بدبینی به همسر از ویژگیهای نامطلوب در زندگی مشترک است که باعث احساس ناامیدی، عصبانیت و آزردگی در هر دو طرف میشود. شک به همسر تمام لحظات خوب یک زندگی را خراب میکند، از تفریح و مهمانی تا موقعیتهای شغلی و تحصیلی. عدم درمان میتواند به پیچیدهتر شدن شرایط، اعمال خشونت و پرخاشگری، زندانی و محبوس شدن شخص مورد شک و در نهایت به ستوه آمدن و جدایی ختم شود.
اعتماد پایه و اساس هر رابطه است و رابطه ای که در آن اعتماد متقابل وجود نداشته باشد، به راحتی از هم خواهد پاشید. زندگی با شوهر شکاک و بدبین بسیار سخت و طاقت فرسا خواهد بود. او هرگز به شما اعتماد ندارد، نسبت به شما بدبین است و به نظر میرسد هر رفتار کوچک شما میتواند بهانه ای برای تشدید شک و بددلی او باشد. در چنین رابطه ای، فرد تحت فشار روانی زیادی برای جلب اعتماد همسرش قرار میگیرد و لذت بردن از زندگی مشترک به نظر ناممکن میرسد.
بدبینی در روانشناسی بسیار مورد مطالعه قرار گرفته است و در فرم شدید از آن به پارانویا یاد میشود. در این اختلال شخص به هر چیزی بدبین است و به تمام رفتارها و نیت های افراد به چشم تردید و شک نگاه میکند.
معمولاً افراد مبتلا به اختلال پارانویا درمانپذیر نیستند، چراکه اولین شرط درمان، همکاری بیمار است. این در حالی است که در این بیماران حس اعتماد بین بیمار و درمانگر شکل نمیگیرد. عدم اعتماد به درمان و تصور وجود توطئه علیه او باعث میشود که بیماران درمان را نپذیرند و دیگران را مقصر رفتارها و شکهای خود قلمداد کنند. برای تشخیص و سنجش اختلال پارانویا یا بد بینی(شکاک) از تست MMPI-2 استفاده می شود برای شرکت در آزمون MMPI2 کلیک کنید
همواره، به ویژه در اوایل ازدواج نمیتوان به آسانی گفت که یک شوهر چه زمانی بیش از حد شکاک و بدبین شده است. بعضی کارها مانند پرسیدن سوالاتی از قبیل “با کی بیرون رفته بودی” یا “با کی داشتی حرف میزدی” گاهی اوقات به اشتباه به نگرانی عمیق و دلتنگی تعبیر میشود. در هر حال این شکاک بودن و بددلی در نهایت به رفتاری آزاردهنده و غیرقابل تحمل تبدیل میشود که حتی ممکن است به سوءاستفاده عاطفی و خشونت فیزیکی نیز بیانجامد.
یک همسر شکاک به همه چیز بدبین است و هر چیزی را یک تهدید بالقوه به شمار میآورد. کافی است حرکتی را انجام دهید که به نظر شوهر شکاک تان خوشایند نباشد، تا او فکر کند که در حال توطئه علیه او هستید. رابطههای آمیخته با بدبینی یا سیاه است یا سفید، هیچ چیزی بین این دو در ناحیهی خاکستری وجود ندارد. حتی نمیتوانید با همسر شکاک تان یک گفتگوی منطقی داشته باشید.
شوهران بددل و شکاک دیوانهوار به همه حسادت میکنند. حرف زدن عادی با یک مرد از نظر یک همسر شکاک خیانت محسوب میشود. البته شاید بتوانید شوهر شکاک تان را قانع کنید که فقط یک رابطهی اجتماعی عادی با آن مرد داشتهاید، اما حسادت او بعد از مدتی و به کوچکترین بهانهای دوباره فوران میکند. در چنین رابطهای حق همیشه به جانب شوهرتان است و شما همیشه خطاکارید.
شوهران شکاک دائماً حس میکنند که همسرشان به آنها خیانت کرده است. این مردان بدبین همیشه ضعیف و آسیبپذیرند. مطمئناً شما در حال توطئه کردن علیه شریک زندگیتان نیستید، اما او فکر میکند که در این رابطه مورد سوءاستفاده قرار گرفته است و این شما هستید که از او سوءاستفاده کردهاید. در جهان مردان شکاک همه ظالماند و آنها مظلوم. حتی اگر بهترین رفتار را با یک شوهر شکاک داشته باشید، او فکر میکند که مورد آزار و اذیت قرار گرفته و در حقش ظلم شده است.
شک و بدبینی در نهایت منجر به بیاعتمادی شدید میشود. مردان شکاک به هیچ کس اعتماد ندارند و در هر محیطی به دنبال تهدیدهای بالقوه میگردند. این آمادهباش بودن برای یافتن خطرها و کشف توطئههایی که علیه آنها در جریان است، کار را برای اطرافیانشان پیچیده میکند و حتی امکان برقراری یک رابطهی پایدار را از بین میبرد. مردان شکاک به دلیل انزواطلبی و بددلیشان معمولاً دوستان بسیار کمی دارند.
حتماً برایتان پیش آمده که شوهر شکاک تان با نگاهی عجیب مدتی به شما خیره میشود، بدون این که شما دلیل این نگاه خیره را بدانید. واقعیت این است که همسر شکاک تان باور دارد که میتواند فکرتان را بخواند. یک شکلک ساده یا اخم کردن دریایی از سرنخهای جالب را در اختیار آنها میگذارد که نشان میدهد به او خیانت کردهاید.
اگر همسرتان شکاک است، نمیتوانید یک بحث منطقی با او داشته باشید، چون او بلافاصله از بحث نتیجهگیری میکند و پرونده را با رای به خیانت شما مختومه میکند. هیچ کاری نمیتوانید انجام دهید تا موقعیتی را که از نظر او خیانت محسوب میشود، برایش توضیح بدهید. او همه چیز را از قبل درباره شما و طرز فکرتان میداند و هیچ چیزی نظرش را تغییر نمیدهد.
شکاک بودن همسر و بدبینی او ممکن است دلایل متعددی داشته باشد. اما به طور کلی شک و بدبینی شوهر سه دلیل عمده میتواند داشته باشد:
بسیاری از مواقع علاقه و عشق زیاد بین زوجین به بدبینی و شک ختم می شود. زیرا فرد شکاک تنها همسرش را متعلق به خود می داند و طبیعتا هر نوع رفتار خارج از منزل او برایش سخت و غیر قابل هضم است. بتدریج این عشق و علاقه به نوعی شکست از دیدگاه خودش تبدیل می شود و هر لحظه به فروپاشی زندگی خود فکر می کند
ممکن است شما سابقه خوبی در وفاداری نداشته اید. یعنی شوهرتان بر مبنای آگاهی از روابط گذشته قبل از ازدواج نسبت به شما بدبین است. یا اینکه در طول زندگی مشترک دچار خیانت شده اید و برای جلب اعتماد او پس از خیانت ناکام مانده اید.
ممکن است شما هرگز به او خیانت نکرده باشید، اما رفتار شما با جنس مخالف به گونه ای است که به نظر همسرتان متعهدانه نمیرسد. در واقع در این حالت شکاک بودن او به شما به این دلیل است که تعریف مشابهی از رفتار متعهدانه به همسر ندارید و خط قرمزها و ارزش های شما با هم متفاوت است.
شک به همسر به دلایل مختلفی رخ میدهد که میتواند به خاطر رفتارهای نادرست و شکبرانگیز همسر یا شخصیت شکاک خود فرد باشد. دلایل زیر در این مشکل دخیل هستند:
بدبینی به شکلهای مختلف خود را نشان میدهد. زندگی با یک آدم شکاک کار بسیار سختی است. به همین دلیل، شناخت ویژگیهای رفتاری چنین شخصی اهمیت زیادی دارد. شناخت آدم شکاک میتواند مانع از زندانی شدن شخص در یک زندگی بیسرانجام شود. از نشانههای رفتاری عدم اعتماد به همسر عبارتند از:
در این حالت شما در گذشته هیچ رفتار غیرمتعهدانه ای انجام نداده اید و رفتار شما کاملا معقولانه است اما همسرتان به طور غیرمنطقی و بدون جهت دچار شک و بدبینی مفرط است. این حالت از شکاک بودن بیش از حد ممکن است به سبب بیماری های روحی مانند اختلال شخصیتی پارانوئید، وسواس فکری یا عوارض بیماری های روانی مانند “اسکیزوفرنی” باشد. در برخی از این بیماران، توهماتی مبنی بر اینکه دیگران همواره بر علیه آن ها در حال توطئه چینی هستند و اطرافیانشان برای خیانت نقشه میکشند وجود دارد. در این صورت نیاز به مداخله مستقیم متخصص و بعضا درمان دارویی وجود دارد.
هرچند نمیتوانید توقع داشته باشید که همسرتان برای درمان به مشاور مراجعه کند، چون از نظر او حتی مشاور هم علیه او است. دو راه بیشتر ندارید، یا با شوهر شکاکتان کنار بیایید و با او زندگی کنید یا این که او را ترک کنید.
داشتن یک ارتباط پایدار با همسر شکاک بسیار دشوار است. حتی نمیتوانید از شوهر شکاکتان توقع داشته باشید که منطقی رفتار کند، بااین حال مردان شکاک معمولاً باهوش هستند و آنقدر بدبیناند که به راحتی به هر چیزی یا هر کسی اعتماد نمیکنند. این خصوصیت هم یک موهبت و هم یک دردسر است. بنابراین اگر حس میکنید که همسرتان بیش از حد به شما بدگمان است، میتوانید با رعایت توصیههای زیر بهتر با او کنار بیایید.
در ابتدای راه باید به این نکته توجه کنید که بدبینی و شک شوهرتان ارتباط بسیار کمی با شما دارد یا اصلاً به شما ربطی ندارد. شاید شوهرتان تمام روز را به خواندن ایمیلهایتان گذرانده باشد یا با نام کاربریتان در گوگل جستجو کرده باشد، اما باید درک کنید که این اعمال بازتابی از رفتار نامناسب شما نیست و هیچ کار اشتباهی انجام ندادهاید. این کنکاشها صرفاً از درک و احساسات همسرتان نشات میگیرد که به هر دلیلی با احساسات و تصورات شما تفاوت دارد.
مردی که به بالغ احساسی و فکری رسیده باشد، از این که همسرش بعد از اتمام ساعت کاری با همکار مردش صحبت کند، برآشفته نمیشود، اما همین گفتگوی ساده به نظر یک شوهر شکاک تلاشی برای تور کردن این همکار و به راه انداختن یک ماجرای عاشقانه در محل کار است. از آنجایی که نمیتوانید با تصورات و ادراکات یک نفر بجنگید یا به او بگویید که حق ندارد این طور فکر کند یا احساس کند، بهترین کار این است که چنین طرز فکر منفی و بدبینانهای را نادیده بگیرید. در واقع شک و بدگمانی شدید یک فرد بازتابی از حس ناامنی یا حس از دست دادن کنترل بر خود است که باعث میشود فرد بدبین بر خطاهای فرضی دیگران متمرکز شود تا به این ترتیب پناه بردن خود به شک و بدبینی را توجیه کند. درست است که جلوگیری از افتادن در دام افسردگی و ناراحتی تحت تاثیر بازجوییها و کنکاشهای مداوم شوهرتان سخت است، اما سعی کنید که این بدبینیها را به خودتان نگیرید.
کنار آمدن با یک همسر شکاک و پذیرفتن این که مردی که دوستش دارید، دائماً به شما گمان بد دارد، دشوار است. اما نباید اجازه بدهید که بدبینی شوهرتان روزتان را خراب کند یا روحیهتان را به هم بریزد. به خودتان بگویید که فقط خودتان میتوانید رفتار و خلق و خویتان را کنترل کنید و هیچ فرد دیگری توان این کار را ندارد. این قدرت را به آسانی از دست ندهید. همچنین به خودتان یادآوری کنید که مسئولیت احساسات و افکارتان به عهدهی خودتان است و همسرتان نمیتواند بدون رضایت و اجازهی شما کاری کند که احساس بدی دربارهی خودتان پیدا کنید.
جواب دادن به دور جدیدی از بازجوییهای همسرتان درباره این که با چه کسی ملاقات کردهاید و امروز چه کارهایی انجام دادهاید، آزمون سختی برای صبر و شکیبایی شما است، اما سعی کنید به جای نشان دادن رفتار تدافعی، با آرامش به حرفها و سوالات شوهرتان گوش بدهید. اگر حرفهای همسرتان را قطع کنید یا با لحن صدا و زبان بدن به او نشان دهید که کاسهی صبرتان لبریز شده است، فقط موقعیت را وخیمتر میکنید و به این ترتیب شوهرتان بهانهای پیدا میکند که مطمئن شود شکش درست بوده است. همچنین سعی کنید که احساسات یک شوهر حسود را نادیده یا دستکم نگیرید. گفتن جملاتی مانند “وای دوباره شروع نکن …” یا “خیلی دیوونهای که همچین فکرایی میکنی …” فقط سوءتفاهم را عمیقتر میکند و باعث میشود که همسرتان فکر کند، او را درک نمیکنید. به همسرتان فرصت بدهید تا خودش را تخلیه کند تا احساس کند که گفتنیها را گفته است، بعد یا شکایتهایش را نادیده بگیرید یا موضوع را توضیح دهید.
به جای این که ذهنتان را به روی حرفهای همسرتان ببندید و یک گوشتان در باشد و آن یکی دروازه یا این که دهان به دهان او بگذارید و هر انتقادی را با یک انتقاد تندتر جواب بدهید، صبور باشید و وقتی همسرتان شروع به شکایت کردن از رفتارتان میکند و بدبینیهایش را با شما در میان میگذارد، با دقت به او گوش بدهید. اگر شوهر حسودتان بداند که میتواند درباره احساساتش حرف بزند، و شما به ترسها و اضطرابهایش گوش میدهید و سعی میکنید منبع احساسات منفیاش را پیدا کنید، مسلماً اوضاع بهتر خواهد شد. شاید اگر همسرتان بعد از آن که با توجه و مهربانی به حرفهایش گوش کردید، حس کند که احساساتش را درک میکنید، بتواند بر این نگرانیها و بدبینیها غلبه کند.
اگر همسرتان مشکل روانی ریشهدار و جدی ندارد، سعی کنید که بیشتر در دسترس باشید و به احساسات او بهتر پاسخ بدهید. برای مثال به محض این که اسم همسرتان را روی گوشی تلفن دیدید، گوشی را بردارید و نگذارید که پشت خط منتظر بماند. اگر لازم است اضافه کاری کنید، حتماً موضوع را به همسرتان اطلاع بدهید و بگویید که کی به خانه برمیگردید. درباره برنامهتان با همسرتان صادق باشید و فکر نکنید این صداقت به معنای آن است که باید به شوهرتان جواب پس بدهید. وقتی همسرتان بداند که چطور و کجا میتواند شما را پیدا کند، به عشقش مطمئنتر میشود و کمتر به درستی رابطهاش با شما شک میکند. اگر متوجه تاثیرگذار بودن این کارها، حتی به مقدار جزئی شدید، همین روال را ادامه دهید و دائماً به همسرتان یادآوری کنید که عاشقش هستید، همیشه کنارش خواهید بود و دوشادوش هم مشکلات زندگیتان را حل خواهید کرد.
ممکن است بعضی رفتار و کارهای شما شکبرانگیز باشد. اگر تلفنتان شبها دیروقت زنگ میخورد یا بدون هماهنگی قبلی دیر به خانه برمیگردید، طبیعی است که همسرتان دچار شک و بدگمانی بشود. شاید به نظر شما این مسائل پیش پا افتاده باشد، اما همین مسائل جزئی از نظر شوهرتان نشانهی آشکار خیانت است. تنها راه برای حل چنین مشکلی این است که شکاف ارتباطی را با گفتگو پر کنید و به همسرتان اطمینان خاطر بدهید که از این به بعد او را در جریان کارهایتان خواهید گذاشت.
اما اگر متوجه شدید که رفتار مهربانانه و باملاحظهای که با همسرتان داشتهاید، هیچ فایدهای نداشته است و بالعکس جواب دادنهای مداوم به سوالات بیپایان همسر شکاکتان جسم و روحتان را خسته کرده است، بهتر است روش مستقیمتری را در پیش بگیرید. زمان و مکان مناسبی را برای یک گفتگوی مستقیم و صادقانه با شوهرتان پیدا کنید. به او بگویید که بازجوییهای مداومش باعث ناراحتی و افسردگیتان شده است. بگذارید همسرتان متوجه شود که شک و بدگمانی همیشگی او دیگر باعث نمیشود که بیشتر برای جلب رضایتش تلاش کنید، بلکه موجب میشود تا بیشتر در لاک دفاعی فروبروید و از او دور شوید. همچنین به او تذکر بدهید که اگر این رفتارش ادامه داشته باشد، این احساس ناامیدی و کلافگی آیندهی زندگیتان را به خطر خواهد انداخت. بحث را با تاکید بر عشقی که به همسرتان دارید و آمادگی برای بهبود و اصلاح رفتارهایی که موجب ناراحتی او میشود، به پایان ببرید. اگر گفتگوی رودررو برایتان سخت است، میتوانید برایش نامه بنویسید؛ در این نامه نیز نگرانی برای سلامتی و رفاه خودتان را ضمن دلگرم کردن همسرتان به عشق و حمایتتان بیان کنید.
در نهایت اگر تمام تلاشهایتان ناکام ماند و از هیچ یک از توصیههای بالا نتیجه نگرفتید، اما همچنان میخواستید که به زندگی با شوهر شکاکتان ادامه دهید، تنها راهی که برایتان باقی میماند این است که از متخصص کمک بگیرید. مشاور یا روانشناس علت شک و بدبینی شدید همسرتان را تشخیص میدهد و روشهایی را برای برخورد با این مرد شکاک و مدیریت رابطه توصیه میکند. دلیل حسادت شدید گاهی اوقات فراتر از احساس ناامنی و بیاعتمادی به عشق است و از اختلالی شخصیتی نشات میگیرد که طبعاً غلبه بر آن از عهدهی شما و همسرتان خارج است و باید برای درمان آن به متخصص مراجعه کنید.
فرد شکاک ، همیشه افکار بدبینانه ای درمورد همسرش دارد، وقتی او با دیگران ارتباط برقرار میکند سریعا حسادت میورزد و همواره دیگران را متهم به توطئه چینی مینماید. شوهر شکاک به همسرش اعتماد ندارد، او ذهن خوانی میکند و سریعا از کوچکترین رفتار نتیجه گیری فاجعه آمیزی مینماید.
دلایک شکاک بودن همسر میتواند این باشد که به خاطر روابط قبلی و سابقه شما در بیوفایی بددل شده باشد. به خاطر تفاوتی که در ارزش ها دارید بدبین باشد یا اینکه به دلیل مشکلات روحی بی دلیل و به صورت بیمارگونه شکاک باشد.
برای زندگی با همسر شکاک بهتر است قبل از هرچیز رفتار او را به خودتان نگیرید و آشفته نشوید. اعتماد به نفس و آرامشتان را حفظ کنید. در مقابل او حالت تدافعی نداشته باشید و به حرف هایش خوب گوش دهید. برای کاهش شکاک بودن و بدبینی شوهر بیشتر در دسترس او باشید. از رفتارهایی که او را حساس تر میکند و حسادتش را تحریک میکند اجتناب کنید. در مورد احساستان و مشکل شکاک بودن مستقیما گفتگو کنید و در صورت لزوم از متخصص کمک بگیرید.