پرسشنامه تست چند محوری بالینی میلون 3

پرسشنامه تست چند محوری بالینی میلون 3

4.7

پرسشنامه چند محوری بالینی میلون سه (MCMI) توسط میلون در سال 1987 تهیه شده است. این پرسشنامه دارای 175 سئوال است که به صورت بلی و خیر پاسخ داده می شود. این پرسشنامه برای افراد 18 سال و بالاتر طراحی شده است. پرسشنامه چند محوری بالینی میلون به منظور سنجش 10 اختلال شخصیت که در سه خوشه (A,B,C) قرار دارند بکار می رود. البته شاخص های دیگر نیز با استفاده از این پرسشنامه مورد ارزیابی قرار می گیرد.

نوع فایل - PDF| Word
نمره گذاری و تفسیر - دارد
روایی و پایایی - دارد
تعداد سوالات - 175
۳۰,۰۰۰ ۲۱,۰۰۰ تومان
تخفیف %30

ساعات تماس: از 10 صبح تا 11 شب
پشتیبانی تلگرام:
عضویت در کانال تلگرام:
پشتیبانی واتس اپ:
پرسشنامه تست چند محوری بالینی میلون 3
توضیحات
مشخصات
نظرات کاربران

پرسشنامه چندمحوری بالینی میلون (MCMI) یک پرسشنامه خودسنج استاندارد شده است که دامنه ی گسترده ای از اطلاعات مربوط به شخصیت، سازگاری هیجانی و نگرش مراجعان به پرسشنامه را می سنجد، مخاطبان آن افراد بالای 18 سال و دارای توانایی خواندن حداقل کلاس هشتم می باشد و دومینپرسشنامه پراهمیت پس از پرسشنامه چند وجهی مینه سوتا (MMPI) است ( پیوتروسکی و زالوسکی، 1993).

پرسشنامه میلون از جمله پرسشنامه های منحصر به فردی ست که در آن بر اختلال های شخصیت و نشانه هایی که اغلب با این اختلال ها همراه هستند تاکید می شود

این پرسشنامه برای بزرگسالان 18 سال به بالا که دست کم توانایی خواندن آنها تا سطح کلاس هشتم است طراحی شده است

نسخه اصلی این آزمون در سال 1977توسط تئودور میلون تدوین و ارائه شد و از آن زمان تا کنون 2بارتجدید نظر شده است

از زمان چاپ نسخه اصلی این پرسشنامه تاکنون بیش از ششصد مقاله درباره آن یا با استفاده از آن منتشر شده است
یکی از پر استفاده ترین آزمونها در حرفه بالینی است.
نسخه فعلی میلون 3 شامل 175 ماده است که تحت 28 مقیاس جداگانه براساس طبقه بندیهای زیرنمره گذاری میشود

  • شاخصهای تغییر پذیری
  • الگوهای شخصیت بالینی
  • آسیب شناسی شدید شخصیت
  • نشانگان بالینی
  • نشانگان شدید

 

Millon Clinical Multiaxial Inventory (MCMI-III)

لطفا به تمامی سوالات با "بلی" یا "خیر" جواب دهید.
 
1. اخیرا، حتی صبح ها احساس ضعف و بی حالی می کنم.
2. برای قوانین و مقررات احترام زیادی قائلم ، زیرا از حقوق افراد حمایت می کنند.
3. به قدری از انجام دادن کارهای مختلف لذن می برم، که نمی توانم تصمیم بگیرم ، کدام یک را اول انجام بدهم.
4. بیشتر وقت ها احساس ضعف و خستگی می کنم.
5. چون فکر می کنم آدم بزرگ و مهمی هستم برایم مهم نیست که دیگران در مورد من چه فکری می کنند.
6. دیگران به اندازه کافی قدر کارها و زحمات مرا نمی دانند.
7. اگر خانواده ام به من زور بگویند احتمالا عصبانی می شوم و در برابر خواست آنها مقاومت می کنند.
8. مردم پشت سرم در مورد قیافه و رفتارم حرف می زنند و مسخره ام می کنند.
9. اغلب اگر کسی اذیتم کندبه شدت از او انتقاد می کنم.
10. به ندرت تحت تاثیر چیزی قرار می گیرم.
11. هنگام راه رفتن نمی توانم تعادلم را حفظ کنم.
12. به آسانی و به سرعت احساساتم را بروز می دهم.
13. استعمال مواد مخدر اغلب مرا به دردسر می اندازد.
14. گاهی اوقات با خانواده ام بسیار تند و خشن برخورد می کنم.
15. خوشی های من دوام چندانی ندارند.
16. من آدمی خیرخواه و فروتن هستم.
17. در نوجوانی به خاطر رفتار بدی که در مدرسه داشتم دچار دردسرهای فراوانی می شدم.
18. از ارتباط نزدیک با دیگران می ترسم، زیرا ممکن است رسوا شوم و مسخره ام کنند.
19. دوستانی را انتخاب می کنم که بدی هایم را به من گوشزد کنند.
20. اغلب از دوره کودکی افکار غم انگیزی به خاطر دارم.
21. من ارتباط با جنس مخالف را دوست دارم.
22. بسیار دمدمی مزاج هستم، دایم نظرات و احساساتم را تغییر می دهم.
23. هرگز مصرف مواد مخدر، مشکل جدی در کارم به وجود نیاورده است .
24. چندسالی است که احساس می کنم در زندگی شکست خورده ام.
25. نمی دانم چرا اغلب دچار پشیمانی و احساس گناه می شوم.
26. دیگران نسبت به قدرت من حسادت می کنند.
27. اگر حق انتخاب داشته باشم ترجیح می دهم تنها کار کنم.
28. فکر می کنم نظارت و کنترل دقیق بر اعضای خانواده ام لازم و ضروری است.
29. دیگران مرا آدمی گوشه گیر و منزوی می دانند.
30. اخیرا دلم می خواهد چیزها را بشکنم.
31. من با جذابیت خودم می توانم توجه هر فرد خاصی را به خودم جلب کنم.
32. من همیشه دنبال این هستم که دوستان جدیددی پیدا کنم و با افراد تازه ای نشست و برخاست کنم.
33. اگر کسی از من انتقاد کند فورا خطاها و عیب های او را بیان می کنم.
34. تازگی ها به کلی خرد شده ام.
35. اغلب از انجام کار دست می کشم، زیرا می ترسم آن را درست انجام ندهم.
36. اغلب خشم و عصبانیتم را بروز می دهم و بعد پشیمان می شوم.
37. گاهی قدرت حس کردن را در بعضی از قسمت های بدنم از دست می دهم.
38. من بدون توجه به این که انجام کاری چه اثری بر دیگران دارد کارم را انجام می دهم.
39. مصرف مواد مخدر ممکن است عاقلانه نباشد ولی در گذشته حس می کردم به آن احتیاج دارم.
40. من آدم آرام و ترسویی هستم.
41. اغلب احمقانه و بی مقدمه رفتار می کنم به طوری که بعدا مرا به دردسر می اندازد.
42. هرگز کسی را که از من سوء استفاده کرده نمی بخشم، یا موقعیت دردناکی را که تحمل کرده ام فراموش نمی کنم.
43. اغلب بعد از آن که حادثه برایم اتفاق افتاد احساس ناراحتی و تنش می کنم.
44. اکثر اوقات احساس افسردگی و ناراحتی وحشتناکی دارم.
45. همیشه سعی می کنم دیگران را از خود خشنود کنم حتی اگر از آنها بدم بیاید.
46. در مقایسه با دیگران ، همیشه کمتر به مسائل جنسی علاقه نشان داده ام.
47. وقتی اتفاق بدی می افتد، احساس گناه می کنم.
48. از خیلی وقت پیش، صلاح خود را در این دیده ام که با دیگران کمتر رابطه داشته باشم.
49. از بچگی مواظب بودم کسی سرم کلاه نگذارد.
50. از آدم هایی که خیال می کنند هر کاری را می توانند بهتر از من انجام دهند متنفرم.
51. وقتی حوصله ام سر برود ، دوست دارم به کار پر هیجانی دست بزنم.
52. اعتیاد من مشکلاتی برای من و خانواده ام به وجود آورده است.
53. تنبیه هرگز مانع انجام کاری که دوست دارم نشده است.
54. بارها بی دلیل ، شادی و هیجان بیش از حد به من دست داده است.
55. چند هفته است که بی دلیل احساس خستگی و فرسودگی می کنم.
56. مدتی است که هیچ کاری را درست انجام نمی دهم و به این دلیل شدیدا احساس گناه می کنم.
57. فکر می کنم آدمی اجتماعی و خونگرم هستم.
58. اخیرا بسیار کم رو و خجالتی شده ام.
59. برای روزهای تنگدستی پس انداز می کنم.
60. من به اندازه دیگران در زندگی شانس ندارم.
61. دائم افکار و اندیشه ها ، در ذهنم موج می زنند و رهایم نمی کنند.
62. چند سالی است که از زندگی کاملا دلسرد و ناامید شده ام.
63. چند سالی است که افراد زیادی در مورد زندگی خصوصی ام جاسوسی می کنند.
64. نمی دانم چرا ولی گاهی حرفهای بد می زنم، صرفا برای این که دیگران را رنجیده خاطر کنم.
65. در سال گذشته، بیش از 30 بار بر فراز اقیانوس اطلس پرواز کرده ام.
66. در گذشته اعتیاد به مواد مخدر باعث شده شغلم را از دست بدهم.
67. فکر های مهمی در سر دارم که مردم این زمانه آن را نمی فهمند.
68. اخیرا مجبورم بدون دلیل در مورد چیزی مکررا فکر کنم.
69. از اکثر موقعیت های اجتماعی دوری می کنم زیرا می ترسم مردم از من انتقاد کنند یا مرا طرد کنند.
70. بیشتر وقتها فکر می کنم شایسته موفقیت هایی که نصیبم شده است نبوده ام.
71. اغلب وقتی تنها هستم، احساس می کنم کسی کنارم نشسته که دیده نمی شود.
72. اغلب به دیگران اجازه می دهم تصمیم های مهمی برایم بگیرند.
73. احساس بی هدفی می کنم و نمی دانم در زندگی به کجا می روم.
74. ظاهرا نمی توانم بخوابم و بعد از خواب هم به اندازه قبل از خواب خسته ام.
75. اخیرا خیلی عرق می کنم و کلافه ام.
76. پیوسته فکرهای عجیبی به سرم می زند کاش می توانستم از شر آنها خلاص شوم.
77. حتی وقتی بیدارم متوجه آدم هایی که دور و برم هستند، نمی شوم.
78. برایم مشکل است که بر هوس مشروب خواری خود غلبه کنم.
79. من اغلب اوقات افسرده و غمگین هستم.
80. پیدا کردن دوست برایم کار ساده ای است.
81. از سوء استفاده ای که در کودکی از من شده شرمنده ام.
82. همیشه نگرانم که کارهایم خوب برنامه ریزی و تنظیم باشد.
83. ظاهرا اغلب خلق و خویم از روزی به روز دیگر تغییر زیادی می کند.
84. می ترسم ریسک کنم و چیزهای جدید را امتحان کنم.
85. سوء استفاده کردن از کسی که خود اجازه چنین کاری را می دهد عیب نمی دانم.
86. مدتی است غمگین و گرفته ام و نمی توانم از این حالت خلاص شوم.
87. اغلب از دیدن آدم هایی که کند کار می کنند عصبانی می شوم.
88. در مهمانی ها هیچوقت گوشه گیر نیستم.
89. من آن چه اعضای خانواده ام انجام می دهند را زیر نظر دارم تا به چه کسی می توان اعتماد کرد.
90. گاهی در برابر مهربانی مردم دستپاچه و عصبانی می شوم.
91. استعمال مواد مخدر باعث درگیری خانوادگی برایم شده است.
92. اکثر اوقات تنها هستم و این تنهایی را ترجیح می دهم.
93. بعضی از اعضای خانواده ام می گویند که خودخواه هستم و فقط به خودم فکر می کنم.
94. مردم خیلی راحت می توانند نظرم را نظرم را عوض کنند حتی اگر تصمیم نهایی را خودم گرفته باشم.
95. بیشتر وقت ها به دیگران دستور می دهم و آنها را عصبانی می کنم.
96. قبلا دیگران به من گفته اند که به خیلی چیزها بیش از حد شور و علاقه نشان داده ام.
97. بهتر است آدم زود بخوابد و زود بیدار شود.
98. احساس من نسبت به افراد مهم زندگی ام اغلب بین محبت و نفرت در نوسان است.
99. در جمع و موقعیت های اجتماعی همیشه مضطرب و کلافه ام.
100. من هر روز مشروب می خورم.
101. قبول دارم که مسئولیت های خانوادگی را جدی نمی گیرم ، ولی باید آن ها را جدی بگیرم.
102. از همان کودکی بتدریج رابطه خودم را با واقعیت از دست داده ام.
103. افراد آب زیرکاه اغلب سعی دارند کاری را که من انجام داده ام یا فکرش از من بوده است را به اسم خودشان تمام کنند.
104. من نمی توانم شادی زیادی تجربه کنم چون احساس می کنم لیاقتش را ندارم.
105. علاقه چندانی به دوست پیدا کردن و رفاقت ندارم.
106. بارها در زندگیم وقتی شاد بودم و فعالیت زیادی داشتم حالت افسردگی به من دست داده است.
107. اشتهایم را به کلی از دست داده ام.
108. من از تنهایی و بی کسی و از این که به خودم متکی باشم می ترسم.
109. خاطره یک تجاوز وحشتناک در گذشته، دائم فکر مرا پریشان می کند.
110. در سال گذشته عکس من روی جلد مجله های زیادی چاپ شد.
111. ظاهرا علاقه ام را به اکثر فعالیت های لذت بخش مثل رابطه جنسی از دست داده ام.
112. در یکی دو سال گذشته بسیار غمگین و دلسرد بوده ام.
113. یکی دوبار با قانون مشکل داشته ام.
114. بهترین راه اجتناب از اشتباه ، تجربه داشتن است.
115. مردم به خاطر کاری که انجام نداده ام، به من تهمت می زنند.
116. اکثر اوقات عادت دارم برخی از مردم را اذیت کنم.
117. گاهی مردم فکر می کنند من عجیب و غریب صحبت می کنم و صحبت های من برای آنها غریب و نا آشناست.
118. دوره هایی در زندگی من وجود داشته است که قادر به خرید مواد مخدر نبوده ام.
119. مردم تلاش دارند مرا بگیرند چون فکر می کنند من دیوانه ام.
120. من هرکاری لازم باشد انجام می دهم تا فردی که دوستش دارم مرا ترک نکند.
121. یکی دوبار در هفته پرخوری می کنم.
122. فکر می کنم تمام فرصت های خوبی که برایم پیش آمد را از دست داده ام.
123. هیچ وقت نتوانستم از احساس غم و اندوه رهایی یابم.
124. وقتی تنها و دور از خانه هستم اغلب احساس اضطراب و هراس می کنم.
125. گاهی مردم از دست من عصبانی می شوند زیرا فکر می کنن من زیاد حرف می زنم یا تند صحبت می کنم.
126. امروزه اکثر افراد موفق ، یا خوش شانس اند یا کلاه بردار.
127. من نمی خواهم با دیگران رابطه نزدیک پیدا کنم چون مطمئنم به من علاقه مند می شوند.
128. بدون علت مشخصی احساس افسردگی می کنم.
129. بعد از سالها همچنان در مورد حادثه ای که واقعا زندگی ام را تهدید می کرد، خواب های وحشتناک می بینم.
130. توان انجام کارهای روزمره ام را ندارم.
131. وقتی به کمک احتیاج دارم الکل می نوشم.
132. من از فکر کردن در مورد این که چگونه در کودکی مورد سوء استفاده قرار گرفته ام متنفرم.
133. وقتی همه کارها خوب پیش می رود دائم نگرانم، بزودی حادثه بدی اتفاق خواهد افتاد.
134. وقتی حادثه بدی در زندگی ام اتفاق می افتد گاهی احساس ناتوانی می کنم و تقریبا دیوانه می شوم.
135. واقعا از تنهایی و درماندگی و از دست دادن حمایت نزدیکانم که من به آنها وابسته ام، می ترسم.
136. می دانم که پول زیادی برای مواد مخدر خرج کرده ام.
137. همیشه قبل از شروع انجام کاری، باید اطمینان پیدا کنم که آن کار در آن مدت محدود تمام می شود.
138. می دانم که مردم پشت سرم صحبت می کنند.
139. من در گرفتن عفو و بخشش دیگران مهارت دارم.
140. می دانم که برایم نقشه کشیده اند.
141. احساس می کنم که بیشتر مردم افکار پست و زشتی در مورد من دارند.
142. اغلب احساس تنهایی و پوچی می کنم.
143. گاهی بعد از غذا خوردن خودم را مجبور به استفراغ می کنم.
144. من معتقدم که همه را خوشحال می کنم و دیگران مرا به خاطر کارهایی که انجام می دهم و حرف هایی که می زنم تحسین می کنند.
145. دائم نگران کسی یا چیزی هستم.
146. همیشه بی جهت فریب می خورم، به ویژه وقتی کسی خودش را برتر از من نشان می دهد.
147. دائم افکار اضطراب برانگیز به ذهنم می آید.
148. در زندگی ام چیزهای کمی وجود دارد که واقعا مرا حوشحال کند.
149. وقتی به سرنوشت دردناکی که در گذشته داشته ام فکر می کنم  احساس ناکامی کرده و به مرگ می اندیشم.
150. از این که خیلی زود بیدار می شوم و دیگر نمی توانم بخوابم ناراحتم.
151. من هرگز قادر به ابراز احساساتم نیستم چون در نظر مردم ارزشی ندارم.
152. من مشکل اعتیاد دارم و تلاشم برای کنارگذاشتن آن ناموفق بوده است.
153. عده ای تلاش می کنند افکارم را کنترل کنند.
154. قبلا تلاش کرده ام خودم را بکشم.
155. من گرسنگی می کشم تا از همین هم که هست لاغر تر شوم.
156. نمی دانم چرا برخی از مردم به من می خندند.
157. در ده سال گذشته هیچ ماشینی ندیده ام.
158. از آدم هایی که مرا لمس می کنند شدیدا می ترسم چون فکر می کنم آنها ممکن است به من صدمه بزنند.
159. چون آن ها از توانایی های فوق العاده من خبردارند می خواهد مرا دستگیر کنند.
160. دائم فکرم درگیر حادثه ای است که برایم اتفاق افتاده است.
161. ظاهرا کاری می کنم که دیگران فکر کنند می خواهم به خودم صدمه بزنم.
162. اغلب آن قدر غرق افکارم می شوم که متوجه نمی شوم اطرافم چه می گذرد.
163. مردم به من می گویند لاغر هستم ، اما من احساس می کنم خیلی چاقم.
164. وقایع هولناک گذشته دائم به فکر و خواب من می آیند.
165. من به جز اعضای خانواده ام هیچ دوستی ندارم.
166. من اغلب کارهایم را سریع انجام می دهم و در مورد چیزهایی که باید انجام دهم فکر نمی کنم.
167. من به گونه ای حمایت دوستانم را جلب کرده ام که دیگران نمی توانند از من سوء استفاده کنند.
168. اغلب به وضوح چیزهایی می شنوم که مرا ناراحت می کند.
169. من همیشه برای نزاع با دیگران خودم را مجهز نگه می دارم زیرا از برخورد تندشان می ترسم.
170. من هر کار را چند بار انجام می دهم . گاهی به خاطر کاهش نگرانیم و گاهی به خاطر این که مطمئن شوم حادثه بدی اتفاق نمی افتد.
171. تازگی ها به طور جدی به این فکر افتاده ام که به زندگیم خاتمه دهم.
172. مردم مرا آدمی منظم و مقرراتی می دانند.
173. وقتی به حادثه دردناکی که سالها پیش برایم اتفاق افتاد فکر می کنم دچار ترس و اضطراب می شوم.
174. اگر چه من از دوست پیدا کردن می ترسم ولی مایلم دوستان بیشتری داشته باشم.
175. واقعیت این است که مردم می خواهند با من دوست شوند تا مرا خرد کنند.

  • نوع فایل
    PDF| Word
  • نمره گذاری و تفسیر
    دارد
  • روایی و پایایی
    دارد
  • تعداد سوالات
    175
  • حجم
    5 مگابایت
  • کلید نمره گذاری برای مقیاس ها
    دارد
  • تبدیل نمرات خام به نمراد BR برای زنان
    دارد
  • شماره گویه های مربوط به هر مقیاس
    دارد