زیست روانشناسی شاخهای از روانشناسی است که به تحلیل چگونگی تاثیر مغز و انتقال دهندههای عصبی بر رفتارها، افکار و احساسات میپردازد. این رشته را میتوان به صورت ترکیبی از روانشناسی پایه و علم اعصاب در نظر گرفت. این رشته با نامهای دیگری چون روانشناسی زیست شناختی، روانشناسی فیزیولوژیک و علم اعصاب رفتاری نیز شناخته میشود. زیست روانشناسان به بررسی چگونگی تعامل فرایندهای زیستشناختی با هیجانات، شناختها و سایر فرایندهای ذهنی میپردازند. رشته زیست روانشناسی با رشتههای دیگری چون روانشناسی تطبیقی و روانشناسی تکاملی ارتباط دارد.
اگر شما به رشته زیست روانشناسی علاقهمند هستید، درک فرایندهای زیست شناختی، کالبدشناسی (آناتومی) و فیزیولوژی ضرورت دارد. سه مولفه مهمی که باید درک گردند عبارتند از مغز، سلسله یا سیستم اعصاب، و انتقال دهندههای عصبی.
سلسله اعصاب مرکزی از مغز و نخاع شوکی تشکیل یافته است. بیرونیترین بخش مغز، قشر مخ است. این بخش مغز مسئول شناخت، حس، مهارتهای حرکتی و هیجانات است.
مغز از چهار قطعه یا لوب تشکیل شده است:
این بخش که ناحیه حرکتی نیز خوانده میشود مسئول مهارتهای حرکتی، شناخت سطح بالا و گفتار است.
این بخش که ناحیه بینایی نیز خوانده میشود مسئول تفسیر محرکها و اطلاعات بینایی است.
این بخش از مغز که ناحیه حواس جسمی نیز خوانده میشود مسئول پردازش سایر اطلاعات حسی و لمسی مانند درد، فشار و لمس است.
این بخش که ناحیه شنوایی نیز خوانده میشود مسئول تفسیر صداها و آواهایی است که میشنویم.
یک بخش مهم دیگر سلسله اعصاب، سلسله اعصاب جانبی است که از دو بخش تشکیل شده است:
کنترل کننده فعالیتهای عضلات وابسته به استخوانبندی
تنظیم کننده فرایندهای خودکار مانند ضربان قلب، تنفس و فشار خون. دستگاه عصبی خودکار شامل دو بخش است:
سلسله اعصاب سمپاتیک که واکنشهای «ستیز یا گریز» را کنترل میکند. این واکنش، بدن را برای پاسخگویی به خطرات محیطی آماده میکند.
سلسله اعصاب پاراسمپاتیک که بدن را پس از واکنش ستیز یا گریز به وضعیت عادی باز میگرداند.
در رشته زیست روانشناسی، شناخت فعالیت انتقال دهندههای عصبی نیز اهمیت زیادی دارد. انتقال دهندههای عصبی، اطلاعات را بین نورونها رد و بدل میکنند و این امکان را فراهم میآورند که پیامهای شیمیایی از یک بخش از بدن به مغز فرستاده شوند و بالعکس. انواع مختلفی از انتقال دهندههای عصبی وجود دارند که به شیوههای گوناگون بر بدن تاثیر میگذارند.
برای مثال، دوپامین یکی از انتقال دهندههای عصبی است که در حرکت و یادگیری نقش دارد. مقدار زیاد دوپامین با اختلالات روانشناختی مانند اسکیزوفرنی و مقدار خیلی کم آن با بیماری پارکینسون ارتباط دارد. برای شرکت در آزمون آنلاین اختلال اسکیزوفرنی کلیک کنید.
زیست روانشناسان باید به مطالعه انتقال دهندههای عصبی مختلف بپردازند و اثرات آنها را بر رفتار انسان شناسایی کنند.