بر اساس نتایج پژوهش هایی که در آمریکا منتشر شده است، دانشمندان برای اولین بار ارتباط بین افسردگی با ژن را کشف کرده اند.
این تحقیقات که توسط دو گروه پژوهشی مستقل در بریتانیا و آمریکا صورت گرفته است به درک بهتری از شناخت ژنتیک افسردگی و در نتیجه یافتن داروها و روش های بهتر مقابله با این بیماری روحی منجر خواهد شد.
به گزارش روزنامه «فایننشیال تایمز» میلیون ها نفر در سراسر جهان از افسردگی رنج می برند و طبق آمار «سازمان بهداشت جهانی» افسردگی چهارمین عامل بزرگ نقص عضو و بیماری های جدی دیگر است.
انتقال موروثی این عارضه روحی از والدین به برخی از فرزندان نشان می دهد که علاوه بر عوامل محیطی، عوامل ژنتیک در بروز آن موثر هستند. با این وجود تاکنون دانشمندان به نسبت سایر بیماری های مزمن، نتوانسته بودند ژن موثر در شکل گیری افسردگی را شناسایی کنند.
شواهد قانع کننده
طی یک دهه گذشته تحقیقاتی در این زمینه صورت گرفته و فرضیه هایی منتشر شد ولی هیچ یک قانع کننده به نظر نمی رسید و محافل علمی و پزشکی را قانع نکرد.
این روزنامه بریتانیایی در مورد پژوهش های جدید می گوید که شواهد ارائه شده به نسبت موارد قبلی بسیار قانع کننده تر است. یکی از این تحقیقات در مورد 800 خانواده با عارضه افسردگی دائم و توسط دانشکده پزشکی دانشگاه لندن انجام شده است و مورد دیگر نیز توسط دانشگاه واشنگتن و در مورد صد خانواده صورت گرفته است.
«جرومی برین» مسئول این پژوهش در دانشگاه لندن می گوید: «در مورد خانواده هایی که دو یا سه نفر از اعضای آن به افسردگی مزمن دچار هستند ما متوجه شدیم که بخشی از کروموزوم 3 با بروز افسردگی ارتباط بسیار نزدیکی دارد. این تحقیقات بسیار مهم هستند چون برای اولین بار ارتباط افسردگی با عوامل ژنتیک مشخص شده اند.»
دامنه تاثیرات بخش آسیب دیده کروموزوم 3 حدود 40 مورد از ژن های موجود در بدن انسان را شامل می شود. به احتمال فراوان ادامه این پژوهش ها طی یک سال آینده خواهد توانست ژن های مسئول بروز یا تشدید افسردگی را از میان این 40 ژن پیدا کنند.
روزنامه بریتانیایی می افزاید که گام بعدی این تحقیقات مشخص کردن ترکیب بیوشیمی این ژن هاست که به پژوهشگران کمک خواهد کرد تا داروی مناسب را برای آن بسازند. البته روند تکمیل کردن این دارو تولید گسترده آن برای عرضه به بازار ممکن است 10 سال طول بکشد. داروهای ضد افسردگی موجود در مورد بخش وسیعی از بیماران مبتلا به افسردگی تاثیر زیادی ندارند.
کارشناسان علوم پزشکی می گویند چیزی حدود صد مورد از ژن های بدن انسان کم و بیش در بروز و تداوم حالت افسردگی دخیل هستند اما کشف شیوه تاثیرگذاری یکی از این ژن ها، حتی اگر نقش ناچیزی در این فرآیند داشته باشد، می تواند به درک بهتر این بیماری کمک شایانی بکند.
فرآیندهای ژنتیک و مولکولی
میشل پرگادیا مسئول پژوهش اخیر در دانشگاه واشنگتن می گوید: «ما در آغاز راه کشف عوامل ژنتیک موثر در بیماری افسردگی هستیم و این تحقیقات گام بزرگی در مسیر درک بهتر از فرآیندهای ژنتیک و مولکولی مربوط به این بیماری است.»
آمار افسردگی در دنیا حدود 20 تا 25 درصد جمعیت را تشکیل می دهد. این آمار در کشورها در شرایط مختلف فرق می کند. به عنوان مثال در کشورهایی که زلزله یا جنگ اتفاق می افتد یا تغییرات اقتصادی و اجتماعی سریع دیده می شود، میزان افسردگی بیشتر می شود از جمله در تهران آمار نشان می دهد که نزدیک به 34 درصد تهرانی ها دارای نشانه هایی از بیماری روانی بوده اند ولی آمار مربوط به بیماری های روانی و افسردگی در سطح جامعه ایران، حدود 21 تا 25 درصد است.
به عقیده محققان، داروهای ضدافسردگی هر چند تعادل شیمایی مغز شما را برقرار می کنند اما مانند سایر داروها ممکن است عوارضی را هم به همراه داشته باشند و همچنین از آنجا که درمان این قبیل بیماری ها طولانی است، علاوه بر صرف هزینه های سنگین ممکن است عوارض به جا مانده از داروها را تشدید و مزمن کند. البته روش هایی همچون ورزش، باغبانی و ... روش هایی ساده است که احتمالا در اوایل ابتلا به بیماری می تواند پیشگیرانه یا درمانگر باشد. در موارد خاص و حاد این بیماری کماکان مراجعه به پزشک توصیه می شود.
سطح سروتونین و افسردگی نیز به هم مرتبط هستند. سروتونین ماده شیمیایی "نشاطآور" است که امکان برقراری ارتباط بین سلولهای عصبی مغز را فراهم میکند. ممکن است عدم تعادل در سروتونین منجر به اختلالات خلقی و سایر موارد مانند اختلال وسواس فکری - عملی و حملات وحشتزدگی شود. نظریههای زیادی در مورد ارتباط بین سروتونین و افسردگی وجود دارد. محققان به مطالعه سروتونین بهعنوان کلید ارتباط ژنتیکی ادامه میدهند.
اگر شما یا یکی از عزیزانتان افسردگی دارید، ممکن است از خود بپرسید که آیا این بیماری قابلدرمان است یا خیر. اما در اینجا هیچ پاسخ صریحی وجود ندارد. همانطور که افسردگی خود پیچیده است، جدول زمانی آن نیز پیچیده میباشد.
ممکن است در اعضای خانواده خود که دچار افسردگی هستند، تفاوتهایی مشاهده کنید. برخی ممکن است افسردگی بالینی موقتی را تجربه کرده و تا 12 ماه دارو مصرف کنند.
برای برخی دیگر، افسردگی یک تجربه مادامالعمر است که در آن علائم گاهبهگاه به اوج خود میرسند. در این موارد، رفتاردرمانی شناختی یک گزینه مناسب و طولانیمدت میباشد که میتواند به شما در مدیریت علائم و بهبود کیفیت زندگی کمک کند.
سایر اشکال درمانی مانند رواندرمانی پویشی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد نیز میتواند برای کمک به درمان افسردگی استفاده شود. افسردگی قابلدرمان است. نکته اصلی این است که اگر فکر میکنید برنامه درمانی فعلی شما تاثیری ندارد، از علائم خودآگاه باشید و به پزشک خود اطلاع دهید. همچنین مهم است که پس از تجربه هر نوع بهبودی، از بازگشت علائم آگاه باشید.