کلپتومانیا یا جنون دزدی ، بیماری است که با تمایل غیر قابل مقاومت در سرقت مشخص می شود. مبتلایان به این اختلال اقلامی را که به آنها نیازی ندارند، توانایی خرید آنها را دارند و یا ارزش پولی کمی دارند را سرقت می کنند. افراد مبتلا به کلپتومانیا تنشی را تجربه می کنند که با ارتکاب سرقت برطرف می شود.
کلپتومانیا اغلب در سنین بلوغ و در زنان بیشتر از مردان ظاهر می شود. از آنجا سرقت غیر قانونی است، این اختلال می تواند به عواقب حقوقی قابل توجهی منجر شود.
افراد مبتلا به کلپتومانیا یا جنون دزدی ممکن است در اثر علائم خود دستگیر، محاکمه و زندانی شوند. یک بررسی بر روی بیماران بالینی نشان داد که بیش از 68٪ افراد مبتلا به کلپتومانیا یا جنون سرقت به دلیل سرقت دستگیر شده اند. بیش از 20٪ این بیماران به جرم خود محکوم و زندانی شده اند.
برخی اختلالات دیگر که می تواند در کنار جنون سرقت رخ می دهد، عبارتند از:
همچنین نشان داده شده است که این اختلال با مصرف مواد و الکل همراه است. برخی از کارشناسان معتقدند ممکن است نوعی ارتباط ژنتیکی مشترک بین اختلالات استفاده از مواد و کلپتومانیا وجود داشته باشد.
تحقیقات همچنین نشان داده است که 73 درصد از افراد مبتلا به کلپتومانیا نیز در دوره ای از زندگی خود با اختلال عاطفی تشخیص داده می شوند.
همچنین در بین 43 تا 55٪ از افراد مبتلا به کلپتومانیا نیز یک اختلال شخصیت همزمان دیده شده است. شایع ترین اختلال شخصیت پارانوئید و شخصیت هیستریونیک است. برای شناخت اختلالات شخصیت خود در تست MMPI-2 شرکت کنید.
برای تشخیص کلپتومانیا، ابتدا باید مشخص شود که علائم به بیماری روانی دیگری مانند اختلال سلوک یا اختلال شخصیت ضد اجتماعی مرتبط است یا نیست. در درجه اول باید احتمال ابتلا فرد به این اختلالات رد و یا تایید شود.
افراد مبتلا به اختلال جنون دزدی، به دنبال دزدیدن اشیاء نه چندان ارزشمند نظیر:
در واقع در جنون دزدی، عمل دزدیدن مهم است نه شئی دزدیده شده و کمتر از 5 درصد دزدان فروشگاه ها را شامل می شود، بلکه آنها دوست دارند از افراد چیزی بدزدند تا اینکه فروشگاهی را مورد حمله قرار دهند!
برای این بیماری برخی علائم بسیار کلیدی هستند. این علائم عبارتند از:
کلپتومانیا از سرقت عادی مغازه متمایز می شود زیرا دزد مغازه ها به طور معمول سرقت های خود را برنامه ریزی می کنند و برای بدست آوردن وسایلی که مایل هستند اما توانایی خرید ندارند این رفتار را انجام می دهند. از طرف دیگر، افراد مبتلا به کلپتومانیا خود به خود سرقت می کنند تا در صورت عدم اقدام به تنش ادامه یابد. کلپتومانیا می تواند به تنهایی رخ دهد ، اما اغلب در کنار سایر موارد نیز ظاهر می شود. افراد مبتلا به این بیماری ممکن است مستعد مصرف مواد و اضطراب و همچنین سایر اختلالات مرتبط با کنترل تکانه باشند.
همچنین نشان داده شده است که این اختلال با مصرف مواد و الکل همراه است. برخی از کارشناسان معتقدند ممکن است نوعی ارتباط ژنتیکی مشترک بین اختلالات استفاده از مواد و کلپتومانیا وجود داشته باشد. تحقیقات همچنین نشان داده است که 73 درصد از افراد مبتلا به کلپتومانیا نیز در دوره ای از زندگی خود با یک اختلال عاطفی تشخیص داده شده اند. همچنین مشخص شده است که بین 43 تا 55٪ از افراد مبتلا به کلپتومانیا دارای یک اختلال شخصیت همزمان هستند. شایعترین اختلال شخصیت پارانوئید و شخصیت هیستریونیک است. برای تشخیص کلپتومانیا، ابتدا باید مشخص شود که علائم را نمی توان با بیماری روانی دیگری مانند اختلال سلوک یا اختلال شخصیت ضد اجتماعی بهتر توضیح داد.
دلایل دقیق کلپتومانیا مهارت تحت بررسی است، اگرچه گفته می شود که تاثیرات ژنتیکی و محیطی می تواند در این امر نقش داشته باشد.
توضیحات روانکاوی کلپتومانیا آن را به طرق مختلف مفهوم بندی کرده است. برخی پیشنهاد می کنند که افراد برای جبران نمادین نوعی از دست دادن زودهنگام یا غفلت، به سمت بدست آوردن اشیا سوق داده می شوند. طبق این روش، درمان این اختلال در کشف انگیزه های اساسی رفتار است.
توضیحات رفتاری-شناختی نشان می دهد این اختلال ممکن است زمانی شروع شود که فرد برای سرقت چیزی تقویت مثبت شود. پس از وقوع اولین سرقت بدون عواقب منفی ، احتمال وقوع مجدد این رفتار در آینده بیشتر می شود. سرانجام ، نشانه هایی که با اقدامات سرقت مرتبط می شوند بسیار قوی می شوند و احتمال ادامه آن را بسیار بیشتر می کند. از آنجا که عمل سرقت استرس و تنشی را که فرد متحمل می شود برطرف می کند، این رفتار با کاهش استرس نیز همراه می شود. با گذشت زمان، فرد ممکن است به عنوان وسیله ای برای کنار آمدن و تسکین استرس، شروع به سرقت کند.
توضیحات بیولوژیکی نشان می دهد که این رفتار ممکن است به مناطق خاصی از مغز و تنظیم نامناسب احتمالی انتقال دهنده های عصبی خاص مرتبط باشد. برخی مطالعات ظهور کلپتومانیا را به اختلال عملکرد در لوب فرونتال مغز مرتبط می دانند. در دو مورد گزارش شده، ضربه ای صاف به لوب پیشانی منجر به علائم جسمی مانند سرگیجه، علائم رفتاری مانند پرخاشگری و علائم شناختی مانند به عنوان از دست دادن حافظه و به دنبال آن بروز ناگهانی رفتارهای مربوط به کلپتومانیا رخ می دهد. مطالعات همچنین نشان داده است که از SSRI برای درمان موثر کلپتومانیا استفاده شده است که نشان می دهد ممکن است در تنظیم سروتونین نقش داشته باشد .10 انتقال دهنده های عصبی دیگر مانند دوپامین و مواد مخدر درون زا نیز ممکن است در ایجاد اختلال نقش داشته باشند.
کلپتومانیا چقدر شایع است؟ تصور می شود که نسبتاً نادر باشد. تخمین ها شیوع آن را در جایی بین 0.3 تا 0.6 از جمعیت قرار می دهد، اگرچه همچنین گفته شده است که تعداد واقعی ممکن است بیشتر باشد. شیوع دقیق کلپتومانیا مشخص نیست اما تخمین زده می شود که تقریباً 1.2 میلیون بزرگسال کشور های غربی یا 6 نفر از هر 1000 فرد بزرگسال را تحت تاثیر قرار دهد. تخمین زده می شود که کلپتومانیا 5 درصد از کل سرقت مغازه را تشکیل می دهد و این به ضرر اقتصادی سالانه حدود 500 میلیون دلار است.
از آنجا که افراد ممکن است از وضعیت خود احساس خجالت یا شرم کنند، تصور می شود که این اختلال کمتر گزارش شده است. به عنوان مثال، یک مطالعه بر روی بیماران بالینی نشان داد که تقریباً 3.4-28 درصد علائم فعلی را مطابق با کلپتومانیا گزارش کرده اند.
کلپتومانیا به طور معمول توسط پزشک یا متخصص بهداشت روان تشخیص داده می شود. اگر علائم کلپتومانیا منجر به دستگیری برای سرقت شود ، ممکن است تشخیص نیز ایجاد شود.