افراد سلطه جو

افراد سلطه جو

5

افراد سلطه جو

ویژگی افراد سلطه جو

فرد سلطه‌جو دارای یک‌سری ویژگی‌های شخصیتی است که وی را از سایر شخصیت‌های غیرنرمال جدا می‌کند. درواقع این دسته افراد که گاهی با سایر شخصیت‌ها اشتباه گرفته می‌شوند، کسانی هستند که خود و دیگران را به‌عنوان «اشیا» استثمار و کنترل می‌کنند و برای نیل به منافع شخصی مورد استفاده قرار می‌دهند.

از آنجا که در درون هر انسانی، یک فرد سلطه‌جو وجود دارد بهتر است توجه بیشتری به آن معطوف داشته باشیم و با تیپ‌های شخصیتی سلطه‌جو آشنا شویم:

شخص قلدر: این نوع شخصیت درباره بیدادگری، عصبانیت و خشم خود اغراق می‌کند و می‌خواهد او را هدایت، تحمیق و از او مراقبت کنند.

دیکتاتور: در بیان قدرت اغراق می‌کند، دستور می‌دهد، اعمال قدرت می‌کند و به هر کاری که به کنترل قربانیان منتهی شود، متوسل می‌‌شود.

حسابگر: گول می‌زند، دروغ می‌گوید و همیشه سعی می‌کند دیگران را تحمیق کند و تحت کنترل درآورد.

وابسته: قطب مخالف حسابگر، شخصیت وابسته است. وی در میزان وابستگی خویش اغراق می‌کند و می‌خواهد او را هدایت و از وی مراقبت کنند.

آدم خوب: درباره عشق و میزان مراقبت از دیگران اغراق می‌کند و با پنبه سر می‌برد. کنارآمدن با این نوع شخصیت مشکل‌تر از کنار آمدن با افراد قلدر است.

آدم ضعیف: اغلب قربانی دیکتاتورها هستند. این شخص در بیان حساسیت‌های خود اغراق می‌کند و برای کنار آمدن با افراد قلدر از پس خود برمی‌آید.

قضاوتگر: این دسته درباره قدرت انتقاد‌گری خود اغراق می‌کنند. به همه افراد بدبین‌اند و گفتارشان سرزنش‌آمیز و توام با رنجش و تنفر است و گناه دیگران را به سختی می‌بخشند.

با توجه به طبقه‌بندی تیپ‌های شخصیتی سلطه‌جویان،  دلایل و عواملی را که سبب سلطه‌جویی در شخص می‌شوند.

اولین دلیل سلطه‌جویی این است که انسان عقیده دارد که رستگاری در اعتماد به دیگران است و برای حمایت از خویش به خودش تکیه نمی‌کند و در ضمن حمایت از خود، به دلیل بی‌اعتمادی نسبت به سایرین، اهل خیانت به دیگران است.

گویی وی بر گرده آن‌ها سوار است و بر دیگران فرمانروایی و سعی می‌کند درعین‌حال آن‌ها را به حرکت وادار کند، دومین دلیل سلطه‌جویی این است که ما تصور می‌کنیم که هرچه کامل‌تر و بی‌عیب‌تر باشیم مردم بیشتر ما را دوست خواهند داشت.

هرچه بیشتر حاضر شویم نقاط ضعف خود را به‌عنوان یک انسان بپذیریم بیشتر دوست‌داشتنی می‌شویم. سومین دلیل از این نشات می‌گیرد که فرد چون قادر به کنترل حوادث نیست با توجه به غیرقابل پیش‌بینی بودن زندگی، ناامید می‌شود و به ناچار خود را دربست به صورت اجسام درمی‌آورد. و بدین جهت، انسان سلطه‌جوی منفی به گردابی می‌افتد که ناتوانی و بیچارگی‌اش را تشدید می‌کند. از طرف دیگر سلطه‌جوی مثبت سایر مردم را به صورت قربانیان خود درآورده، از ناتوانی آنان بهره‌برداری می‌کند و به‌طور آشکار از کنترل آنان خشنود می‌شود.

ویژگی افراد سلطه جو چیست؟

دلیل دیگر سلطه‌جویی را ما در افرادی می‌بینیم که دچار اختلال روانی اسکیزوفرنی هستند. این دسته از افراد، از داشتن ارتباط متقابل نزدیک با دیگران وحشت دارند و از این‌گونه ارتباطات پرهیز و از صمیمی شدن دوری می‌کنند. و دلیل آخر این‌که هر یک از ما در مراحل مختلف رشد و نمو، فرضیه‌های غیرمنطقی زیادی یاد می‌گیریم مانند مورد تایید قرار گرفتن از طرف دیگران، اما سلطه‌جوی منفی که نمی‌خواهد مورد اعتماد دیگران باشد در عوض سعی می‌کند همه را تایید و راضی کند، زیرا زندگی خود را بر این فرضیه غلط بنا نهاده که دیگران را خوشحال کند.»

شخصیت افراد سلطه جو

آنها رفتاری متناقض دارند

افرد سلطه جو معمولا با ایجاد تصور مهم بودن در افراد (فقط برای مدتی کوتاه) از آنان سوء استفاده می کنند. ممکن است آنها در این راه از تملق، تحسین و حتی خرید هدیه استفاده کنند. اما هوشیار باشید که این مهربانی و تمجید می توانند به سرعت جای خود را به تحقیر و تمسخر دهند. این تناقض می تواند بسیار گیج کننده باشد به این خاطر که شما هیچ گاه نمی توانید از وضعیتتان در رابطه با این افراد اطمینان داشته باشید و این مسئله همان کنترلی را به شخص می دهد در جست و جوی آن بوده است.

مسئولیت اشتباهاتشان را نمی پذیرند

افراد کنترل گرعموما با دو کلمه ی “نه” و “متاسفم” مشکل دارند. آنها هرگز نمی توانند نه را به عنوان جوابشان قبول کنند به این دلیل که مصمم هستند همه ی کارها را به روش دلخواه خود به انجام برسانند. در نتیجه این افراد معمولا در محیط های صنفی خوب عمل می کنند و بدون ذره ای توجه به سایر افراد اطرافشان پله های ترقی را طی می کنند.

به همین صورت افراد کنترل گر از گفتن متاسفم نیز گریزانند. زیرا عذر خواهی را نشانگر این مسئله میدانند که مرتکب اشتباهی شده اند و در جایگاه اجتماعی ضعیف تری قرار درند.

تمامیت شما را برای خود می خواهند

یک نشانه ی کلاسیک از افراد سلطه جو این است که همه ی وجود شام را برای خود می خواهند. آنها ممکن است به شما بقبولانند که به هیچ فرد دیگری نیاز ندارید و رفته رفته شما را از سایر دوستان و خانواده تان دور سازند. این موضوع می تواند در دراز مدت منجر به یک وابستگی دو طرفه گردد و موقعیتی را ایجاد کند که شما تمایل بیشتری به کنترل شدن پیدا کنید. این رفتار بیشتر در روابط عاطفی با افراد سلطه جو دیده می شود.

آنها می خواهند شما را تغییر دهند

افراد کنترل گر عموما افراد دیگر را پروژه تلقی می کنند و اغلب تمایل دارند شما را به فردی مناسب برای خود تبدیل کنند. به عنوان مثال، برای شرکت در مهمانی های کاری احتیاج به همراهی دارند و ممکن است این تغییرات را با پیشنهاد کردن لباسهایی که با آنها بیشتر هماهنگ است و یا باعـث می شود احساس بهتری داشته باشند شروع کنند. این مسئله نه تنها موجب کاهش اعتماد به نفس شما می شود بلکه بعد از مدتی باعث می شود در مورد هویت و ارزش های شخصیتان نیز دچار ابهام شوید.

همیشه فرد دیگری وجود دارد

افراد کنترل گر معمولا قول هایشان را نادیده گرفته و افراد متعدد دیگری را نیز نزدیک به خود نگه می دارند. در این شرایط نه تنها افراد بیشتری برای کنترل کردن دارند، بلکه دیگران را نیز در موضع ضعف قرار می دهند به این صورت که اگر فرد سلطه جو به خواسته اش نرسید می تواند فرد را تهدید به جدایی کرده و هم زمان توجهشان را معطوف به شخص دیگری سازند. آنها ممکن است ناگهان شروع به نادیده گرفتن تماسهای شما کنند چون با فرد دیگری سرگرم هستند و این موضوع شما را تبدیل به فردی محتاج در رابطه و مستعد برای کنترل شدن تبدیل می سازد.

حسودند

حسادت معمولا واضح ترین نقطه ضعف یک فرد کنترل گر است. آنها حتی از فکر اینکه شخص دیگری بتواند توجه شما را جلب کند بیزارند. حتی ممکن است در این زمینه تلاش کنند و با گفتن اینکه “این فرد برای تو فرد مناسبی نیست” و یا حتی با ایجاد شایعه روابط شما را با افراد دیگر نابود سازند. و در صورتی هم که این رفتارشان نایده گرفته شود قطعا برخورد های شدید تری را در پی دارد.

برای شناخت میزان سلطه گری و سلطه پذیری در تست کتل شرکت کنید.

این صفحه را به اشتراک بگذارید.
نظرات کاربران