ترین مکانیسم دفاعی شان استفاده می کنند.

 نشانگان بالینی

مقیاس A(اختلال اضطراب):

افرادی که در این مقیاس نمره بالایی می آورند،علایم نگرانی،فوبی،تنش،بلا تصمیمی و علایم روان فیزیولوژیایی نشان می دهند.

مقیاسH(اختلال شبیه جسمی):

این مقیاس،تظاهر جسمانی حاصل از تعارض روانشناختی و اشتغال ذهنی با تندرستی را نشان می دهد.

مقیاس N(دو قطبی:اختلال مانیک):

این مقیاس،نشان دهنده ی افرادی است که دارای پرش افکار،انرژی زیاد،تکانشی بودن،عزت نفس افزایش یافته،احساس بزرگ منشی و فعالیت زیاد هستند.

مقیاس D(افسرده خویی):

این مقیاس،افسردگی با دوره 2 سال یا بیشتر را می سنجد.این افراد بی احساس،دارای احساس دلسردی و فقدان انرژی،دوره های گریه و زاری.شناخت های تنفر آمیز و احساس گناه می باشند.

مقیاسB(وابستگی به الکل):

افرادی که در این مقیاس نمره بالا می گیرند،دارای ویژگی هایی شامل تکانشی بودن،دلیل تراشی،عدم تاثیر هنجارهای اجتماعی،خودخواهی و پرخاشگری نسبت به اعضای خانواده هستند.

مقیاس T(وابستگی به دارو):

این مقیاس شکل گسترده مقیاس B است و کلا وابستگی دارویی را شامل می شود و نشان دهنده کنترل ضعف تکانه،رفتار غیر همدلانه اعمال ضد اجتماعی،شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیت و دلیل تراشی می باشد.

مقیاس R(اختلال استرس پس از سانحه):

مقیاس R یک مقیاس جدید است و افرادی که دچار حوادث تلخ در گذشته بوده و خاطرات دردناک و وحشت های شبانه دارند،در این مقیاس نمره ی بالا می آورند.

نشانگان بالینی شدید

مقیاس SS(اختلال تفکر):این مقیاس،اختلال تفکر با ماهیتی سایکوتیک را می سنجد.افرادی که در این مقیاس نمرات بالا می گیرند،رفتارشان اغلب گوشه گیرانه است،اغلب گوشه گیرانه است،اغلب عاطفه نامناسب نشان داده و گیج و واپس مانده به نظر می رسند.این افراد از هم گسیخته،آشفته و عجیب و غریب هستند،هم چنین ممکن است توهم یا هذیان و یا هر دو را داشته باشند.

مقیاسcc(افسردگی اساسی):این مقیاس افرادی را می سنجد که دارای افکاری در رابطه با خود کشی،علایم شناختی و نباتی افسردگی،ناتوانی در عملکرد،احساس یاس و ناامیدی و عدم احساس لذت می باشند.

مقیاس pp(اختلال هذیانی):این مقیاس،افکار هذیانی مرتبط با اختلال پارانوئید را می سنجد.کسانی که در این مقیاس نمرات برافراشته می گیرند،احتمالا تشخیص اختلال شخصیت پارانوئید را نیز دریافت می کنند.این افراد هذیان های آزار و اذیت و بزرگ منشی دارند و با بد بینی و خصومت رفتار می کنند.هم چنین آن ها ایده های غیر منطقی انتساب،تاثیر افکار،یا کنترل افکار دارند.

شاخص های روایی

شاخص روایی (مقیاس v):این شاخص شامل سه جمله نامحتمل و دور از ذهن است،برای مثال در ده سال گذشته هیچ ماشینی ندیده ام و به پاسخ گویی تصادفی،حواس پرتی یا اختلال خواندن حساس است.اگر فرد به دو یا بیش از این جملات،پاسخ مثبت داده باشد،آزمون معتبر نیست ونمی توان نتایج نیمرخ را تفسیر کرد.

شاخص افشاء(مقیاس x):این شاخص بیمارانی را شناسایی می کند که حساسیت و دفاع بیش از حد دارند(نمرات پایین در این مقیاس کسب می کنند)،یا کسانی که بسیار بی پرده و خود افشاگر خود را می نمایانند(نمرات بالا در این مقیاس کسب می کنند).این مقیاس ،هیچ سوالی ندارد و تقریبا شبیه k در ام. ام .پی. آی عمل می کند.

شاخص y(مطلوبیت):این شاخص به ارزیابی میزان تلاش پاسخ دهنده در مطلوب جلوه دادن خود می پردازد.نمره بالا در این شاخص؛نشان دهنده ی این است که آزمودنی تلاش کرده است،خود را از نظر اخلاقی با فضیلت و از نظر عاطفی با ثبات نشان دهد.

شاخصz(بد نمایی( :نمره ی بالا در این شاخص،نشان دهنده ی اغراق در مشکلات و علایم روانشناختی و تمایل به گزارش مشکلات بیشتر از آنچه واقعا ممکن است وجود داشته باشد،است نمرات برافراشته از نظر بالینی در این مقیاس ممکن است نشان دهنده التماس برای کمک ،برافراشتگی عاطفی حاد یا اغراق در نشانه ها برای بدست آوردن نفع شخصی باشد.

اختلال های شخصیت به سه دسته تقسیم می شوند:

1-طبقه اول:کسانی که عجیب و بیگانه هستند،که شامل اختلال شخصیت پارانوئید،اسکیزوئید و اسکیزوتایپال می باشد.

2-طبقه دوم:کسانی که هیجانی ونمایشی هستند،که شامل اختلال شخصیت خود شیفته،ضد اجتماعی،مرزی،هیستریک است.

3-طبقه سوم:کسانی که ترسو و همیشه دلواپس هستند؛شامل اختلال شخصیت اجتنابی،وسواسی،وابسته و انفعالی –پرخاشگر.

طبقه اول

اختلال شخصیت پارانوئید: برجسته ترین ویژگی های اختلال عبارتند از :بی اعتمادی و بد گمانی فراگیر و دیرین نسبت به دیگران حساسیت زیاد نسبت به بی اعتنایی و گرایش به وارسی کردن محیط برای یافتن و برداشت گزینشی نشانه هایی که افکار و نگرش های زیان مند را تایید می کنند.این افراد اغلب خشک،عصبی،اهل جر و بحث هستند.آن ها به اغراق کردن از کاه کوه ساختن و یافتن انگیزه های پنهان و معانی خاص در رفتار غیر مغرضانه دیگران تمایل دارند.آن ها به خاطر مشکلی که با آن مواجه می شوند.دیگران را سرزنش می کنند و خود نمی توانند هیچ گونه سرزنش با مسئولیت شکست را بپذیرند.

اختلال شخصیت اسکیزوئید: ویژگی اصلی اختلال شخصیت اسکیزوئید نارسایی در استعداد برقرار کردن روابط اجتماعی است،که در عدم تمایل به درگیری های اجتماعی،بی تفاوتی به تحسین و انتقاد،عدم حساسیت نسبت به احساسات دیگران و یا فقدان مهارت های اجتماعی نمود می یابد.آن ها گوشه گیر و منزوی هستند و تعداد دوستان نزدیک آن ها محدود است .احساسات آن ها بی روح و محدودند و به نظر می رسد که آن ها فاقد احساسات صمیمی یا استعداد ابراز هیجان هستند.

اختلال شخصیت اسکیزوتایپال:

اختلال شخصیت اسکیزوتایپی،عمدتا با غرابت های دیرین در تفکر،ادراک،ارتباط و رفتار توصیف می شود.تفکر غریب می تواند در خرافاتی بودن شدید و در این احساس که دیگران توجه خاصی به خود دارند،آشکار شود.این احساس که فکر عاطفی نامیده می شود.می تواند زمینه مساعدی برای خرافاتی بودن و پارانویا باشد.این دسته از افراد دچار احساس بیگانگی نسبت به خود و محیط هستند.

طبقه ی دوم

اختلال شخصیت خود شیفته:مهم ترین ویژگی اختلال شخصیت خود شیفته،احساس زننده ی خود والا بینی است.ویژگی های این اختلال عبارتند از :خودشیفتگی مداوم،خیال پردازی درباره ی موفقیت نامحدود،قدرت یا زیبایی،نیاز به خود نمایی برای تحسین شدن و استفاده از معیارهای مطلوب تر برای ارزیابی خود تا برای قضاوت کردن درباره ی دیگران.این افراد نمی توانند بفهمند دیگران چه احساسی دارند و صرفا انتظار زیادی از دیگران دارند.نظریه خود می گوید این انتظارها از عدم برقراری روابط همدلانه با والدین ناشی می شود.

اختلال شخصیت ضد اجتماعی:افراد با این اختلال،نگرش طمعکارانه نسبت به دیگران دارند و نیز نوعی عدم حساسیت و بی تفاوتی نسبت به حقوق دیگران ،که با دروغ گفتن،دزدی،تقلب کردن و چیزهای بدتر از آن مشخص می شود.تماس با شخصیت های ضد اجتماعی بسیار خطرناک است،زیرا بسیاری از آن ها مجرمان تمام عیار هستند.میزان شیوع اختلال شخصیت ضد اجتماعی؛تقریبا 2تا3 درصد است.به طوری که تعداد مردانی که این تشخیص در مورد آن ها داده شده ،چهار برابر زنان است.این دسته از افراد دچار اختلال اراده هستند و آن ها را کودن های احمق می نامند.القاب دیگری که به این دسته از افراد می دهند عبارتند از ؛جویندگان احساس و روکش روان درستی.

اختلال شخصیت مرزی:اختلال شخصیت مرزی،طبقه گسترده ای است که ویژگی اصلی آن ناپایداری در انواع زمینه های شخصیت از جمله روابط میان فردی،رفتار،خلق و خود انگاره است.از جمله خصوصیات این افراد عبارت است از:تلاش های بی امان در جهت اجتناب از ترک شدن واقعی یا خیالی،تکانشی بودن در زمینه روابط جنسی،سوء مصرف مواد،ول خرجی کردن،رفتار خود کشی گرایانه ی مکرر،احساسات مزمن بیهودگی،بی ثباتی هیجانی که عمدتا به علت واکنش پذیری خلقی است و به مدت چند ساعت یا چند روز دوام می آورد .نداشتن کنترل بر خشم افراد با اختلال شخصیت مرزی،دچار طوفان های عاطفی شدید هستند.

اختلال شخصیت هیستریک یا نمایشی:این افراد در ظاهر جذاب،صمیمی و معاشرتی هستند،اما معمولا دیگران آن ها را ریا کار و سطحی می انگارند.زمانی که آن ها روابط برقرار می کنند پرتوقع و بی ملاحظه ،خودمحور و در خود فرو رفته می شوند.آن ها می توانند شدیدا عشوه گر یا لوند باشند با این حال اغلب سازگاری جنسی آن ها ،ابتدایی یا بسیار سرد است،که از آن خبر می دهد که رفتار عشوه گرانه آن ها بیشتر در خدمت توجه است،تا تمایلات جنسی این اختلال بیشتر در بین زنان رایج است.

طبقه سوم

اختلال شخصیتی اجتنابی:هسته اصلی اختلال شخصیت اجتنابی،دوری گزیدن از مردم،تجربه های جدید و حتی تجربه های قبلی است.این اختلال غالبا ترکیبی از یک ابراز ترس احمقانه با یک میل شدید برای مورد پذیرش و محبت واقع شدن.افراد مبتلا به این اختلال تمایل زیادی برای روابط اجتماعی جدید دارند اما ممکن است به دلیل ترس از مقبول و مورد پذیرش واقع نشدن،بی میلی خاصی برای روابط اجتماعی نشان دهند.آنان بسیار خجالتی و کم رو هستند.همچنین آن ها نسبت به سرزنش و انتقاد و تحقیر از طرف دیگران حساسند و این دور باطل یعنی ترس از طرد و عدم پذیرش و دوری و کناره گیری از آنان همواره ادامه می یابد.

اختلال شخصیت وابسته:ویژگی اصلی اختلال شخصیت وابسته،درگیری با مساله پذیرفته شدن از سوی دیگران است.آن ها به دیگران اجازه می دهند تا در مورد زندگی برایشان تصمیم بگیرند و غالبا تسلیم خواسته های دوستان و اطرافیان هستند.احتیاجات و خواسته ی دیگران را بر خود ترجیح می دهند.این افراد چه از نظر روانی و چه از نظر بدنی،بدرفتاری های دیگران را تحکل می کنند،زیرا می ترسند که از جانب دیگران مورد رها شدگی واقع شوند.

اختلال شخصیت وسواسی:این اختلال از طریق یک کوشش فراگیر و گسترده برای کمال طلبی در مقایسه با دیگران مشخص می شود.غالبا کارهای مهم را نا تمام رها کرده و زمان کمی برای کارهایی که مستلزم وقت زیاد است مصرف می کنند،در کارها ،قوانین و برنامه ها درگیر جزئیات می شوند.در ابراز هیجان دچار اشکالند و در نظر دیگران افرادی رسمی،سختگیر،جدی،وظیفه شناس و مبادی آداب هستند.

اختلال شخصیت انفعالی-پرخاشگر:مشخصه ی اصلی این اختلال عبارت است از:مقاومتی خاص در برابر اجرای الزامات شغلی و اجتماعی.این مقاومت مستقیما ابراز نمی شود بلکه شخص مبتلا ترجیح می دهد که آن را به صورت انفعالی مانند به تعویق انداختن،سرسختی و لجاجت به خرج دادن بی کفایتی و ناشایستگی نشان دادن و فراموشی به کار بندد.کارشکنی های غیر مستقیم از ویژگی های انفعالی – پرخاشگری است،زیرا پوششی هستند عاریتی برای پوشاندن دشمنی و خشم فرد.

آزمون های فرافکنی

به نظر بعضی از صاحب نظران سابقه تعریف آزمون فرافکن به نظرات فروید در مورد ماهیت دفاع های ایگو و فرایند های ناهشیار بر می گردد،ولی ظاهرا این نظرات ،خصوصیات اصلی این آزمون محسوب نمی شود.یک تعریف آزمون های فرافکن بدین شکل است ؛روشی برای کشف شیوه های رفتار کردن افراد از طریق مشاهده رفتار آنان در موقعیتی که پاسخ خاصی را فرا نمی خواند،یا بر نمی انگیزد.

به طور کلی فنون دارای خصوصیات زیر هستند:

1-آزمون دهنده در واکنش به یک محرک بدون ساخت یا مبهم مجبور می شود ساخت مورد نظرش را به محرک بدهد و با این کار بخشی از خودش (مثلا نیاز ها،آرزوها یا تعارضاتش) را فاش کند.

2- محرک مورد نظر بدون ساخت است:اگرچه خیلی ها فرض می کنند که این ملاک ،ماهیت فنون فرافکن را نشان می دهد،اما این ملاک کم اهمیت است.برای مثال اگر 70% آزمون دهندگان ،کارت شماره پنج رورشاخ را خفاش بدانند،به سختی می توانیم ادعا کنیم این محرک بدون ساخت است .پس فرافکن محسوب شدن یا نشدن آزمون،به نوع پاسخ هایی که فرد باید بدهد و نحوه استفاده از این پاسخ ها بستگی دارد.دستورالعمل ها نیز مهمند؛اگر از بیمار خواسته شود کارت های آزمون اندر یافت موضوع را بر اساس زن و مرد بودن دسته بندی کند آزمون ساخت خیلی زیادی پیدا خواهد کرد و از خیلی از ابهام خالی خواهد شد.اما وقتی از بیمار پرسیده می شود آدم های روی کارت چه می گویند،تکلیف واقعا مبهم می شود.

3-این روش غیر مستقیم است.آزمون دهندگان تا حدودی از هدف های آزمون بی خبرند،حداقل هدف ها مخفی می شوند.با اینکه بیماران می دانند آزمون مورد نظر با قضیه سازگاری رابطه دارد ،ولی عملا جزئیات مهم پاسخ های خود را درک نمی کنند.در این روش مستقیما درباره ی نیاز ها یا مشکلات بیماران سوال نمی شود،بلکه مسیر غیر مستقیمی طی می شود و همین مساله باعث می شود که بیماران کمتر اطلاعات خود را سانسور کنند.

4-آزادی در پاسخ دهی وجود دارد.روش های پرسشنامه ای فقط اجازه می دهند بله یا خیر بگوییم در حالی که در آزمون های فرافکن می توان بی نهایت پاسخ داد.

5-در تفسیر پاسخ ها با متغیر های بیشتری سرو کار داریم.چون محدوده پاسخ های ممکن خیلی وسیع است،متخصص بالینی می تواند در ابعاد مختلفی به تفسیر بپردازد(نیازها،سازگاری،تشخصی،دفاع های ایگو و غیره).ولی در بسیاری از آزمون های عینی یک نمره واحد یا نمرات ثابتی برای چند بعد یا مقیاس به دست می آید.

در آزمون های فرافکنی یا پروژکتیو،محرک مبهمی به فرد داده می شود،تا درباره ی ادراک خود از آن بگوید یا بنویسد.فلسفه اساسی در این آزمون ها ،آن است که معمولا هر چه محرک مبهم تر باشد،آزمایش شونده از منابع احساسی و فکری خود برای توجیه آنچه که درک کرده است ،بیشتر مایه می گذارد.در واقع انچه که درک می کنند انعکاسی است از تجارب گذشته،تصورات،تفکرات،تمایلات و احتیاجات او.

تکنیک های فرافکن در ساخت آزمون عبارتند از :

1-روش تداعی:

که معنای یک محرک را گزارش می دهد،مثل آزمون رورشاخ و تداعی کلماات و لکه جوهر(hit)؛2- روش ساختی:که شامل ساختن داستان یا رسم نقاشی است؛مثل TAT،تصاویر سگ بلاکی،نقاشی خانوادهDAF و دهکده آرتئر و درخت-خانه-مردHTP ؛3-روش تکمیلی:شامل تکمیل داستان یا جملات نا تمام می شود،مثل آزمون های جملات ناتمام راتر یا تصاویر ناکامی زوزندوایگ؛4- گزینشی ترتیبی:رتبه بندی کردن ترجیحات مثل آزمون زوندی و مرتب کردن تصاویر تامکینز-هرن؛5-ابزاری :یازی کردن نقش،مثل فعالیت های بازی برای کودکان و آدمک گودیناف.تعداد و انواع آزمون های فرافکن بسیار است:یکی آن هایی که از محرک های کلامی استفاده می کنند.

دسته ی دیگر ،آنان که از محرک های بصری استفاده می کنند.دسته ی سوم آن هایی که شامل فعالیت های خلاقانه می شوند و انداع بسیار دیگری نیز وجود دارد.از میان آزمون هایی که از محرک های کلامی استفاده می کنند،آزمون های تداعی لغات(word association test) و آزمون جملات ناتمام(sentence completion tests)مورد استفاده ی بیشتر قرار می گیرند.در آزمون های تداعی لغات،تعدادی لغات به فرد داده می شود که بعضی از آن ها معنای عاطفی زیادی دارند و بعضی دیگر از آن ها خنثی و بی اثر هستند.سپس عکس العمل کلامی آن ها در مقابل این لغات مورد بررسی و تفسیر قرار می گیرد.در آزمون جملات ناتمام؛معمولا قسمت اول جمله ای به فرد داده می شود و او باید قسمت دوم را پر کند تا جمله کامل شود.مانند :من احساس می کنم….،به نظر من زندگی….،یکی از مشهورترین آزمون های جمله ناتمام ،آزمونی است که به وسیله راتر ،روانشناس آمریکایی ساخته شده است.یکی از متداول ترین نوع آزمون های فرافکن؛استفاده از تصاویر مبهم است در این نوع آزمون ها از شخص مورد آزمایش خواسته می شود که به نحوی به این تصاویر پاسخ دهد.مشهورترین آزمون های پروژکتیو تصویری عبارتند از:آزمون رورشاخ تی-ای –تی ،آزمون تصویری محرومیت و زورندی آزمون.

آزمون رورشاخ

قبل از اینکه هرمن رورشاخ آزمون مشهور خود ساخته و در سال 1921 آن را انتشار دهد ،تعدادی از محققان،امکان استفاده از لکه های مرکب برای ارزیابی تخیلات انسانی را به کار برده بودند.رورشاخ-روانپزشک سویسی-مدت ها در زمینه ی یافتن روش ساده و موثری برای شناخت شخصیت ،تحقیق می کرد.آزمون رورشاخ از ده کارت ساخته شده است روی هر یک از آن ها لکه های جوهر به شکل خاصی پخش شده است،که پنج عدد از آن ها سیاه و پنج عدد دیگر رنگی است.هر کارت به طور جداگانه به فرد مورد آزمایش داده می شود.آزمایشگر ،پاسخ ها،عکس العمل ها،مدت زمانی که برای آزمایش شونده درباره ی ماهیت پاسخی که به هر کارت داده و این که کدام قسمت چه شکل به خصوصی را دیده و چه قسمت از کارت سبب ایجاد پاسخ او شده است،پرسش هایی می شود .سپس چهار قسمت اصلی پاسخ های آزمایش شونده به آزمون رورشاخ ،محاسبه و تفسیر می شود.قسمت اول مکان (location)،قسمت دوم تعیین کننده(determination)،قسمت سوم مضمون(content)،و قسمت چهارم؛عمومی (popular response) یا ابتکاری بودن (original response) پاسخ را شامل می شود.

محل ادراک:محل ادراک پاسخ به فضایی از لکه جوهر گفته می شود که مورد استفاده قرار گرفته است.

نماد هایی که کدگذاری محل ادراک پاسخ های رورشاخ به کار می روند.

نماد تعریف ملاک
W پاسخ کلی وقتی که از تمامی لکه برای پاسخ استفاده شده است.
D پاسخ جزءمعمولی(جزء عام) ناحیه ای از لکه که اغلب شناسایی می شود.
Dd پاسخ جزءغیر معمولی ناحیه ای از لکه که به ندرت شناسایی می شود.
S پاسخ به ناحیه سفید یک ناحیه سفید لکه برای پاسخ مورد استفاده قرار می گیرد.

تعیین کننده ها:تعیین کننده ها به سبکی گفته می شود که آزمودنی به آن پاسخ می دهد،مانند:شکل،رنگ یا بافت.آزمایش کنندگان ابتدا باید دریافت ادراکی را بر حسب تعیین کننده آن در طبقه مربوطه قرار دهند.سپس تعیین کننده باید بر حسب کیفیت نسبی شکل نمره گذاری شود.

نماد ها و ملاک ها برای کد گذاری تعیین کننده ها در آزمون رورشاخ

طبقه                                                               نماد                                             ملاک
شکل                                                               F                                 پاسخ های شکل

حرکت                                                           M                                 پاسخ حرکت انسان

FM                               پاسخ حرکت حیوان

m                               پاسخ حرکت اشیاء بی جان

رنگ                                                             C                                   پاسخ رنگ محض

CF                                   پاسخ رنگ-شکل

FC                                   پاسخ شکل-رنگ

Cn                                   پاسخ نام بدون رنگ

رنگ بی فام                                                    C`                             پاسخ رنگ بی فام محض

C`F                           پاسخ رنگ بی فام-شکل

FC`                                 شکل-رنگ بی فام

سایه داری-بافت                                                   T                                   پاسخ بافت محض

TF                                  پاسخ بافت-شکل

FT                                 پاسخ شکل- بافت

پاسخ به سایه ها                                                   V                             پاسخ چشم انداز محض

محتوا؛نمره گذاری محتوا مبتنی بر نوع و مقدار اشیا خاصی که آزمودنی ها در پاسخ هایشان ادراک می کنند ،می باشد.هم اکنون نظام جامع نمره گذاری اکسنر متداول ترین نظام نمره گذاری است.

نماد هایی و ملاک های مورد استفاده برای نمره گذاری محتوا در آزمون رورشاخ

طبقه                                               نماد                                                 ملاک
انسان کامل                                     H                             شامل ادراک شکل کامل انسان می باشد.

انسان کامل(خیالی یا افسانه ای)                ((H                           شامل ادراک شکل یا معانی قسمت انسان خیالی یا

افسانه ای کامل؛مانند جنس،غول فرشته یا شیطان

اجزای انسان                                  Hd         شامل ادراک شکل ناکامل انشان؛مانند شخصی که سر ندارد ،انگشتان

دست،دو پای انسان

اجزای انسان(خیالی یا افسانه ای)            (hd)               شامل ادراک شکل ناکامل انسان خیالی یا افسانه ای مانند سر

شیطان ،دست های یک فرشته

حیوان کامل                                   A                         شامل ادراک شکل کامل حیوان

حیوان کامل(خیالی یا افسانه ای)           (A)         شامل ادراک شکل یا معانی ضمنی یک حیوان کامل خیالی یا افسانه ای مانند

اسب شاخ دار ماهی قرمز

اجزای حیوان                                Ad           شامل ادراک شکل یا معانی ضمنی یک حیوان ناتم،مانند سم اسب ،سر شیر

اجزای حیوان(خیالی یا افسانه ای)             (Ad)       شامل ادراک شکل ناتمام حیوان خیالی یا افسانه ای؛مثل بال های یک اسب

بالدار.

تفسیر نتایج آزمون رورشاخ

تفسیر رورشاخ بسیار پیچیده است.برای مثال استفاده زیاد بیمار از فرم،می تواند معرف همرنگی باشد.فرم ضعیف به همراه پاسخ های نامعلوم می تواند نشانه روان پریشی باشد.با هیجانی بودن رابطه دارد و اگر فرم خوب همراه نباشد غالبا نشانگر تکانشی بودن است.استفاده ی گسترده از فضاهای سفید شاخص سر پیچی یا خصوصیات ضد اجتماعی است.استفاده از کل لکه نشانگر دغدغه خاطر داشتن نسبت به یکپارچگی و سازمان یافتگی است.استفاده زیاد از جزئیات با وسواس های فکری –عملی رابطه دارد،ولی محتوا نیز مهم است.دیدن حیوانات کوچک می تواند نشانه انفعال باشد،پاسخ هایی مثل خون،چنگال،دندان،تصاویر مشابه،می توانند نشانگر نفرت و پرخاشگری باشند.چرخاندن کارت و نگاه کردن پشت آن نیز نشانگر سوء ظن است.

1-تعداد پاسخ ها

تعداد پایین پاسخ ها(r):نشانگر دفاعی بودن محدودیت،افسردگی،ضایعه ی مغزی یا تمارض عمدی است.

تعداد بالای (r):نشانه خصیصه ی درونگری،هوش بالاتر از متوسط با سطح بالای پیشرفت تحصیلی و ایگوی خوب و درجه بالای خلاقیت و نیز نشان دهنده ی این است که فرد از توانایی های بالایی جهت برنامه ریزی برای آینده و کنترل تکانه برخوردار است.

2-محل ادراک

پاسخ به کل لکه(W):پاسخ کلی با درجه توانایی فرد در تعامل با محیطش،به شیوه ای فعال و کارآمد ارتباط دارد.

تعداد بالای پاسخ های(W):نشان دهنده ی توانایی خوب در انتزاع،ترکیب کردن،پیوند خوب با واقعیت،توانایی عالی حل مساله است

تعدد پایین پاسخ های(W):انعکاسی از اضطراب یا افسردگی است.تحریف ذهنی بیش از حد در این قسمت بیشتر مرتبط با آسیب مغزی یا عقب ماندگی ذهنی می باشد.

تعداد بالای پاسخ (D):نشان دهنده ی این است که فرد به جنبه های عینی و آشکار موقعیت ها زیاد تاکید می کند.تعداد پاسخ (d) زیاد،همراه با کیفیت پایین،نشانگر سطح جدی ناسازگاری است.

تعداد پایین پاسخ های (D):بازتابی از عادات ادراکی ناکافی است،که ممکن است نشانگر آسیب مغزی باشد.تعداد پاسخ های مغزی(D) در کودکان کمتر از بزرگسالان است.

تعداد زیاد پاسخ های (Dd):این پاسخ در بیماران اسکیزوفرنیک به خاطر هماهنگی با دنیای درونی بیشتر به کار می رود.در وسواسی ها هم به دلیل تمرکز یافتن بر جزئیات موقعیت و کاهش اضطراب دیده می شود. در کل(Dd) جدا شدن یا عقب نشینی شخص از محیط،با تمرکز بر جزئیات را نشان می دهد.

پاسخ به نواحی سفید(S):با منفی گرایی ،دشواری در کنترل خشم و گرایش به مخالفت رابطه دارد.در افراد سالم ،نشانه ی تضاد انطباقی است.

3-تعیین کننده ها

پاسخ های زیاد(F):افرادی که حالت دفاعی شدید دارند و تحت فشار هستند،یا صرفا برای کنترل یا به تعویق انداختن عمدی عواطفشان،توانایی خوبی از خود نشان می دهند.پاسخ های ((Fدر ان ها طیاد دیده می شود .این پاسخ ،نشان دهنده ی توجه وتمرکز،کنترل عاطفی و به تعویق انداختن عواطف است وهمچنین بیانگر درجه ی معینی احترام به معیارهای محیطی و توانایی استدلال است.

پاسخ های کم(F):در افراد اسکیزوفرنیک حاد،آن هایی که کنترل تکانه در آن ها دشوار است و یا نمی توانند پاسخ های عاطفی خود را از موقعیت جدا کنند،پاسخ های (F)کمتر دیده می شود.

به طور اخص،پاسخ (M) معرف پیوندی است بین منابع درونی و یا واقعیت،یا آنچه که می توان به عنوان درونی کردن عمل توصیف کرد (M)همچنین بازدارنده رفتار خارجی است.هرچند ممکن است این بازداری موقتی باشد،مشخص شده است که بین پاسخ های (M) از یک طرف و خلاقیت،تفکر درونگرایانه،تفکر انتزاعی از طرف دیگر رابطه ای نزدیک وجود دارد.

پاسخ زیاد(M):در آن دسته از افراد که خلاقیت و هوشبهر بالا دارند.ایستادگی آن ها در برابر ناکامی ها خوب است و تکانه ها را به خوبی کنترل می کنند،پاسخ های(M) دیده می شود،اما در حد افراطی این پاسخ ها در افراد مانیک و آن هایی که روابط میان فردی ضعیف و معیوب داشته اند،دیده می شود.پاسخ عای (M)نشان دهنده ی پیوند منبع درونی با واقعیت ،بازدارنده رفتار خارجی،تفکر درون گرایانه،تفکر انتزاعی،کارکرد ایگوی خوب و ایستادگی در برابر ناکامی است.

پاسخ کم(M):در افراد افسرده و خشک و انعطاف پذیر با پیش آگهی ضعیف دیده می شود.

پاسخ های زیاد (FM):در افرادی که تحت کنترل امیال خود قرار داشته و از مکانیزم های دفاعی دلیل تراشی ،توجیه عقلی و واپس روی استفاده می کنند دیده می شود.پاسخ (FM)بیشتر انعکاسی از تکانه های بازداری نشده هیجانی است،که در آن کنترل ایگو کمتر است.

پاسخ های کم(FM):در افرادی که نیازها و خواسته هایشان را انکار می کنند،پاسخ های (FM) کمتر دیده می شود.

پاسخ های کم (FM؛نشان دهنده ی تکانه های بازداری نشده ی هیجانی و کنترل ایگو است.

پاسخ های (M):نشان دهنده ی تجربه ی رویداد ها زندگی که از کنترل فرد خارج است ،می باشد.

پاسخ های (C):نشان دهنده ی شیوه ی برخورد با هیجانات و برون ریزی است.

4-محتوا

تعداد زیاد پاسخ های(H):در افرادی که عزت نفس و هوش بالایی دارند،بیشتر دیده می شود.با افزایش سن،این پاسخ افزایش می یابد.

تعداد کم پاسخ های (H):در افراد مضطرب با سطح هوشی پایین که روابط اجتماعی آن ها هم خیلی خوب نیست،این پاسخ ها حاکم است و نشان دهنده ی کناره گیری و همدلی پایین است.

پاسخ های زیاد (A):در افراد افسرده با رفتارهای قالبی و محدود شده توسط جامعه،بیشتر دیده می شود.نشانگر استفاده از روش های همگانی و قابل پیش بینی ،پاسخ دادن است.پاسخ های حیوانی نشانگر عینی ترین ویژگی های سازگاری و واقعیت آزمایی هستند(دید قالبی و کلیشه ای)

پاسخ های کم (A):در افراد خود انگیخته و غیر قابل پیش بینی با هوشبهر بالا ،کمتر دیده می شود.

پاسخ های معمولی یا متداول (P) پاسخ هایی است که که معمولا بیشتر افراد طبیعی از خود در مقابل کارت های رورشاخ نشان می دهند.پاسخ های(P) نشانگر میزان شباهت با مردم،همنوایی با معیارها و نفوذ پذیری در روابط میان فردی است.پاسخ های(P) کم ،نشانگر انحراف از شیوه های معمول ادراک و رفتار است.پاسخ های ابتکاری (O) آن هایی است که به ندرت از طرف اکثریت داده می شود.ولی تا اندازه ای در مورد کارت مورد نظر توضیح می دهد.

آزمون اندریافت موضوع (TAT) (Thematic Appereception Test)

در سال 1935این آزمون توسط مورگان و موری طراحی شد.هدف از این آزمون،آشکار کردن خصوصیات شخصیتی بنیادی بیماران به کمک تفسیر تخیلات و تصوراتشان در مورد مجموعه ای از تصاویر است.با این که هدف از ابداع این آزمون مشخص کردن تعارضات اصلی،نگرش ها،هدف ها و موضوعات واپس رانده شده بود.ولی عملا علاوه بر این اطلاعات نکاتی را نیز پیرامون عوامل وضعیتی ،افکار قالبی فرهنگی،جزئیات بی اهمیت و مواردی از این قبیل فاش می کند.اکثر متخصصان بالینی از آزمون اندریافت موضوع به عنوان روشی برای استنباط نیازهای روانی(پیشرفت،نیاز،وابستگی،رابطه،قدرت و …)و آشکار ساختن شیوه ی ارتباط و تعمل بیمار با محیط استفاده می کنند.موضوع اندر یافت برخلاف آزمون رورشاخ ،برای استنباط محتوای شخصیت و شکل تعاملات اجتماعی مورد استفاده قرار می گیرد.

متخصصان بالینی به کمک آزمون اندر یافت موضوع قضاوت های خاصی می کنند،مثل «بیمار از رئیس خود نفرت دارد ولی در عین حال خواهان محبت و تایید از جانب وی می باشد.کمتر احتمال دارد از آزمون اندر یافت موضوع برای سنجش میزان ناسازگاری استفاده شود،تا برای فاش کردن کانون مشکلات،ماهیت نیاز ها ،یا کیفیت روابط میان فردی.پژوهش های مک کلیند از این مساله دفاع می کند که TAT رفتار آشکار را پیش بینی می کند ضمنا تفسیر ان شامل همانند سازی با نیازها بوده است.

توصیف:این آزمون حاوی 31 کارت است(که یکی از آن کارت ها سفید می باشد).در اکثر این کارت ها انسان در موقعیت های مختلف ترسیم شده اند ولی در تعدادی از آن ها فقط اشیاء دیده می شوند.برخی از این کارت ها برای پسر ها و مردها مفیدند و برخی دیگر برای هر دو جنس.متخصصان بالینی عملا روی هر بیمار 6 تا 12 کارت را اجرا می کنند.از شخص مورد آزمایش می خواهیم که در مورد هر کارت داستانی بگوید که چه شرایطی موجب وضع روی کارت شده است؟در مورد وضعی که در کارت نشان داده شده است بگوید که افراد موجود در کارت چه افکار و چه احساسی دارند؟ و اگر شخص یکی از مراحل را حذف کرد،باید از او درباره آن مرحله پرسش های بیشتری کرد.TAT یک شیوه ی ارزشیابی جامع است و به عنوان رویکرد فراگیر از آن یاد می شود.چهار شرط لازم برای ساختار داستان TAT وضعیت فعلی – افکار و احساسات قهرمان-رویدادهای پیشین-نتیجه داستان.

نمره گذاری؛در طول سال های گذشته طرح های نمره گذاری مختلفی برای آزمون اندریافت موضوع تدوین شده است.اکثر متخصصان بالینی به این نتیجه رسیده اند که طرح های نمره گذاری کمی موجب تحرف یا از دست رفتن شواهد مفید بالینی می شوند.در نتیجه از این طرح ها،فقط در امور تحقیقاتی استفاده می کنند و تاکید زیادی بر نمره گذاری این آزمون نشده است.

موارد زیر برخی از تفسیرهای هستند که لیندزی و همکارانش به آن ها اشاره کرده اند:

استفاده از عبارت های قالبی در طول داستان،نشانه پارانویا است.

داستان هایی که بر سوانح فیزیکی و ضربه های هیجانی مثل از دست دادن زن ،مادر،شغل،سوختن خانه،یا سانحه هوایی تاکید دارند،نشانه ی اضطراب می باشد.سه بار یا بیشتر اشاره به یک یا چند نفر از اعضای خانواده نشانه وابستگی است.

روی هم رفته توصیه می شود که موارد زیر به ترتیب تفسیر شود:

1-قهرمانی که می تواند خود را با آن همانند می کند.

2-نیازهای قهرمان که می تواند بیانگر نیازهای خود آزمودنی باشد.

3-الزام ها و فشارهای خارجی که می توانند روی فرد در جهت مناسب یا نامناسب اثر بگذارد.

4-موضوع داستان که در واقع محصول نیاز و فشاری است که آزمودنی احساس می کند.

5-پایان داستان که در واقع آرزو و امیال آزمودنی را منعکس می کند.

آزمون اندریافت موضوع برای کودکان(cat)که برای سنسن 3 تا 10 سال طراحی شده است که تصاویر حیوانات را ارائه می کند و دارای سر منشا کاملا روانکاوی است و برای سنین بزرگسالی و پیری ،آزمون اندریافت سالمندان(sat)مورد استفاده قرار می گیرد.از مجموعه آزمون هایی که به بررسی شخصیت اختصاص دارند،بدون شک آزمون های فرافکن ،بالینی ترین آن ها هستند.این آزمون ها کل شخصیت را مورد نظر قرار می دهند اما کمتر از آزمون های دیگر استاندارد شده اند.اصطلاح فرافکنی توسط فروید به منظور تعیین مکانیزم دفاعی در برابر اضطراب یا دلهره در روانشناسی وارد شده است.آزمون های فرافکن موضوع دار دیگر عبارتند از:آزمون سایموندز،آزمون پا سیاه کرمن،آزمون بازخورد خانوادگی جاکون،آزمون بازخورد آزمایشگاهی ناتان و موکو ،آزمایش پویایی شخصی و تصاویر پرون.

آزمون تداعی لغات و جملات ناتمام

گرچه در این زمینه گالتون پیشقدم بود اما استفاده دقیق از آن توسط یونگ انجام شد.در این روش یونگ واژه هایی را به آزمودنی ارائه می دهد و از وی می خواست اولین کلمه ای را که با شنیدن هر واژه به ذهنش می رسد را بیان کند.زمان تاخیر در پاسخ و حالات و هیجانی آزمودنی معیار قضاوت یونگ بود.از نظر یونگ ،تاخیر در پاسخ گویی نشانه یک عقده روانی است.

تست پویایی شخصی و تصاویر پرون:که در مورد کودکان،نوجوانان و بزرگسالان کاربرد دارد،آزمودنی است که به منظور ایجاد موضوعاتی از قبیل اقدام به یک کار ،پیروزی و شکست در امری ساخته شده و در خلال این موضوعات است که تصور از خود و دیگران به خصوص در روابط درون خانوادگی مورد بررسی قرار گرفته اند.از جمله آزمون های فرافکن دیگر میتوان به آزمون های ساختنی مانند:تست دنیای جوهلر،یا تست دهکده ی آرتوس و مابیل،آزمون های تکمیل کردنی مانند :داستان های تکمیل کردنی توماس،افسانه ها و تست ناکامی روزنرویگ نام دارد.

تفسیر در سطح شخصیت به گونه ای طراحی شده است که دارای دو مفهوم می باشد:

  • انسجام:تجسس یک انسجام قابل فهم بین داده های مختلف در یک فرد

2-اختصاص:ترسیم آنچه در این فرد به منزله ی کاهش به هیچ چیز دیگر متجلی می شود؛یعنی جنبه ی خاص فرد.

هدف از اجرای آزمون دیداری حرکتی بندر گشتالت در کودکان؛تعیین درجه رشد یا عقب ماندگی فعالیت های دیداری-حرکتی و تعیین اختلالات هیجانی و در بزرگ سالان ؛تشخیص ضایعات مغزی و برخی از اختلالات روانی است.

همبستگی فریبنده و سودمندی افزایشی

همبستگی فریبنده :تفسیر پاسخ های حاصل از آزمون فرافکن تا حد زیادی به تجربه ی متخصص تشخیص روانی بستگی دارد.مشاهدات به تدریج روی هم جمع شده و نشان می دهند،برخی پاسخ ها با برخی خصوصیات شخصیتی رابطه دارند.در نتیجه متخصص بالینی یاد می گیرد تا این پاسخ ها را با آن خصوصیات شخصیتی مرتبط سازد.به این ترتیب؛پاسخ های مزبور علامت این خصوصیات شخصیتی بنیادی می شوند،ولی حجم زیادی از شواهد تحقیقاتی وجود دارند که با معنا بودن بسیاری از این علایم تشخیصی را رد می کنند.یکی از دلایل ضعف عملکرد؛اتکا بر همبستگی های فریبنده بین خصوصیات شخصیتی و پاسخ ها می باشد.مثلا متخصصان بالینی در رابطه با آزمون رورشاخ بیشتر روی پاسخ هایی تمرکز می کنند که به شدت همجنس خواهی مردان تداعی می کنند.

سودمندی افزایشی:اعتبار افزایشی عبارت است از اینکه:روش مورد نظر در مقایسه با روش های دیگر تا چه اندازه بر قدرت پیش بینی می افزاید.برای آنکه یک روش سنجشی واقعا ارزشمند باشد باید متخصص بالینی را متوجه نکته مهمی کند که وی از بررسی آهنگ های پایه (میزان شیوع)نمی تواند به آن نکته پی ببرد.این ادعا که داستان های یک بیمار مبتلا به اسکیزوفرنی در آزمون اندر یافت موضوع،حاکی از مشکلات او در زمینه سازگاری است.یا پاسخ های بیمار که می دانیم افسرده است ؛در آزمون رورشاخ ؛حاکی از احساس ملال و غمگینی او است.چیز زیادی به دانش و اطلاعات ما نمی افزاید حتی اگر این اظهارات صحیح و عمیق باشند.آنچه استفاده از یک ابزار سنجشی را توجیه می کند اعتبار افزایشی ان نسبت به دیگر ابزارهای اندازه گیری است که مقرون به صرفه ترند(مثل پرسش نامه های خود سنجی کوتاه)چون اگر قرار است همان اطلاعات را کسب کنیم ،وقت متخصص بالینی و بیمار را هدر داده ایم.

استفاده و سوءاستفاده از آزمون گیری

مراقبت ها:معیارهای اخلاقی انجمن روانشناسان آمریکا،از روانشناسان می خواهد که فقط از روش ها و فنونی استفاده کنند که صلاحیت استفاده از آن ها را دارند.در ضمن ناشران موظفند آزمون ها را به افرادی که صلاحیت اجرا،نمره گذاری و تفسیر آن ها را دارند بفروشد.در راهنمای تمام آزمون ها باید داده های هنجاری و دستورالعمل های اجرا و نمره گذاری درج شوند.

مساله حریم خصوصی:اکثر مردم معتقدند حق دارند نگرش ها،احساسات،ترس ها یا آرزوهای خود را به هر اندازه که می خواهند فاش کنند البته در مورد روش های سنجشی ظریف و غیر مستقیم ،آزمون دهنده همیشه نمی تواند با قطعیت در مورد مطلوب بودن یا نبودن پاسخ هایشان اظهار نظر کند.فراد در آزمون ها با هر ماهیتی حق دارند به طور کامل در جریان اهداف و نحوه ی استفاده از نتایج آزمون قرار بگیرند.از آزمون دهنده فقط باید آزمون های مرتبط با اهداف مورد نظر گرفته شود.

مساله راز داری:در هنگام آزمون گیری باید تا حد امکان افراد را در جریان اهداف آزمون نحوه استفاده از نتایج ان و افراد یا موسساتی که به نتایج دسترسی خواهند داشت بگذاریم.اگر آنان رضایت نامه را امضا کردند حق داریم آزمون گیری را انجام بدهیم.

مساله تبعیض:گاهی ریشه مشکل به عدم آشنایی اقلیت ها به مقوله ی آزمون و آزمون گیری بر میگردد.بی تجربگی،انگیزش ناکافی و ناراحتی از معاشرت با آزمون گیرنده ای که نژاد دیگری دارد نیز،می تواند بر عملکرد آنان در آزمون ها تاثیر بگذارد .در اغلب موارد ماده ها و مندرجات آزمون ها نیز از لحاظ نژادی برابر و عادلانه نیست برای مثال در کارت های آزمون اندریافت موضوع فقط شخصیت های سفید پوست ترسیم می شوند.

سو گیری آزمون:سوگیری آزمون یا تبعیض،یک معقوله اعتباری است.یعنی وقتی مشخص شود که اعتبار آزمون (مثلا در پیش بینی برخی خصوصیات یا یک عملکرد ملاک)با تغییر گروه ها به طور معنا داری تغییر می کند.می توان گفت آزمون مورد نظر در رابطه با آن هدف سو گیری دارد .به عبارت دیگر هر چه آزمونی در پیش بینی یک گروه ،دقیق تر از گروه دیگر باشد،سو گیری بیشتر دارد.به عنوان مثال،آزمونگر ،آزمونی را تهیه کند که در آن نمرات مردها بیشتر از زن ها باشد.

سنجش رایانه ای: مدت ها است که از رایانه ها برای نمره گذاری آزمون ها و تهیه نیم رخ های روان شناختی استفاده می شود.از رایانه ها به دلیل کاهش هزینه ها ،افزایش انگیزه و توجه مراجعان و یکسان کردن روش های متخصصان بالینی استفاده می شود.بدیهی است که رایانه ها توان بالایی دارند.ولی دارای مشکلاتی نیز هستند ،نخست آنکه متخصصان باید رایانه ها را بیش از این ها بپذیرند.علاوه بر این،باید بر احساسات و واکنش های مراجعان در قبال روش های رایانه ای بیشتر توجه کنند.علاوه بر همه ی این ها ،از نظام های رایانه ای به راحتی می توان سوء استفاده کرد.

سنجش شخصیت

این صفحه را به اشتراک بگذارید.
نظرات کاربران