در دهههای اخیر، افسردگی در کشورهای صنعتی و توسعه یافته مانند ایالات متحده آمریکا و یا انگلستان، شیوع بسیاری پیدا کرده و روز به روز هم به تعداد افراد مبتلا افزوده میشود.
این امر باعث شده است که روانپزشکان، افسردگی را به نوعی«سرماخوردگی بیماریهای روانی» تشبیه کنند.
براساس بررسیها و شیوع افسردگی و شدت آن، روانشناسان، مبتلایان به افسردگی را به در سه گروه افسردگی حاد، متوسط و لحظهای قرار دادهاند و مشخص شده است که از هر 7 نفر، یک فرد احتمال دارد که در طول زندگیاش به اختلال افسردگی حاد مبتلا شود و از هر 20 نفر، یک نفر به افسردگی لحظهای گرفتار میشود.
در افسردگیهای لحظهای، فرد مبتلا بر اثر حادثه و رخدادی دچار افسردگی شده که معمولا با استفاده از روشهای درمانی، زود بهبود مییابد.
* زنها در مقایسه با مردها از نظر ژنتیکی، زمینه قویتری برای ابتلا به اختلال افسردگی دارند.
* در ضمن، زنها بسیار بیشتر از مردها از لحاظ هورمونی دچار نوسان میشوند و بیشتر این نوسانها در دوران زایمان و یائسگی رخ میدهد و هر دوی این موارد، خطر ابتلاء به افسردگی را افزایش میدهد.
* زنها بیشتر از مردها فکر میکنند. در واقع تمایل آنها به اندیشیدن درخصوص موضوعات مختلف بسیار بیشتر از مردهاست.
این موضوع گاهی میتواند یک امتیاز محسوب شود و گاهی هم ممکن است خطر ابتلا به افسردگی را افزایش دهد.
* زنها هنگام رابطه، بیش از مردها سرمایهگذاری میکنند. بنابراین مشکلات ایجاد شده در روابط، تاثیر منفی بیشتری روی آنها میگذارد.
در نتیجه احتمال افسردگی در زنها بسیار بیشتر از مردهاست.
* زنهایی که بیرون از خانه کار میکنند و در کنار کار خود، مجبور هستند به کارهای خانه، تربیت کودکان و نگهداری از اقوام مسن رسیدگی کنند، دچار خستگی و اضطراب میشوند.
در ضمن بیشتر مواقع آنها در معرض تبعیض جنسیتی قرار دارند و باید بار سنگین این بیعدالتی را هم تحمل کنند.
* زنها بیش از مردها عمر میکنند. عمر طولانی معمولا با مواردی همچون داغدیدگی، تنهایی، ضعف جسمانی و یا بیثباتی معیشتی همراه هست که تمام آنها میتوانند نقش پر رنگی در ابتلا به اختلال افسردگی بازی کنند.
* زنها در مقایسه با مردها، بیشتر به دنبال بررسی علل و درمان افسردگی خود میروند. تمایل آنها برای مشاوره گرفتن و بیان احساساتشان در مقایسه با مردها، بیشتر است.
در نتیجه پزشکان نیز با موارد افسردگی در زنها بیشتر برخورد کرده و به آنها رسیدگی کردهاند. مردهای افسرده کمتر به دنبال کمک گرفتن هستند و در نتیجه کاملا شناسایی نمیشوند.