واژهٔ نارسیسیسم را در روانشناسی فردی (در زبان انگلیسی ) گاه به جای اصطلاحاتی مانند تحقیرکننده، پوچی، خودپرستی یا خودپسندی استفاده میکنند و گاهی نیز در جامعهشناسی آن را به جای نخبه گرایی یا بیتفاوتی نسبت به سرنوشت دیگران مینامند.
افراد مبتلا به خودشیفتگی صفاتی مثل تخیل درباره قدرت زیاد، زیبایی و موفقیت دارند و نسبت به انتقاد دیگران درباره آنها واکنش شدید نشان می دهند.
قرد خودشیفته از منطق فاصله میگیرد و فقط و فقط حرف خود را قبول دارد و تنها به خویش متکی می باشد. احساس میکند فرد خاصی است و انتظار دارد دیگران هم با او به عنوان یک فرد خاص رفتار کنند و انتقاد دیگران را قبول ندارد؛پس شخصیت خودشیفته یک اختلال عاطفی است که در آن فرد خودشیفته عزت نفس کافی ندارد و مدام به دنبال تایید و تحسین دیگران است و به طور کلی انتظار دارد همیشه و همه جا اول و استثنایی باشد. فرد دچار اختلال شخصیت خودشیفته با رفتارهایش همواره باعث ایجاد مشکلات زیادی در روابطش با دیگران میشود.
افراد در کودکی نیازمند توجه بیش از پیش والدین خود هستند. محققان براین باورند رفتار والدین در دوران رشد کودک به ایجاد این اختلال دامن میزند.
در نتیجه فردی که در دوران کودکی و دورانی که تمایل دارد مورد توجه قرار بگیرد با بی توجهی مواجه میشود،در دوران بزرگسالی به خویشتن پناه میبرد و ارتباط خود را با افراد و جهان پیرامون خویش کاهش می دهد و از اطرافیان نا امید و شیفته خویش میشود.در واقع اکثر افراد خودشیفته والدین سرد و بی تفاوتی داشتند در این موارد کودک احساس نا امنی میکند و این نا امن بودن به صورت خودبزرگ بینی کاذب در بزرگسالی نمایان میشود و در این صورت کودک برای دریافت عشق به درون خویش برمیگردد.
والدین این کودکان بیشتر مشغول رفع و ارضای خواسته های خود میباشند و به دنبال این، فرزندان نیز چنین طرز فکری را الگوی خویش قرار میدهند.
فردی که علائم زیر در او دیده میشود مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته است.
تحقیقات نشان میدهد اغلب افراد خونگرم و معاشرتی دارای ویژگیهای نارسیسم یا خودشیفتگی بوده و تنها بر روی مسائلی تمرکز دارند که باب طبعشان باشد.
نارسیسم حاد به مرور زمان باعث رنجش دوستان و آشنایان میشود. جالب است بدانید بسیاری از افراد خودبرتربین حتی متوجه این مشکل در خود نمیشوند.
تست زیر شامل 6 نشانه خودشیفتگی است. با امتیاز دادن به هر یک از این نشانهها از صفر تا پنج میتوانید خود را محک بزنید.
در صورتی که یکی از این نشانه ها به هیچ وجه در مورد شما صدق نمیکند، به آن امتیاز صفر دهید و اگر تصور میکنید یکی از آنها کاملاً در شما وجود دارد، برای آن عدد 5 را تعیین کنید. مجموع امتیازات درجه نارسیسم را مشخص میکند.
اگر امتیاز 10 یا کمتر را کسب کردهاید، ویژگی و علائم خودشیفتگی در شما به چشم نمی خورد.
امتیاز 18 یا بالاتر نشان میدهد شما فردی خودبرتربین محسوب میشوید. در صورت نادیده گرفتن این موضوع، تبعات بسیاری متوجهتان خواهد شد.
امتیاز 24 به بالا نشان از خودشیفتگی حاد دارد و باید در رفتار فرد تجدید نظر جدی صورت گیرد.
طرز فکر افراد خودشیفته
1. صحبتهای یک طرفه
فقط میخواهم راجع به مسائلی صحبت کنم که دلم میخواهد. نگرانی و درگیریهای ذهنی "من" هنگام مکالمه با دیگران در اولویت قرار دارد و مسیر صحبت را مشخص میکند. بنابراین عقاید من کاملاً درست است. صحبتهای دیگران یا اشتباه است یا از کمترین اهمیت ممکن برخوردار است. توصیههای دیگران به نوعی شخصیت بنده را مورد هدف قرار میدهد.
یکی از نشانههای مهم افراد خودبرتربین این است که هر از چندگاهی بعد از شنیدن حرفهای دیگران از واژه "اما" استفاده میکنند، غافل از اینکه این واژه تمام حرفهای دیگران را به نوعی نقض میکند.
2.موضوع صحبت "من" هستم
... من بیشتر میدانم و از جذابیت بیشتری برخوردارم. موضوع صحبت بیشتر حول من میچرخد. اگر من نباشم موضوع چندانی برای صحبت کردن بین ما وجود ندارد (اگر هم وجود داشته باشد، بی نهایت کسلکننده است).
بیشتر صحبتها معطوف به این موضوع است که من چه کارهایی انجام دادهام و به چه میاندیشم. من فرد بزرگ و مهمی هستم. پس شما که سعادت همنشینی با بنده را پیدا کردهاید، موظفید درست مثل یک دست سوم، کارهای بنده را به انجام برسانید.
3.قوانین به من مربوط نمیشوند
من حق دارم به همسرم خیانت کنم، صف را رعایت نکنم، مالیات را دور بزنم و در کل قوانین را زیر پا بگذارم. اصولاً قوانین برای مردم است، نه من!
روانشناسان خودشیفتگی را "سندروم فرد بلند قامت" نیز خطاب میکنند. این افراد عموماً از بالا به مردم نگاه کرده و تصور میکنند قوانین شامل حال آنان نمیشود.
4.بحثهایی که میکنی حکم انتقاد را دارد. من هم از اینکه مورد انتقاد واقع شوم، متنفرم!
اگر می خواهید به صحبتهای شما توجه کنم، این مسئله را جدی بگیرید که من بسیار سریع عصبانی میشوم. بعضی حرفها صرفاً شامل جملاتی است برای به زیر سوال بردن بنده.
انتقاد موجب ناراحتی میشود. البته "من" این حق را دارم که از دیگران انتقاد کنم (و قطعاً این کار را خواهم کرد). اما اگر انتقادی نسبت به من صورت گیرد، حتماً در صدد تلافی بر میآیم.
اصولاً افراد خودبرتربین استعداد خاصی در بزرگ نشان دادن عقاید و ویژگیهای خود دارند و از طرفی نسبت به هر گونه بازخورد منفی از سوی دیگران واکنش تند نشان میدهند.
از آنجا که این افراد تصور میکنند همه صحبتها در مورد آنان است، در صورتی که جملهای با بار منفی بشنوند، سریعاً به خودشان میگیرند.
5.حق با بنده است، نه شما! بنابراین هر وقت رابطه من با شخصی شکرآب شود، قطعاً "او" مقصر است.
من نمیتوانم عذرخواهی کنم یا اشتباه خود را بپذیرم. جایگاه من فراتر از آن است که مورد مواخذه قرار گیرم. اگر به اشتباهم اذعان کنم، شدیداً ناراحت میشوم.
این افراد اغلب به نگرش "پذیرش بخشی از اشتباه" متوسل میشوند. برای مثال میگویند: «فقط در فلان مورد مرتکب اشتباه شدم. دلیلی ندارد همه اقداماتم زیر سوال رود». روانشناسان این نگرش را طرز فکر "همه یا هیچ" نیز می نامند.
در مجموع، تهمت به دیگران و ایراد گرفتن از آنان به جای بررسی ریشهای مسائل و یافتن راهحلهای موثر، باعث انتقال نوعی حس امنیت به افراد خودبرتربین میشود. این اشخاص به طور کلی به سرعت دیگران را سرزنش میکنند و به کندی نواقص خود را میپذیرند.
6.زود از کوره در میروم که دیگران مسبب آن هستند
من را عصبانی کردی، به حرفهایم گوش ندادی، از من انتقاد کردی، سعی میکنی بنده را تحت کنترل خود در بیاوری، نظراتی که ارائه میکنی کاملاً اشتباه است. پس بهتر است "شما" عذرخواهی کنید نه من.
افراد نارسیست عموماً تلاش میکنند خود را باهوش و دارای ویژگیهای منحصر به فرد نشان دهند. این در حالی است که این افراد خودشیفته به سرعت عصبانی میشوند. سپس به سرعت دیگران را مقصر نشان میدهند.
حال، میتوانید مجموع امتیازات را محاسبه کنید و به درک بیشتری در مورد خودتان دست یابید.