متخصص مغز و اعصاب گفت: قطع خودسرانه دارو و درمان، سبب عود شدید اختلال خلقی دو قطبی میشود.
در رابطه با اختلال خلقی دو قطبی، اظهار کرد: بیماری اختلال خلقی دو قطبی در افرادی که در این زمینه دارای استعداد ژنتیکی هستند، بروز میکند و در برخی موارد این اختلال و افسردگی شدید تکقطبی در خانواده بیمار نیز قابل مشاهده است. قابل ذکر است همه اعضای خانواده یک بیمار خلقی، به اختلال دو قطبی مبتلا نخواهند شد بلکه خطر ابتلا به بیماری در این افراد بیش از جمعیت عمومی جامعه است.
وی افزود: بروز بیماری در افرادی که آسیبپذیری ژنتیکی به اختلال دو قطبی دارند، معمولا در زمینه یک حادثه دارای بار هیجانی سنگین برای فرد اتفاق میافتد. به طور مثال فردی که در زمینه شنیدن خبر فوت نزدیکانش شوکه شده، دچار بیماری میشود و یا فرد کاسبی که در زمینه استرس ناشی از ضرر مالی، برای اولینبار علائمی از این بیماری را بروز میدهد.
این مسئول با اشاره به اینکه در شرایط پراضطراب محیطی نیز احتمال شروع بیماری در افراد مستعد بالا است، تصریح کرد: اضطراب ناشی از برخی حوادث مانند بلایای طبیعی، جنگ و غیره سبب ایجاد اختلال خلقی دو قطبی میشود. در بسیاری از موارد نزدیکان بیمار به دلیل ناآگاهی از بار ژنتیکی این بیماری، گمان میکنند که صرفا حادثه ناگوار رخ داده، عامل بیمار شدن فرد شده و سهم آسیبپذیری ارثی در این زمینه در نظر گرفته نمیشود.
پیرزه در رابطه با ماهیت اختلال خلقی دو قطبی، ادامه داد: اختلال خلقی دو قطبی دارای دو نوع مزمن و عودکننده است. اختلال خلقی دو قطبی مزمن نیازمند درمان طولانی و پیگیری مستمر بوده و عدم توجه به این خصوصیت و غافل بودن از درمان طولانیمدت این نوع از اختلال، سبب عود آن میشود.
این متخصص مغز و اعصاب در رابطه با خطر قطع خودسرانه درمان اختلال خلقی دو قطبی مزمن، اظهار کرد: در بسیاری از موارد، فرد مبتلا با تصمیم خود یا با فشار خانواده، با این توجیه که در روند بیماری خود بهبودی حاصل شده است، اقدام به قطع خودسرانه درمان میکند؛ در چنین شرایطی در فاصله زمانی نه چندان طولانی، فرد با عود شدید بیماری مواجه خواهد شد، به طوری که کنترل آن حتی از فاز اول اختلال نیز سختتر خواهد بود.
وی با تاکید بر ضرورت درمان مستمر اختلال خلقی دو قطبی، افزود: به دلیل خصوصیات ذاتی اختلال خلقی دو قطبی، نیاز به درمان مستمر دارد و با درمان موثر علائم فرد کنترل میشود و بر پایه دستورالعملهای راهبردی که در این مورد وجود دارد، اگر مداخله درمانی در اوایل ابتلا به این اختلال باشد و یک درمان موثر برای یک دوره زمانی قابل توجه تجویز شود، میتوان امیدوار بود که درمان نگهدارنده نیز به مرور کاهش یافته و در نهایت قطع شود.
این مسئول تصریح کرد: در شرایطی که درمان ابتدایی دیرهنگام، ناقص و کوتاهمدت باشد، عودهای متعدد قابل پیشبینی خواهد بود. با هر بار عود کارکردهای شناختی و توانمندیهای مغزی فرد دچار آسیب میشود و پس از کنترل فاز عود نیز برخی از این آسیبها باقی میماند. تعداد دفعات عود بیماری به خودی خود سبب پسرفت بارز در فرد مبتلا میشود.
پیرزه گفت: اگر طول دوره تشدید علائم خلقی طولانی شده و پیشگیری موثری از عود صورت نگیرد، میتوان انتظار داشت که فرد در همه دوره باقی مانده از حیات خویش نیازمند درمانی سنگین باشد و دیگر امید چندانی به قطع درمان نخواهد بود و این درمان دیر هنگام صرفا در حد کنترل نسبی علائم بیماری خواهد بود به طوری که فرد در اکثر مواقع دیگر قادر به بازیابی کارکردهای سابق خویش نخواهد بود.
متخصص مغز و اعصاب با تاکید بر درک صحیح از اختلال خلقی دو قطبی، خاطرنشان کرد: عامل اصلی در پیروزی فرد در مقابله با اختلال دو قطبی، درک صحیح از ماهیت بیماری و تبعیت از روند درمانی و عدم تعجیل در قطع دارو است.
منبع: ایسنا