تکانشگری یا رفتار تکانشی به رفتارهایی گفته میشود که بدون پشتوانه فکری و منطقی لازم، پرریسک و نامتناسب با موقعیت باشند. نتایج رفتارهای تکانشی اغلب به نتایجی ناخوشایند منتهی میشود. از منظر علم روانشناسی، رفتار تکانشی هرگونه رفتاری است که نامتناسب با شرایط باشد و نیز خطری بالقوه برای فرد یا دیگران در پی داشته باشد.
تکانشگری گرچه بیشتر در افراد دارای اختلال شخصیت مرزی دیده میشود، هر کسی ممکن است در شرایطی خاص از خود رفتارهای تکانشی نشان دهد. نمیتوان احتمال بروز رفتار تکانشی را در یک فرد بهطور کامل منتفی دانست. اینگونه رفتارها، صرفنظر از اینکه به روابط کاری و اجتماعی ما آسیب میزنند، اگر درمان نشوند ممکن است خسارتهای مالی و مسئولیتهای قانونی برایمان در پی داشته باشند.
تکانشگری غیر کارکردی: گرایش به انجام عملی با کمترین آینده نگری که بروز مشکلات را در پی دارد .
تکانشگری کارکردی: گرایش به انجام عملی با کمترین آینده نگری، زمانیکه همه ی شرایط بهنجار است.
تکانشگری توجهی: بررسی ها نشان داده است که این گروه از افراد تکانشگر نسبت به بقیه، زمان آمادگی کمتری برای تمرکز کردن روی تکالیف صرف می کنند . اما در بخش هایی که نیاز به
تعویق سریع تمرکز از مطلبی به مطلب دیگر می باشد، بهتر از بقیه عمل می کنند.
تکانشگری بازتابی: این تکانشگری به صورت نبود هماهنگی میان یک محرک محیطی و پاسخ فرد تعریف می شود. به نظر می رسد این نوع، نوع توجهی راهم در برمیگیرد. مثلا زمانیکه فرد دربرابر جر و بحث در رانندگی مرتکب قتل می شود.
تکانشگری مهار گسیخته: اختلال در مهار برخی پاسخ ها به از دست دادن پاداش می انجامد. یعنی رفتارهای تکانشگری بدون کنترل و در تعداد دفعات متعدد روی می دهد.
چه رفتارهایی را میتوان رفتاری تکانشی در نظر گرفت؟ روانشناسان افراد تکانشی را با ویژگیهای زیر شناسایی میکنند:
بهطور کلی، در روانشناسی، رفتار تکانشی جزو ویژگیهای اصلی اختلال شخصیت مرزی است؛ بنابراین، اگر فردی رفتارهای تکانشی از خود نشان دهد، بهاحتمال بسیار زیاد به این اختلال مبتلاست. ازاینرو، روانشناسان ناپایداری در رفتار فرد را نشانهای گویا از این اختلال تعیین میکنند. این ناپایداری خود را در احساسات، رفتار و روابط فرد نشان میدهد.
اینگونه افراد معمولا در برابر محرکهای کوچک، رفتار پرخاشگرانه و شدید نشان میدهند و اغلب متوجه شدت و غیرمنطقیبودن واکنش خود نسبت به ابعاد کوچک مسئله نمیشوند. باید به این نکته هم توجه داشت که تکانشگری تنها نشانه اختلال شخصیت مرزی نیست. فقط در صورتی میتوان آن را نشانه این اختلال در نظر گرفت که فراگیر و مضر باشد و در زندگی عادی فرد اخلال ایجاد کند.
نکته: تکانشگری را نباید با رفتارهای از سر اجبار اشتباه گرفت. در تکانشگری فرد متوجه نیست رفتارش بیشازحد غیرمتعارف است؛ اما در رفتارهایی که از سر اجبار صورت میگیرد، فرد متوجه نامناسببودن رفتارش هست ولی بهدلایلی نمیتواند جلوی آن را بگیرد.
مثالهای فراوانی را میتوان برای رفتار تکانشی برشمرد. برای درک بهتر رفتارهای تکانشی به مثالهای زیر توجه کنید:
کودکان اغلب رفتارهای تکانشی دارند، چراکه هنوز به پیامدهای کارهایشان واقف نیستند. برخی از رفتارهای تکانشی کودکان عبارتاند از:
با توجه به آسیب پذیری جامعه نسبت به تکانشگری و عواقب بروز آن، ضروری می باشد که علل این گونه رفتارهای مخاطره آمیز به درستی روشن و مشخص گردد. چه بسا که با روشن شدن ریشه های رفتار تکانه ای و برطرف کردن دلایل احتمال وقوع این رفتارها، تاحدود زیادی بتوان به پیش گیری از بروز آنها پرداخت.
در این میان خانواده به عنوان اولین نهاد اجتماعی باید مورد توجه خاص قرار بگیرد. رفتار های والدین در این واحد از عوامل بسیار مهم تعیین کننده بر وضعیت فرزندان آنها می باشد. متاسفانه در بسیاری از موارد والدین دارای رفتارهای پرخاشگرانه و نابجا با یکدیگر و حتی با فرزندان هستند که می تواند عواقب ناخواسته زیادی مثل اختلال توجه و اضطراب را در فرزندان ایجاد کند. این گونه وقایع در دوران کودکی و محیط خانوادگی علاوه بر اثرات سوء مشخص بر کودکان می تواند در بروز تکانشگری های بعدی موثر باشد. همچنین تحقیقات نشان داده اند که کنترل پرخاشگری موجب کنترل تکانشگری می شود و این دو به یکدیگر مرتبط هستند.
عامل دیگری که می تواند در میزان تکانشگری نقش داشته باشد، کارایی حل مسئله می باشد. حل مسئله یعنی فرد راهبردهای موثر و سازش یافته مقابله ای برای مشکلات روزمره را تعیین، کشف یا ابداع کند. در واقع افراد تکانشگر در انجام موفقیت آمیز بسیاری از تکالیف شناختی با مشکل موجه هستند. این مشکل احتمالا هنگامی خودش را بیشتر بارز می سازد که یافتن پاسخ تکالیف آموزشی ارائه شده مستلزم تلاش دیرپا و تفکر عمیق باشد. در چنین موقعیت هایی آنها احتمالا شیوه ی کم دقتی را اتخاذ نموده و از راهبردهای ضعیف تری در حل مسئله استفاده می کنند.
عامل دیگر مداخلات زودهنگام می باشد. افزایش بیش فعالی- تکانشگری تاحدود زیادی به تجارب کودکی ارتباط دارد. کودک تجارب خودرا از طرق متفاوتی به ویژه بازی ها در دوران رشد به دست می آورد. بنابراین اگر بتوان به غنی سازی محیط و بسترسازی برای بازی های گروهی و حرکتی اقدام نمود، احتمالا به رشد و بهبود بیش فعالی- تکانشگری کودکان کمک خواهد شد. لذا بهتر است که متولیان امور آموزشی به طراحی بازی های بپردازند که کودکان در آن حداکثر استفاده را در جهت بهبود و تقویت توجه و کاهش رفتارهای تکانشگرایانه به کار ببرند.
علاوه بر این دوعامل زیستی نیز بر پدیده ی تکانشگری تاثیر می گذارند ازجمله، الف) سروتونین به عنوان میانجی عصبی درگیر در تکانشگری و ب) لوب فرونتال مغز به عنوان مرکز عصبی درگیر در تکانشگری.
همچنین از منظر رویکرد اجتماعی نیز تکانشگری به عنوان یک رفتار آموخته شده از محیط به شمار می رود. کودک بر اساس تجربیات خود می آموزد برای به دست آوردن پاداش، واکنش شتاب زده نشان دهد. ازاین رو افراد تکانشگر فرصت ارزیابی پیامد های رفتار خود را نخواهند داشت. براین اساس تکانشگری می تواند در پاره ای از اجتماعات، یک رفتار شایسته و سودمند به حساب بیاید.